آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

بیست و پنجمین جمعه ی انتظار

سلام بر یگانه مُنجیِ روزهایِ ...!


مهدی جان!

نمی دانم با چه کلامی می شود این روزها را وصف کرد! روزهایی که مثل هم می گذرند اما آدم هایش مثل هم نمی گذرند!

اصلا خودت که شاهدی آقا جان...

هر روز خورشیدِ درخشان، از مشرق تا مغربْ زمین را دوری دایره ای می زند و شب جای خود را به ماه تابان می دهد و دوباره روزی دیگر و ... با این تکرار نه خورشید غنی تر میگردد و نه ماه فقیر تر! نه مِنّتی بر ماه است از محبتِ خورشید بر رخِ تابانش و نه ناسپاسیِ ماه ...

با گذرِ روزها نه فاصله ها به بی نهایت میل می کنند و نه مهرِ خورشید بر دیگر سیاراتِ هستی بیشتر خواهد شد...

راحت تر برایت بگویم: خورشید اهلِ پارتی بازی و محبت های به ظاهر کثیفِ دوستانه! نیست...

اما روی زمین انگار با هر طلوع و غروب، آدم ها مثل هم نمی گذرند... کسی ثروتمندتر می گردد و کسی فقیر تر... کسی شکمش هر روز برآمده تر از قبل می شود و کسی دیگر گوشتی بر بدن نخواهد داشت.... هر روز کسی بر ظالمیّتش می افزاید و کسی مظلوم تر از قبل، برای زیرگرفته شدن اشک و آه سر می دهد...

اصلا انگار چرخ و فلک دنیا خراب گشته آقا جان!!!

کسی می رود تا بینهایتْ اوج بگیرد و کسی تا قعرِ عمیق ترین درد های انسانی سقوط می کند...

کاش می آمدی ... آخر خدای مهربانمان در قبالِ تمامِ اعتراضاتمان به ما وعده ی آمدنِ تو را داده است... و کاش می آمدی تا در چارچوبِ عدالتِ زیبای خدایی ات، آدمیان به اندازه ی حقِ آدمیّـتشان، نفس بکشند...کاش می آمدی تا آنکه در اوج است از دایره ی اکسیژنِ عدالتت خارج گردد و در آن بالاها در بلندپروازی های نامردانه اش از بی اکسیژنی تا عُمقِ عمیق ترین چاله های زمینی سقوط کند و آنکه ناجوانمردانه در قعر بوده در چارچوبِ امامتت نفس بکشد...

کاش می آمدی تا چرخ و فلکِ دنیا درست می گشت.... تا همگان بالا و پایین را حس کنند و بدانند آن روز که در پایین ترین جای هستی قرارگرفته اند، بر خداییِ خدایمان و امامت و فروانرواییِ شما یگانه راهنمایانِ راهِ حق، شک نَورزند و بدانند روزی می رسد که آن ها در بالاترین جای چرخ و فلکِ هستی قرار خواهند گرفت ....


دعای ندبه را که می گشایم می گوید:

* اَیْنَ مُبیدُ الْعُتاةِ وَ الْمَرَدَةِ *

* کجاست آنکه مُتـُـکبّـرانِ سرکشِ عالم را هــلاک و نابــود می گرداند*


می دانی اوجِ نامری کجاست؟؟؟

اینکه دسته ی عظیمی دارند به زیر کشیده می شوند و فقط...

فقط

فقط

عده ی کمی تا بی نهایت میل می کند...

بینهایتِ پستی و نامردی و له کردنِ حقوقِ تمامِ آدمیانی که حقِّ نفس کشیدن دارند...


مهدی جان!

بیا که دیگر سرکشی ها دارد از اوج هم فراتر می رود...



تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید


اَللهُمَّ َعَجِّلْ لِوَلیِکَ الْفَرَج


تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید


چقدر دلم می سوزه از این همه فاصله...

سلااااااااااااااام به همه ی دوستای خوب و مهربونم

ببخشید بابت این چند روز که نبودم... از فردا دانشگاه ما شروع می شه و یه عالمه کار عقب مونده داشتم که باید انجام می دادم... این چند روزه یا دانشگاه بودم یا خرید یا مشغول تمیزکاری یا بنگاه های معاملاتی دنبال خونه می گشتیم... آخه قراره خاله ام بیاد محله ی ما
نمی دونم باید خوشحال باشم یا نه! چون عادت کرده بودم به دوری و دوستیِ اقوام و فامیل!

دعا کنین هم واسه این ترمم که برنامه ی خیلی سنگینی برمی دارم و هم واسه اینکه خاله اینا یه خونه انتخاب کنن و ما رها بشیم از این خیابون به اون خیابون و از این بنگاه به اون بنگاه رفتن ها

در اولین فرصت به همه ی خونه های قشنگتون سر می زنم... چای و شیرینی رو آماده کنین که به زودی خدمت می رسیم

شام و ناهارم دعوت کنین می مونیما
نظرات 35 + ارسال نظر
مهرداد جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 12:31

سلام فریناز روزهای ...!
زیبا بود و دلنشین.
جالب اینجاست که با وجود فاصله میشه خاطره داشت
امیدوارم فاصلت با اونایی که دوسشون داری روز به روز کمتر بشه.
از فردا میدونم کمتر میای،اشکالی نداره
فقط نرو


آفرین به مهرداد خودمون
اول شدی یا

سلام
ممنون
آره خب اونم خاطره های هم تلخ هم شیرین
ممنون... فاصله ی قلبی ندارم اما فاصله ی دست ها... چرا تا بخوای دارم

نه داداشی من خودم نمی تونم از شماها دل بکنم... کجا برم؟ اینجا خونه ی اختصاصیه منه

فاطمه جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 15:37

کجا بودی بانو؟؟؟

دلتنگت شدیم

ببخشید نبودم عزیزم
تو ادامه مطلب نوشتم که چرا... البته خیلیشم برمیگرده به...!

به هر حال دیگه ترجیح میدم زیاد ازشون ننویسم و فکر نکنم تا اذیت نشم!

منم دلم برات تنگ شده بود

فاطمه جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 15:42

منتظریم زودی کارات روبه راه بشه و بازم بیای...

به رسم قولم اومدم پیشت...

اللهم عجل لولیک الفرج...

سبز باشی بانو

هستم اما خب دیگه به قول مهرناز آنلاین نیستم

ممنون عزیزم....

آمین

راستی خوشحال میشم تو هم یه بار واسه حضرت مهدی قلمتو به رقص در بیاریا
چون به تواناییه قلمت ایمان دارم بانو جان

غوغا جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 20:55 http://naughty1369.blogsky.com/

سلاااااااممممممممممممممم فری جونم
خوبی؟
ما نیستیم خوش میگذره؟؟؟؟؟؟؟

بــــــه! ببین کی اینجاست
سلام به روی زلزله ات غوغا جون

نه جات خیلی خالیه ... دیگه هم که ما رو فراموش کردی!:(

بیشتر بیا این طرفا خانومی

ziba جمعه 18 شهریور 1390 ساعت 23:13 http://zibaaa.blogsky.com/

ببین فری من یکی قهرم

واسه چی؟؟؟

گفتم که حتما میام پیشت

جای من نیستی که ببینی خیلی چیزا رو زیبا

نگین ( همین حوالی ) شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 01:25

بانوووووووووووووو سلــــــــــــــــــــــــــام

من که تو اقیانوس ارام خفه شدم از بس که دنبالت گشتم و پیدات نکردم.
خدارو شکر که اومدی
ولی خوشم میاد هر جا که باشی، جمعه ها تِلِپی اینجا
ینی باید امام زمان رو دعا کنیم که بخاطر اونم که شده چند دقیقه ای رو میای

سلاااااااااااااااااااااااام به روی ماهت حوالی جون

من تو دامن همون قطره بارونه بودم آخه

نه بابا تو این کویر اصفهانو ایران اقیانوس کیلو چنده آخه!

آره دیگه ۱۵ تا جمعه دیگه مونده که تلپ می باشیم همچنان

خوبه اسباب خیرم شدیم.... آره دیگه تو امام زمانو دعا کن تا ما بیشتر تلپ بشیم اینورا

نگین ( همین حوالی ) شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 01:30

اون عکس دریا رو هم که برداشتی پس ازین به بعد باید بهت بگم بانو گل گلی

دلم یه اپسیلون شده بود واست
از بس که بانمکی یه لحظه که نیستی دلمون میگه تالاپ تولوپ...تالاپ تولوپ...تالاپ تولوپ...تالاپ تولوپ...

