آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

پشت آن پیچ، دنیاییست!

هواللطیف...


کمی گاهی رسمی می شود،

رنگ و بوی گل های سرخ


و گونه های اقاقیا، گل می کند 


و پیچک ِ احساس، در تمنای آسمان، می شتابد


نکند خبری در راه است و...


اما!


پدرم می گفت

کبوتر با کبوتر باز با باز

.

.

.

راست می گفت

سر دیوار همسایه دیدم

یاس ها هنوز خوابند

زمستان، همچنان مستدام

و اقاقیا روی همان دیوارهای آجری، آرمیده است...


شاید خوابی بود

و یا رویایی در خواب زمستانی اش


و یا رهگذری، دست گرمی بر شاخه هایش کشیده بود


زندگی اتفاق ِ رسمی ِ ناخواسته ِ پرپیچ و خمیست

که نمی دانی

سر آن پیچ جلو رویت

خداوند

چه چیز را برایت تدارک دیده است...


سر آن پیچ آخر جاده

چیست؟


مرا به آسمان ها می برد؟


http://unique96.persiangig.com/image2/558747_380110372019190_202525056444390_1233313_1285683799_n.jpg


الی! دختره خوب! وبلاگت چی شده پس؟؟؟:(((

نظرات 10 + ارسال نظر
نازی سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 16:35

زندگی...
زندگی ذره ی کاهیست که کوهش میکنیم...

معرکه نوشتی متنتو آجی
عالی بود....

مرسی آجی

قشنگ خوندیش حتما

مدیر وب سایت محبان مهدی (عج) سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 20:19 http://mohebaan.ir/

با عرض سلام وارادت خدمت شما بزرگوارممنون از حضورتون در وب سایت محبان مهدی (عج) خدمت شما عرض شود کدام یک از نواهای وب ما دچار مشکل می باشد لطف کنید آدرس صفحه مورد نظر را برایم ارسال کنید تا برسی کنم؟

سلام بزرگوار

کل فایل های زیرصداتون فایل های دانلودش موجود نبودند

حسین سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 21:42

قشنگ بود
مخصوصا آخرش
عکس هم مناسب ابن نوشته زیباست
پ.ن:
مرا به آسمان ها میبرد؟ : این یعنی امید، این یعنی زندگی

در انتخاب عکس هام خیلی دقت می کنم

خوشحالم که تناسب رو رسوند حسین


این یعنی ررررررهایی

طهورا سه‌شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 22:41

سلام فریناز گلم

یه آیکون شرمنده تو دستامه

خیلی پستتون خوندنی بود ...خیلی

چند بار خوندمش

سلام عمه طهورای گل

دشمنتون شرمنده

ممنون

بهمون سر بزنین دلمون براتون تنگ می شه خب عمه جون

رهــ گذر چهارشنبه 6 اسفند 1393 ساعت 00:08

اگر برد آسمونُ پرواز بلد نبودی چی؟!

قبلش پرواز کردنُ خوب یاد بگیر

کسی که قبلا پرواز کرده
رسم پروازو خوب بلده


سخته از پایین بالاییو ببینی که زمانی اونجا بودی...............

محمدشون پنج‌شنبه 7 اسفند 1393 ساعت 23:57

تنها و تنها یه چیز تو این دنیا هست باعث میشه که من احساسم قلقلکش بیاد
همین گل یاسه
میمیرم براش

گل یااااس

محشره
محشر

من که یاس ارغوانی می بینم اشکم میاد...

یاد یاس کبود علی میوفتم

محمدشون جمعه 8 اسفند 1393 ساعت 00:00

این خانومه چرا وسط خیابون نشسته

نمیگه ماشین بزنه بهش تا سر پیچ آخری باید با آمبولانس بره:))))

نه خیابونو بستن ایشون برن تو آسمونا:دی

هماهنگ شده گل پسر

محمدشون جمعه 8 اسفند 1393 ساعت 00:02

ولی جدیا خیلیا فکر میکنن راه آسمون رفتن سوار یه اف 22 شدنه که البته راه خیلی هیجان انگیزیه :دی
اما خیلی وقتا یه آدمایی از روی زمین درست بعد یه پیچ رفتن آسمون...

نمونه ش عموی خدا بیامرزم...

از یه پیچ تو شمال، رفت تو آسمون:(

الهام یکشنبه 10 اسفند 1393 ساعت 23:56 http://elham7709.blogsky.com

چقدر زیبا نوشتی . حس لطیف و واقعی زندگی همراه با تردید و فردا...
قلمت سبز...

ممنون الهام جان

دقیقا

قلم شما هم سبز بانو

مژگــان پنج‌شنبه 28 اسفند 1393 ساعت 19:06 http://banoye-ordibehesht.blogsky.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد