ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
این روزها آسمون اونقدر تو دلش ابر داره که انگار حال و روزش بهتر از من نیست!
نمی دونم چرا نمی باره...
از این غرور بی اندازه ش واقعا اذیت می شم...
گاهی قطراتی می ریزه اونم به رسم فرو نشاندن عطش مشتاقانش و انگار می خواد سهم ما از ابر ها فقط سیاهی و سایه شون روی سرمون باشه!
چرا نمی بارید آخه؟یه بارش تند از اونا که خیلی کم رخ می ده این طرفا...
یادمه وقتی بارون میومد حتما اس ام اس های من بود که می شد مژده ی بارونش...
همیشه اگه بارون میومد می گفت فریناز یاد تو افتادم...
اما الان ...
چه قدر آدم ها عوض می شن!!!
می گفت دختر بارونی
بیخیال دیگه برام مهم نیست...
عجین بودنم با آسمون و بارونو هیچ وقت نمی تونم انکار کنم!
ولی کاش این روزا این ابرها هم رحمی بر دل ریشم می کردند و می باریدند آنچنان که با آغوشی باز ساعت ها پذیرای آمدنشان می گشتم...
چه قدر باران را دوست دارم...حس خوبی را برایم تداعی می کند
حس بودن را...طراوت...زندگی...شادمانی....شوق و شور و سرمستی...
انگار با هر قطره بر من تمام خوبی ها را عرضه می کند...
کاش ببارد و این قدر خساست به خرج ندهد...
دلم می خواست جایی رندگی می کردم که دریا بود و باران وبود و آب بودو هوا مطبوع بود و...
دلم این روزها عجیب بارانیست...
کاش ابرهای سیاه بالای سرم کمی از چشمانم می آموختند
ببینید چه بی پروا می بارند؟؟؟
چرا گاهی ابرها این قدر سنگ و سخت می گردند؟
دلم باران می خواهد
بیش از نصف درددلهات و مناجات هات با بارونه

چه رفیق خوبی برای خودت دست و پا کردی
سفارش ما را هم بکن
آسمون ما صافه صافه
عجین شدن به معنای واقعیش آرمان
امیدوارم آسمون دلت همیشه صاف باشه زیر بارون
سلام فریناز عزیز
باران که بارید، حال دل تو چطور است؟
از گریه آسمان و شکستن بغض ابرها آرامتر شدی؟
دیدی از غرور نبود این سکوت دیرینه آسمان...
آسمان این روزهایمان هم حوصله اشک ریختن ندارد انگار
شاید باران هم بر زخم این روزهای آسمانمان مرهم نباشد
کاش آرامتر شده باشی بی این گریه بی دریغ ...
کاش شاد می شد این واژه های غریب و تو اندکی پشت این نگاشتن های همیشه ات آرام می گرفتی
سلام سمیه جونم


اینجا که نباریده هنوز...
کاش ببارد...همین بارش شاید بشود مرحمی بر تمام زخم های کهنه ای که این روزها سرباز کرده است
گریه را نه شاید افسارش به دستانم که خود می آید و می شود یگانه همدم تنهایی ام
کاش آرامشی واقعی بود تا بگریزم از این طوفان دیران کننده
سپاس
سلاااام گل من .
اگه بگم اینجا داره نم نمک بارون میباره خوشحال میشی ؟؟؟
فدای قلب مهربونت گلم
مواظب دلت باش
سلام خانومی خوشگلم


وااااااااااای خوش به حالت
کاش جای تو بودم پونه جونم
مرسی مراقبشم
فریناز جون
چرا دلت اینهمه بارونی شده؟
منم عاشــــــق بارونم ...
توی بهار اتفاقا اینجا زیاد بارون اومد و واقعا لذت بردم
آدمها خیلی زود عوض میشن گاهی فکر میکنم آدمها عوض نمیشن بلکه چهره واقعیشون رو میشه بعد از یه مدتی دید...
امیدوارم آسمون دلت هرچه زودتر صاف و آفتابی بشه
میدونی چیه؟رندگی من مثل جاده های چالوس می مونه


یه دفه تو اوجم یه دفه تو قعر....
بارونو خیلییییییییییی دوستش دارم...روزهایی که ابره و نمی باره ناخودآگاه دل منم خیلی میگیره
وقتی بارید به وجد میام و دیگه رو زمین بند نیستم
ممنون عزیزم واسه تو هم آرزوی بهترین ها رو دارم
نوشتم... پست جدیدم رمز دارهست

رمزشو بهت میگم اما اینجا کامنت خصوصی نمیشه گذاشت
فکر کنم بلاگفا مشکل پیدا کرده که قالبهای اصلی نمایش داده نمیشن از دیروز ، نمیدونم کی درست میشه
عزیز دلم من مشهدم... اطلاعاتم تو پروفایلم هست
امسال اینجا خوب بارون اومد روزای اول بهار که تقریبا هر روز
تا دیروزم هوا ابری بود ولی امروز آفتابی شده
هوا وقتی ابریه دلم میگیره اما چون هوایِ ابری نویدِ بارون رو میده این هوارو هم دوست دارم
شهرهای شمال رو خیلی دوست دارم
اونجا همیشه آسمون میباره
سلام عزیزم




میام بهت میگم چه طوری
وااااااای خوش به حالت...
رفتی امام رضا منم خیلی دعا کن...
هنوز یک هفته نشده برگشتم دلم براش پرپر میزنه
آره منم دوست دارم هوای ابری رو ولی خب این روزا با حالم نمی خورد یه کمی
منم عاشق شمالم
عزیزم چی شده که اینقدردلت گرفته
قلبونت بشم من فریناز مهربونم ...
خدا نکنه عزیزم

داره حل میشه
مسافری که نمی خواستم بیاد برگشته واسه همین حال و روزم خوب نیست یه مقدار
نگین خانومی رفتی امام رضا خیلی یاد منم باشی یا
سلام به آجی بارونی خودم...





آجی خیلی قشنگ نوشتی...
دلت رو که میدونم مثل بارون پاکه...
امیدوارم چشات هیچ وقت بارونی نباشه...
ایشالا همیشه شاد و خندون باشی...
اینقدم به آهنگ گلی گوش نده...حالت خراب تر میشه هاااا
آجی حالا که مدرسه ها شروع شده...زیاد نمیتونم بیام نت...
باید برم امتحان فردامو بخونم...
به خاطر تو اومدم..
آخه گفته بودی بهم که آپم...
شاید بعد از این که درسم تمومید بازم بیام...
فدات آجی...
بای...
سلام بر عزیز دل آجی





ممنون خانومی...ولی اول درسا
منم باید برم سراغ درسام...
شنبه و دوشنبه و سه شنبه امتحان دارم الان فهمیدم
الانم دارم گوش می کنم
خیلییییییییییییییی دوستش دارم
دانلودش کردم و تازه روی موبایلم هم ریختم
آجی مراقب خودت باش
بوس
سلام دوست عزیز من هم عاشق بارانم ولی دریغ از یه قطره
سلام
امیدوارم ببارد
میفهمم چه حسی داره برگشتش ...
تجربشو داشتم که میگم
چشم حتما عزیزم...دعات میکنم رفتم
ممنون خانومی
خوش به حالت خوب جایی زندگی می کنی
ولی خب من اصهفانم دوست دارما
گاهی وقتا لازمه ابرای چشمامون بارونی بشه تا دلمو کمی آروم بگیره و قشنگ ناخوشی ها رو با خودش بشوره و ببره..
منم روزای بارونی رو دوست دارم چون یاد دل خودم میافتم
میدونی من عاشق بارونم اما توی اون روزا که فقط ابر بود و نمی بارید تازه با اومدن مریم مقارن شده بود واقعا عذاب می کشیدم
واسم همین ابرا هم مغرور و ساکت شده بودن مثل مریم!!!!
ابرا رفتن و هیچ وقت نباریدن....
مثل مریم که رفت و هیچ وقت سکوتشو نشکست!!!
مهم نیست دیگه
الان یه دوست عادیه برام
منم عاشق بارونم
میگن وقتی بارون میآید خدا هر حاجتی را برآورده میکنه
منم کلی در روزهای دلتنگیم ساعتها زیر بارون قدم زدم
آره وقتی بارون میاد من که اگه بتونم حتما میرم زیرشو و دعا میکنم واسه ی همه ی دوستا و عزیزانم


روزهای دلتنگی را که دیگه نگووووووووووووووو