چه کنیم دیگه! یه آجی فریناز که بیشتر نداریم که

راستی، باز شدن دانشگاهتون هم تربیک میگم


راستی راستی یه سوال دیگه:
فریناز واقعا پایه ی 33 پل رو شکوندن؟
شنیده بودم 4باغ قراره با خاک یکسان شه ولی انگار قرار بود جلوشونو بگیرن که!

اینم از مملکت ما!!
بخدا ما ایرانیا خیلی تو سری خوریم

آره برش داشتم یه مدت تنوع بشه
نه قربونت گل گلی همون گل مریم خودمونه

ما همون قطره های اطراف گلیم خانومی
منم همینطور
جدی جدی خیلی جالبه به دوستای مجازیم مخصوصا افراد برترشون تو دنیای واقعیم خیلی فکر میکنم
تاااازه جالبش اینجاست روزایی که نمیام اصلا نت بعد میبینم همون زمان که به یکی فکر کردم بعد دیدم همون موقع ها یا وبم بوده یا آپ کرده که بازم فکر کنم چراغ خاموش اومده باشه وبم
تله پاتی هام فوق العاده قویه واسه همین مطمئن باش هر وقت میای من می فهمم حتی اگه نت نباشم


نه بابا جلوی کی رو بگیرن!!! حتی چهارباغ بالا رو هم با خاک یکسان کردن نامردا

نمی دونی نگین چقدر چهارباغا رو دوست داشتم اما خب الان دیگه هیچ کدومشون نیستن!

مترو هم که مونده وسط زمین و هوا واسه همین سی و سه پل و گندی که تو چهارباغ بالا زدن مهندسا

نه عزیزم زیادی مغروریم و نمیخوایم از کسی کمک بگیریم!
این خیلی بده

نگین ( همین حوالی ) شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 01:32

هم محله ای جدید مبارک

دوریا که خیلی زیاده ولی یه ضرب المثل هست که میگه دوری و دوستی!
امیدوارم که واسه شماها صدق نکنه.
ینی وقتی پیش همین هم با هم خوب باشین

همه با هم بگید آمین

ممنون هنوز که نپسندیدن

واللا با اینکه اونا اون سرشهربودن ما این طرفش اما تلپ بودیم خدمتشون
حالا دیگه بیشتر میتلپیم

آمیــــــــــن

نگین ( همین حوالی ) شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 01:37

گفتی واسه اصفهانیا سخته که با چشمای خودشون بببینن که 33 پلشون یا 4باغشون داره از بین میره.
میفهمم چی میگی
واسه ماها هم سخته که روز به روز کارونمون کم اب تر بشه.
امروز که میرفتم کنکور بدم به بابام گفتم همینو:
گفتم که تا چند وقت دیگه هیچ اثری از اب نیست اینجا فک کن، ما روی پل بودیم و بعضی از قسمتای کف کارون زده بود بیرون از خشکی شدید و تازه بدترش اینه که همش شده علف هرز.منم تونستم حتما ازش عکس میگیرم میذارم تو وبم

اینا راهکار داره اما واسه اجرا شدنشون مرد عمل میخواد که ما نداریم...

ما که از چندین سال پیش عادت کردیم به دیدن خشکیش!!! اما میدونی چیش بده؟‌اینکه تا باغ بهادران و زرین شهر که کمتر از یکساعت با خود اصفهان فاصله ست آب هست اما به ما بدبختای اصفهانی که میرسه زاینده رود خشک خشکه

وسطش جنگل هرزی شده واسه خودشا!

آره خب مرد عمل فقط پول و بودجشو میگیره میذاره تو جیبش و د فرار

از سیاست بدم میاد ولی از آدم هاش خیلی خیلی بیشتر

بیچاره بچه هاشون که با پول حلال بزرگ نمیشن!

نگین ( همین حوالی ) شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 01:42

انقدر گرم این 33 پل و 4باغتون شدم یادم رفت نظرمو در رابطه با متن خوشگلت بگم:

فرینازی، قلمت حرف نداره، بخدا داری استعدادتو پنهان میکنی.
یه فکری به حالش بکن.
همین نوشته ها میتونه یه کتاب بشه و مطمئن باش کلی خواننده داره.
اولیشم خودمم. البته باید بطور رایگان پست شه در خونمونا


آقا جان، بیا دستمونو بگیر و ازین همه ظلمت به نجات بده

آمین

ممنون خانومی

شاید یه زمانی همین کارو کردم

یه زمانی با یکی از بچه ها تو فکر بودیم که بریم بپرسیم ببینیم چاپ کتاب چطوریاس اما خب حس کردم هنوز متنای من قوی نیست!

