ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حرفی نیست!
حرف هایم را در دل کوهی جا گذاشته ام...
جایشان امن است
لای قندیل های غاری شگرف!
زیرِ آبی سرد و زلال....
یادم هست اندکی را در آبشار گنجنامه غرق کرده ام...
و بزرگ تر هایش را در آن طرف کوه ها... در چادرِ عشایری مهربان
کودکِ حرف هایم سوار بر اسبی چموش، از رودی پرید و خیس نشد....
راستی قدری از حرف هایم را هم در میان ذغال اخته ها خورده ام...
ته مانده هایش را نیز در تپه ای سر سبز با سرعت ما فوقِ اسکیت ها متلاشی کردم...
یادش به خیر....
حرف هایم در جای جای سفرم دفن گشتند...
اما انگار کلامی یادم هست ...
سفرم عالی بود...
دوباره کوله ام بر دوش
رهسپارم...
خود مسافرِ زمینم و حالا در سفرم مسافرم...
قصه ی غریبی ست نازنین...
می بینی...
قصه ها همیشه افسانه نیستند...
گاه به قدرِقدرتِ چشم هایت
واقعی می شوند..
واقعیتی افسانه وار
این روزها گستاخ تر از همیشه ام
در حضور تو چون آب خوردن، گناه می کنم...
کجاست عالمی که محضرِ تو می خواندمش!
دلم برای روزهای بی گناهی تنگ گشته است...
نگذار هرکس مرا ببوسد...درآغوش کشد...و دستان نامحرمش را محرمِ تنم کند!
نگذار هر چشم هرزه ای مرا بنگرد.. نگذار هر هوسی شعله ور شود و نفسی به تپش درآید
راحت تر بگویم معبودم
ادامه مطلب ...نگذار قُبحِ گناهان بر من ریخته شود...
بهترین چیز رسیدن به نگاهی ست که از حادثه ی عشق، تَر است
یه اتفاق خوب افتاد...
نمی دونم اما مطمئنم که اتفاق افتاده
به حس ششمم ایمان دارم... بهم دروغ نمی گه!
یه عشق قشنگ، جون گرفت...
و من خوشحالم... بی نهایت خوشحالم از جون گرفتنِ عشقی که دو طرف لایقشن...می دونم که لیاقتش رو دارن...
یادمون باشه عادت، تبرِ ریشه های نهالِ عشقه...
اونقدر واسه نهالت زحمت کشیدی که نذاری عادت ناجوانمردانه تیشه به ریشه ت بزنه!
رگبار1: بی ربط با پست آنتی مردانه نبود
رگبار2: اول ریشه های عشق آسمونیتو محکم کن بعد با دلی خدایی عاشق بنده های زمینیش شو...از آسمون به زمین نمی رسی! بلکه از آسمون تا عرش خدا سیـــر خواهی کرد... امتحانش ضرری نداره
رگبار3: آخخخ! باز هوشم کار دستم داد