اگه زمانی رسید که به دل خودمم خیلی نشست حتما اولین کتابمو واسه شخص خودت پست میکنم

البته اول پولشو میدی بعد

آمیـــــــــــن

الیسا شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 10:27 http://www.negahemannegaheto.blogsky.com

انگار چرخ و فلک دنیا خراب شده
آره
کاش گشایشی باشد
کاش ......

خراب که شده.... خیلی وقته

امیدواریم که با اومدنشون گشایش میشه

ندا شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 11:35 http://www.neday-zendegi.blogsky.com/

بی معرفت کجائی خیلی وقته نیستی

چشم خانومی
خدمت میرسم با عرض شرمندگی فراوان

سهبا شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 13:08 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

بیا که سرکشی ها از اوج هم فراتر رفته مهدی جان ....

سلام نازنین . روزگارت شاد .

سلام سهبای مهربون
خوبی؟

به همچنین

مهسا شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 13:48 http://Www.mano-mano-mano-man.blogfa.com

آبجی خیلی کم میای پیشم ... منم که زیاد نیستم

اما امیدوارم ترکمون نکنی ....

راستی آپم

ببخشید خانومی

زیاد نت نیستم.... گذشت فریناز پارسالی که همش نت بود...

چشم میام

ر ف ی ق شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 14:00 http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

سلام بر فریناز عزیز
خواستم مرتبط با موضوع برایت بنویسم
اما نوشتن از آقای خوبی ها احساس می خواهد
که تو با آن احساس لطیفت همه ی گفتنی ها را گفتی
تادو هفته نیستم
نه قهر کرده ام ونه دلازرده ام
به دیاری غریب در دنیای حقیقی پا می گذارم
دعا کن که دلم چون کبوتر بی آب و دانه نمیرد
باز هم به دشت بنفشه ها
همین جا که رگباری از آرامش می بارد بر می گردم
وروزی که بیایم برای همه دلنوشته هایت هدیه می فرستم

سلام رف ی ق مهربون

کلبه ی درویشی احساس مرا چه به قصر قلب بی همتای شما

سفر خوبی داشته باشین... جاتونو خالی می کنیم تا تشریف بیارید... اینقدر به خوبی و مهربونیتون عادت کرده بودم که یه لحظه خیلی دلم گرفت:(

منتظریم به شرط هدیه های قشنگ قشنگ

سفر به سلامت گرامی


پونه شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 19:14 http://jojo-bijor.mihanblog.com

بــــــه

پونه ی عزیزم

گل مریم شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 22:27

سلام
کجایی باز غیبت زد!
بیا ساعت کلاسا رو تنظیم کنیم با هم

دارم یه پیشرفتایی می کنم
به قول بعضیا برو بعدی

سلام
خب نمیشه که دم به دقه چادر بزنم تو نت

آره فقط خیلی گرون میگیرما

پ ی ش ر ف ت ا ت منو کشته کلا

گل مریم شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 22:30

د

گل مریم شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 22:31

ل

گل مریم شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 22:31

م



دلم؟؟؟

درد میکنه؟

گل مریم شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 22:32

ت


گل مریم شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 22:32

ن



بابا ما رو جون به لب کردی یا

تا حالا شده:
دلمتن

گل مریم شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 22:33

گ

دلمتنگ

کلمه ی جدیده؟

به چه زبونیه؟

گل مریم شنبه 19 شهریور 1390 ساعت 22:34

شده یه کوچولو..... کجایی

دلمتنگ شده...

آهاااااان

یافتم
یافتم
یافتم


دلم تنگ

بابا ابتکار
بابا خلاقیت
بابا گل گلی

د ل م ن م ت ن گ ش د ه ب و د ا م ا ت و ن ب و د ی م ن ک ه ب و د م


گرفتی چی شد؟

نگین ( همین حوالی ) یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 02:02

فریناز پاشو بیا این مریم بازم شاهکار زده


گلی هنوز راه مونده تا قله
ولی از کوهپایه هم رد کردیا

خودم شاه کار ترم

نه بابا هنوز به کوهشم نرسیده کوهپایه کیلو چند؟

سمیرا یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 09:08 http://peacegalaxy.blogsky.com

وبلاگت خیلی خوشگل شده فریناز جون

ممنون سمیرا جان

نگاهت قشنگه

ستوده یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 12:16

سلام مهدی جان .
بیا که این فریناز بانو ما را در غم نبودن تو کشت .
بیا که چشمانمان به جمال نورانیت منور شود واین ددمنشان بر مسند نشسته را از تاج وتختشان سرنگون کن .
آمین

یه لحظه فکر کردم یه جای دیگه اشتباه نظر دادی یا

نگو با مهدی خودمون بودی

شما که هنوز زنده ای

آمیــــــــن

DadaShi Hamid یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 12:33 http://sokoot-man.blogfa.com

سلامممم فرنیاز جان
خوبی
معلومه کجایی تو دختر
باز یهو غیبت میزنه جنی میشی

فرنیاز؟؟؟

سلام
ممنون
نه بابا همنجام... تو نیستی چند وقته

DadaShi Hamid یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 12:34 http://sokoot-man.blogfa.com

جواب نظرها رو که نمیدی
اف هم میددیم جواب نمیدی
ان هم هستی جواب نمیدی
نکنه با ما قهری خودم خبر ندارهههه
من چیکار کردم اخهههههههههه

جوابا رو که دادم!
آفی هم که نداشتم ازت

خب خدا را شکر الان بودی دیگه بقیشو به خودت گفتم

من و قهر؟؟؟
عمرا

اون هفته نبودم ببخشید داداشی

DadaShi Hamid یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 12:36 http://sokoot-man.blogfa.com

چقدر شما باید زود دانشگاه برین
ما که تازه فردا انتخاب واحدمونه
چقدر خوبه که خاله اینهات میان پیشت
باید الان خوشحال باشی شاد باشی هورا بکشییی

باید الان اینجوری بشی ببینش

آره
امروزم که خواب موندم به سلامتی و نرسیدم به اولین روز تحصیلی

میبینی چه بچه ی خوبی ام؟

واللا بیان خوبه اما خب این دخترخاله هام زندگی رو ازم میگیرن اونوقت خر بیار و باقالی بار کن

آره خب خوشحالم
همینجوری

DadaShi Hamid یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 12:37 http://sokoot-man.blogfa.com

اصلا یادم نبود تو که بام قهری

کی گفته من با تو قهرم؟؟؟
اصلا تو کجا رفتی امروز یهو؟؟؟
حالا دیگه بی خدافظی آف میشی هان؟
حسابتو میرسم حمید

الیسا یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 16:30 http://www.negahemannegaheto.blogsky.com

آره عزیز دلم مرسی
اضافه کاریتونم محفوظه خانومی

واااااااااااای ممنون
قول میدم جبران کنم بعدا واسه خودت

الیسا یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 16:32 http://www.negahemannegaheto.blogsky.com

ااااااااااا
واقعا چارباغو خراب کردن
اونجا که خیلی قشنگ بود
بخاطر مترو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آره.... خیلی وقته

هم چهارباغ پایین هم چهار باغ هم چهار باغ بالا


فقط چهارباغ خواجو مونده که خب به قشنگی این سه تا خیابون نبود!


حیف

نازنین سه‌شنبه 22 شهریور 1390 ساعت 22:37

میگم شما چرا اینقدر زود کلاساتون شروع شده؟!
برای ما هم نوشته 26 ام ولی تازه 27 ام ثبت نام حضوری داریم
فک کن

۱۹ ام ثبت نام بود! ۲۰ ام رفتیم سرکلاس ولی استادا یه سریشون تا شنبه مرخصی ان
اونایی هم که بودن بچه ها نیومده بودن

آره شما که سرخوشیه

فوقی یایی ما ۱۴ و ۱۵ ام ثبت نام داشتن

نازنین سه‌شنبه 22 شهریور 1390 ساعت 22:39

این قالبتم خوشگله ها
در نبود من حسابی تغییر دکوراسیون دادی
یادت باشه ازین به بعد ازم اجازه بگیری

ممنون

کلی تغییر کرده تا این تصویب شده.... کجایی کاری

ما خیلی اومدیم همش درخونت بسته بود....یا باز بود و کسی خونه نبود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد