آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

دوستت دارم چون!

خداوندا دوستت دارم  

چون تو تنها کسی هستی که مرا برای خودم می خواهی نه برای خودت.... 

 

 

روی پانل مرکزمشاورمون خوندمش...

هنوز دارم بهش فکر می کنم! 

صبح تا حالا می بینم واقعا خیلی سلام ها واسه همینه که بهت میشه  

خیلی احترام ها واسه همینه که بهت گذاشته می شه... 

تو رو واسه خودشون می خوان  

همون طوری بهت نگاه می کنن که خودشون دوست دارن! 

گاهی چنان تو رو در اوج می برن که واقعا فکر می کنی خبریه! 

گاهی هم دریغ از سلامی و حال و احوالی... 

جالبه منم گذاشتم همه رو به حال خودشون 

هر جور عشقشون می کشه رفتار کنن... 

حتی اگه ۱۰۰ در۱۰۰ اون به خاطر منافع خودشون باشه! 

 

به اینجا هم نگاه می کنم می بینم بـــــــــله...!!! 

شاید اینم یه جور ارزیابیه دیگه است که از اداره ی خدا واسه من اومده... 

باشه این یکی رو هم می دم 

امیدوارم نمره ام خوب بشه  

 

هنوز کسی رو ندیدم که منو به خاطر خودم بخواد! 

 

لبخند تلخی می زنم بر دقایقم و رد می شوم 

تنها خصوصیت این دنیا که خیلی دوستش دارم همینه

 

این نیز بُگذرد... 

 

 

نظرات 59 + ارسال نظر
امین [اتاقک] شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 18:45 http://otaghak.blogsky.com

یعنی اول شدم؟؟؟!!!

بــــــــــــــــــــــــــــله اول اول


تبریک اتاقکی

امین [اتاقک] شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 18:46 http://otaghak.blogsky.com

عمراً اگه بزارم کسی دوم و سوم بشه..

باشه بابا حرص نزن موهات سفید می شه ها

امین [اتاقک] شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 18:48 http://otaghak.blogsky.com

حال کردی؟

خب حالا بگو ببینم.. تو خودت تاحالا چند نفر رو به خاطر خودشون دوست داشتی؟

آره دیگه هر سه تاش واسه خودت

تبریــــــــــــــــــــک امین جان

سوال پرسیدی در حد تیم ملیا...
تعدادشون انگشت شمار نیست خوش بختانه شایدم بد بختانه!
ولی اگه واسه خود خودشون بوده پس نباید بگم بد بختانه

زدی تو خال امین

نگین شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 18:53 http://www.mininak.blogsky.com

چه قدر قشنگ نوشتی عزیزم ...
جایزش یه عالمه آلبالووووووووو تخذیم با عشششششششششششخ

"هنوز کسی رو ندیدم که منو به خاطر خودم بخواد! "

الان رفتم تو فکر ... اینکه آیا کسی بوده که منو ب هخاطر خودم بخواد...
آره یه نفر رو پیدا کردم ...
دوستم سارا ...
یقین دارم منو به خاطر خودم میخواد ...
برخلاف همه ... حاظره حتی با بدترین رفتارام کنار بیاد واسه اینکه من ناراحت نشم هیچی نمیگه ...

ممنون نگین جان
وااااااااااااااااای منم که عااااااااااااااااااااااااشق آلبالوام اونم آلبالو های نگین آلبابوووووووووووووووووووووویی


خوش به حالت...
ولی من کسی رو پیدا نکردم
حتی نزدیکترین هامو

قدرشو بدون...خیلی هم قدرشو بدون عزیز دلم

مهران شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 18:59 http://rozhaibigharari.blogfa.com/

سلام آبجیم خوبی؟!

آره واقعآ راست میگی فقط خداست که ما رو بر خودمون میخواد چون اون به ما هیچ احتیاجی نداره که ما رو برا خودش بخواد

اما آدما به هم محتاجن نمی تونن تنها باشن بخاطر همین میان
که تنها نباشن...

اه آبجی استعداد نوشتن به من نرفته پس به کدوم داداش رفته؟

سلام مهران جان ممنون خوبم

ولی توی همین آدم ها یه مجنونی بوده که لیلی رو واسه خودش می خواسته نه مال و منال و منافع و نیاز های جسمی و ...

منظورم اینه ...
وگرنه می دونم آدمها به هم نیاز دارن اما نمی دونم کسی هست که فراتر از نیاز من نوعی رو دوست داشته باشه یا نه؟؟؟

اینه که ذهنم رو درگیر کرده بود امروز



میام پیشت تا کاراتو نبینم که نمی تونم بگم

پارمین شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 19:53 http://meslebaranbash.blogsky.com/

سلام عزیزم

چطوری فریناز خانومی

میگم که واقعا گل گفتی

البته فریناز نمیشه گفت همه اینطورین

سلام پارمین جان
منتظرت بودم خانومی
به مهران هم گفتم همه اینطوری نیستن اما من اون استثنا های زندگیمو هنوز پیدا نکردم

پارمین شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 19:59 http://meslebaranbash.blogsky.com/

اینروزا خیلی سرم شلوغه عزیزم خدارو شکر یه جا کار پیدا کردم

البته با پارتی دیگه داشتم معتاد نت میشدم از شنبه تا دوشنبه که دانشگاهم

روزای بعدشم میرم پیش دوست بابام شرکت داره

کارای حسابداریشو انجام میدم

البته منشی نه
میگم ببخشی که دیر به دیر سر میزنم

دوستت دارم هیچ وقت یار به این مهربونی تو نت نداشتم

خدا را شکر تو این بیکاری با سرت گرم شده

نه عیب نداره منتظر جوابت بودم و خودت که اوووووووومدی خانومی

ممنون مهربونی از خودته که منو لایق دونستی عزیزم

پارمین شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 19:59 http://meslebaranbash.blogsky.com/

قلباشو یادم رفت

عزیزم
ممنون







نگین شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:08 http://www.mininak.blogsky.com

سلام عزیزم
با توجه به این مطلب تو با اجازه یه مطلب تو وبلاگ زدم و اسمه وبلاگه تو رو هم آوردم...
ببخش اول انجام دادم بعد اجازه پرسیدم

سلام نگین جان
واقعا؟؟

نه خودت صاحب اختیاری خانومی
الانه میام پیشت

محمد شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:10

آجی نوشتت که راسته رو حرف راست هم چیزی نمیشه گفت
ولی من بیشتر از هر چیز نگران اون خانومم که تاب بازی میکنه طبق قوانین جاذبه و برخورد اگه بخوره زمین پودر میشه گناه داره

خوشم می یاد می ری تو فیزیک و هر چی بوی دینامیک و مکانیک و استاتیک و ...اینا رو میده

خدایی تو یه نسبتی با این انیشتن داری محمدا

محمد شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:11

راستی پرسیدی بازم عینک؟
اصصلا نمیدونم چه صیغه ای شده هرکاری میکنم یه عینکم هست!!!!

خب دیگه وقتی اصلش باشه دیگه عکسشم هست دیگه

اتفاقا خیلی هم بهت میاد داداشی
خوش تیپت می کنه

محمد شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:12

آجی من یه فکر پلید اومد سراغم
بگو چی؟عمرا به عقل جن هم نرسه

چیه؟!!
محمدو پلیدی؟؟؟

نه دیگه اینو باور نمی کنم

محمد شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:15

آجی الان این فکر اومد تو ذهنم
که خدا هم منو به خاطر خودم نمیخواد بگو چرا؟؟؟؟؟
معلومه منو به خاطر این میخواست که حاله شیطون رو بگیره

(آخر هندونه بودا)
ولی دور از شوخی حرفت راسته آجی ۱۲۵.۵٪



خدا نکشتت محمد
مردم از خنده

آره آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخرش بود
از حالا واسه شب چله هندونه نداریم دیگه

این درصد گیریتم منو کشته

محمد شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:17

الان تازه از یونی اومدم اونجا رو نیز منهدم کردم
انقدر با بچه ها خندیدیم گونه هام درد گرفته
این باتریمم تموم نمیشه
ولی میرم که سوفی نیاد بترکونتم
امروز دیگه شیطونی بسه

بــــــــــــــــــــــله من که میگم تو بمب هسته اتمی نگو نه

خدا را شکر شاد و سرحال بودی مهندس

عیب نداره عوضش حال شیطونه رو می گیری

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:29 http://www.sufiyastory.blogfa.com

سیلام آجی....
آجی فدات شم...
نگفته بودم بهت منم تورو واسه گز و پولکیات میخوام....

سلام خانومی
خدا نکنه عزیزم

نه دیگه خودم فهمیده بودم

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:32 http://www.sufiyastory.blogfa.com

آجی شوخیدما.....

فقط واسه گز و پولکی نیست...
ما هنوز چشمون دنبال سی و سه پله...
وگرنه کار دیگه ای که نداریم...

می گم می خوای دیگه بسته سوفی؟؟؟

می ترسم برسه به جاهای باریکا
اونوقت دوتایی رد نمی شیم

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:33 http://www.sufiyastory.blogfa.com

ولی آجی خداییش خیلی دوستت دارم....
فقط فقط واسه خود خودت....

ممنون عزیز دلم
منم تو را خیلی بیشتر دوستت دارم واسه خودت
خود خودت


امیدوارم تو هم مثل خیلی ها نشی

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:36 http://www.sufiyastory.blogfa.com

آجی میگم این گلی هنوز دستش تو نازک کاریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

میگم نکنه خبریه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گلی اینو ببینه با همون سلاح گرمش میاد سر وقتم...

بیچاره امروز تا ۶ دانشگاه بوده
گناه داره بچمون حتما خسته است که نیومده

نه بابا کی میاد بد بخت شه آخه؟؟؟

گلی خیلی مهربونه ولی
کارت نداره نگران نباش

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:41 http://www.sufiyastory.blogfa.com

آجی دوباره مسنجرم قاط زده نمیتونم آن شم...
ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

دیگه صبرم تمومیده...
آجی باهات کار داشتم....حیف که نتونستم آن شم...

چرا؟؟
گفتم که یکی دیگه نصب کن سوفی

بیا خصوصی تا درست بشه مسنجرت....
سوفی سر کارم نذاریا
منتظرتم آجی

اینقدرم آبغوره نگیر قربون اون چشمات بره آجی فریناز

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:44 http://www.sufiyastory.blogfa.com

حالا دیگه ممد....چشه منو دور میبینی...

هنوز تیر کمونم دستمه هاااا...

خوشم اومد همیشه آماده ای یا

نه آجیه خودمی تو

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:46 http://www.sufiyastory.blogfa.com

آجی فردا میانترم عربی داریم...فقط دو تا درس...

حال میکنی درسای منو...

خب برو بخونی خانومی

بد شد نمره هات من میدونم و تو ها

با همون تیرکمونت میام سراغت

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:48 http://www.sufiyastory.blogfa.com

آجی دیگه بیشتر مزاحم نمیشیم...
دارم میرم که ممدو بترکونم...

فعلا آجی گلم...
فداشم...
بای...

باشه عزیزم
من نمی یام وبشون چون آپ نمی شه

ولی تو برو جای منم خالی کن

قربون تو گلم
به سلامت

آرمان. شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 20:58

همه برای گذشتن است
ما ادما هم همینطور

همین گذرو دوست دارم
چه خوشی هاشو چه غم هاشو

: شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 21:15

منم خدا رو دوست دارم چون همیشه همراهمه و تنهام نمیذاره هیچ وقت هم از دستم خسته نمیشه

شما نمی خوای معرفی نامه بذاری؟

خوشحالم که خدا رو دوست داری
خدا هم حتما خیلی دوستت داره دونقطه جان

مسعود شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 22:20 http://www.greenoranoos.blogsky.com/

سلام
مطلب جالبی بود
ارزش چند بار خوندن رو داشت
با افتخار لینک شدید
به ما هم سر بزنید

سلام ممنون
میام پیشتون

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 22:55 http://www.sufiyastory.blogfa.com

آجی میگم این دو نقطه ایه بدجور مشکوک میزنه هاااا...

چی بگم واللا!
محمد هم همینو می گفت

فعلا که دوست خوبیه

سوفیا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 23:04 http://www.sufiyastory.blogfa.com

آجی خصوصی...

اوهوم

شکیبا شنبه 20 فروردین 1390 ساعت 23:56 http://kavirbienteha.blogsky.com

میدونی فرینازی جون ممکنه که کسی پیدا بشه که ما رو واسه خاطر خودمون بخواد اما میدونی فرق اون با خدا چیه؟
خدا برای همیشه و تا ابد ما رو واسه خودمون میخواد اما اون انسان ممکنه تغییر پیدا کنه و دلدادگیش هم تموم بشه...اما خدای مهربان هیچ وقت تغییر نمیکنه و مهرش هم برای همیشه بسان سایه ای خنک و دلپذیر ما رو بهره مند میکنه
خوش باشی


چه قشنگ و آروم گفتی شکیبا

عاشق این طور حرف زدناتم کلأ

منظور من اینه که کسی بی چشم داشت بدون توجه به تمام نیازهایی که به تو داره ولی بازم تو رو به خاطر خودت بخواد نه خوبی و مهربونی و تیپ و قیافه و ظاهر!

تو رو واسه همون باطنت بخواد
یه حس آرامش و اطمینان

نمی دونم
تو کسی رو پیدا کردی که تو را فقط واسه خودت بخواد؟

سوفیا یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 00:30 http://www.sufiyastory.blogfa.com

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چه قالب قشنگی...
فریناز قالبت حرف نداره...
آشششششششششششغغغغغغغغغغشششششششششم...

ممنووووووووووووووووون خانومی

واقعا می گی؟؟؟
خیلی دو دل بودم اما گفتم بذار یه دفه هم مشکی بذارم

مررررررررررررررررررررررررررررررررسی خانومی

پونه یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 00:32 http://jojo-bijor.mihanblog.com

پر از احساس مثل همیشه فریناز نانازی من.

ممنون پونه جونم

تو هم مثل منی یا نه خانومی؟

سوفیا یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 00:33 http://www.sufiyastory.blogfa.com

فریناز امشب بیشتر از همه ی شبا دوستت دارم....
برو خصوصی...

آجی من راستشو بهت گفتم

ممنون
الان می رم

فرخ یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 00:49 http://chakhan-2.blogsky.com

خداوند شبیه رویایی ست که آرزو داریم ببینیم او را .... نمیشود!
شیطان و کابوسهایش از ما دست برنمیدارند .
برای همین از خدا غافل میشویم و او را در گذرگاههای زندگی نادیده میگیریم و نمی بینیمش.... حیف

چه دل پری نوشته بود این نوشته ها را....
ولی من خدایم را آنگونه که زیباست می بینمش..
نه با چشم سر که به چشم دل ...

و چه قدر لذت بخش است وقتی خدایت را حتی در گلبرگ های لطیف بنفشه میابی

تمام هستی تجلیه خداست...
غفلت را نشاید استاد

کوروش یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 01:38 http://korosh7042.blogsky.com

من خدائی دارم که از ان خودم هست و فقط مرا می بیند .
با من است و دیگران را محل نمی گذارد.
برای همین دوستش دارم
که هرگز برای کسی غم و مرگ و بیماری نمی خواهد
اونی که دیگران می گویند خدای من نیست

چه خدای زیباییست
خدای من اما خدای همه است
همه را دوست دارد...مراقب همه است...
همین مهربانی های بی نهایتش است که مرا به وجد می آورد...

آری خدای منم چون خدای شماست
آخر یکی هستند استاد

مهران یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 02:49 http://rozhaibigharari.blogfa.com/

سلام آبجی گلم...

نه آبجیم من منظورم اون نبود که همه انسانها بخاطر پول و مال ومنال میان جلو منظورم این بود که ما آدما از نظر روحی به هم

احتیاج دارییم خود مجنون هم روحش به لیلی احتیاج داشت
مجنون تمام فکر و ذکرش لیلی بود روحش پیش لیلی بود...

من میگم بیشتر آدما برای اینکه از نظر اجتماعی تنها نمونن
به آدم سلام میدن با آدم رفیق میشن برای چی چون تو جامعه

منزوی نشن بعد آبجیم اگه می خوای مردم اونجوری که دوست داری ببیننت باید خودت اول اونجوری مردم رو نگاه کنی

البته آبجی تو خیلی مهربونی که من به تو میگم آبجی انقد هم باهات خودمونی حرف میزنم!

البته اینجور آدما اگه بخوای دور و برمن هستن یه نمونش پدر مادره یا یه همسر خوب ...نمونه ای از آدمایین که تو می خوایی آبجی...
بای

سلام مهران
درسته تمام حرفاتو قبول دارم اینکه هم از نظر روحی دوست داریم تعامل عاطفی داشته باشیم هم جسمی و اجتماعی...

ولی می دونی من چی می گم؟
اینکه کسی باشه که فقط تو رو واسه خودت دوست داشته باشه و بخواد!
کسی که اگه تو ناراحت باشی دلش برای خودت بسوزه نه اینکه اونم از روحیه ی خراب تو دپرس بشه!
کسی که اگه تو بدخلقی کنی بنا به شرایط خاصی!به فکر خودت باشه نه خودش که چرا روزشو زهر کردی

کسی که اگه میگه حالت خوبه؟فقط واسه این بپرسه که خودت براش مهمی نه اینکه بنا به عادت یا واسه خودش بپرسه....


تمام حرفای تو درسته
حرفای منم درسته
اما توی دوتا بحث جداگانه قرار گرفتیم مهران
حالا فهمیدی منظورم چی بود؟


اون سه تا رو....

نه واسه من صادق نیست

ستوده یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 06:28

سلام خانمی خوبی .
چرا سیاه پوشیدی تو که هر دقیقه لباس عوض میکنی ؟؟؟؟.
مگر قالب قبلیت ایرادی داشت اتفاقا خوب وقشنگ بود .
این نیز بگذرد

سلام ستوده جون
از این طرفا

آره به دلم نمی شینن قالب ها
این یکی رو دوست دارم فعلا چون تا حالا مشکی نداشتم

البته به حال این روزامم می خوره

ممنون
من که همیشه در حال تعویض قالبم این یکی هم می گذرد

محمد یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 06:48

آجی الان سرم تو کتاب بود
آخه کتابامم همه پی دی اف گرفتم که از کامپیوتر دور نشم
بعد الان دارم میرم یونی اومدم قالبتو دیدم هنگیدم
خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی قشنگه
یعنی نسبت به قالبهای قبلیت که متفاوته
خانومه یه پا جنگلیه واسه خودشا
میگم خبری از مریم گلی نشد
بچه جاوید شده

۶ صبحه ها
خواب نداری تو انگاریا

آره دیگه متفاوته کااااااااااااملا

واسه همین فعلا چند روزی عوضش نمی کنم

گلی دیروز که تا شب یونی بوده امروزم حتما یونیه دیگه

نگرانش نباش حالش خوبه حتما گل دختر ما

جاوید!!!

: یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 08:24

سلام
مگه فرق میکنه دوست دوسته ریگه چه دو نقطه چه بی نقطه چه هزار نقطه مهم اینه که بهت سر میزنم

سلام

آره راست می گی فرقی نمی کنه زیاد...

مهم خوب بودنشه

حالا تو دوست خوبی هستی یا نه؟

دختر مردابی یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 08:32 http://www.mianboribedaria.blogsky.com

سلام فریناز عزیز
دوست داشتن ها را نمی توان ارزیابی کرد
دلیل عشق و دوست داشتن دیگران را نمی توان موشکافی کرد
ما باید به همین که اطرافیانمان به هر دلیلی دوستمان بدارند رضایت دهیم دلایل باید به خود آنها واگذاشته شود...
اما دوست مهربانم ایمان دارم هستند کسانی که تو را با این قلب بزرگ و رئوف به خاطر خودت دوست دارند
تو تنها نیستی قطعا هستند کسانی که تو را با تمام دردها و دغدغه هایت می فهمند و درک می کنند فقط کافی است دوباره به دوستان و اطرافیانت نگاه کنی ...

قالب نو مبارک

سلام سمیه جون
به قول دوستی که یادش به خیر،می گفت روابط رو ساده بگیر

راستش من نمی خوام موشکافی کنم چون اونوقت شاید دلزده بشم از...
ولی دلم می خواست به جواب این سوال می رسیدم...

واقعا کسی هست که منو به خاطر فقط و فقط خودم بخواد؟؟؟

گاهی نزدیک ترین هاتم حس می کنی تو را واسه خودشون و منافعشون میخوان اونوقته که به این همه تناقض می رسی سمیه!!!

گاهی دلم می خواست می تونستم مثل تو می نوشتم برای او که تو ستودی اش

ممنون عزیزم
تو دوست خیلی خوبی هستی
خوشحالم دوباره کنارمی

درنا یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 09:20 http://www.dornah.blogfa.com

ترکوندیاااااااااااااااااااااا
ایول قالب
خوبی دوست جوونم؟؟
فریناز جونم مامانی و بابایی کساییی هستن که واقعا تو رو به خاطر خودت می خوان تا حالا بهشون فکر کردی؟؟؟؟

آآآآآآآآآآآاره دیگه

ممنون خوبم
تو خوبی؟

درنا میشه هیج وقت این حرفو نزنی؟؟؟

ممنون

نازنین یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 10:33 http://sokoot989.blogfa.com

قالب جدیدت مبارک فرینازم
پستت خیلی قشنگ بود
فقط خداست که ما رو برای خودمون میخواد...
اتفاقا منم دیروز یه پست نسبتا مشابه گذاشتم

ممنون نازنین جان

حتما میام میبینم

نگین یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 12:52 http://www.mininak.blogsky.com

سلام عزیزم
من که کاملا درکت کردم و لذت بردم ازاین نوشتت ...
خوشحالم که تصمیم گرفتی آخرش آپش کنی
ولی نصفه خواننده های وبلاگ من هم نتونستن درک کنن
آخه مشکلاینه که همه دوست داشتن و اینا رو در نوع رابطه ی طرف معنا میکنن که به نظرم این اصلا درست نیست

سلام خانومی خوش ذوق من

آره الان واقعا خوشحالم که نوشتمش...

میام ببینم چی گفتن مگه!

خب همه یه جور برداشتو ندارن نگین

اینجا هم من خیلی انتقاد داشتم


خب قبول دارم سوال منم سخت بوده شاید

نازنین یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 13:13 http://sokoot989.blogfa.com

ادامه مطلبت رو الان خوندم
بدترین احساس میاد سراغم وقتی میبینم دوستام منو بخاطر چیزای دیگه میخوان نه خودم و همیشه بعدش گریه میکنم که...
حتی اخیرا از کسی که اصلا توقع نداشتم و...
بد تر از همه وقتیه که حتی دلیلشو نمیدونی!
دیگه دارم عادت میکنم به رفتارهای بقیه...
حتی توی این دنیای مجازی....
و جالب اینکه وقتی بهشون میگی،میگن اشتباه میکنی در حالیکه میدونن عینِ حقیقته...
این روزا کار آدما اینه که با کلمات بازی میکنن و رفتارهاشونو هر طوری که بخوان توجیه میکنن...
تازه دارم میفهمم انسانها چقدر میتونن بی رحم باشن ولی ما بازم بهشون دل خوش میکنیم!!!!

انگار گریه عجینه با وبلاگی ها

آره نازنین جان
هرجایی نیاز به زمان شناخت داره
حتی همین جا که آدم ها رو نمی بینی اما خب اخلاق و رفتارشون که تغییر نمی کنه واسه همین خوبه که اینجا هم به اخلاق دوستات عادت کنی تا اذیت نشی

نازنین جان گاهی برداشت های اونا مثل ما نیست واسه همین شاید در چشم اونا اشتباه باشه ولی تو که حسشو ن می کنی می گی نه این خودتی دیگه...


این بی رحمی رو امروز با چشمای خودم دیدم...

واقعا هنوزم هنگم از این همه بی مهریه بعضی ها!!!

رمانتیک یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 13:19 http://www.romantic6370.blogsky.com/

سلام آجی فریناز
خوبی عزیزم
مرسی از اینکه بهم سر میزنی و تنهام نمیذاری
این پستت رو چند دفعه خوندم
واقعا نمیدونم کسی هست که منو به خاطر خودم بخواد یا همون جوری که هستم قبول کنه
اگه هم باشند خیلی کم هستن
مثلا دوستی که ماه به ماه زنگت نمیزنه بعد چندین ماه زنگ میزنه بعد ۱۵ دقیقه احوالپرسی و خوش و بش یه کاری داره یه درخواستی داره
من سعی میکنم که دیگران و دوستام رو همین جوری که هستن قبول کنم
سعی میکنم
آجی خیلی دوستت دارم
وقتی تو نیستی همه نیستن
نه که نیستن
هستن ولی مثل تو نیستن
موفق باشی

سلام خانومی ممنون تو خوبی؟

دوست خوبمی دیگه
تاااااااازه داداشی گلت هم که سفارش کرده و ....

به نظر من داداشت تو رو واسه خودت دوستت داره
همچنین شوشوی عزیزت


زهرا جونم گاهی حتی پیدا کردن یک نفر هم واقعا لذت بخشه..
خیلی خوبه که تو خودت لااقل این رفتارو داری خانومی


ممنون عزیزم لطف داری
منم خیلی دوستت دارم

شاد باشی و آروم خانومی

: یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 13:27

برات دعا میکنم نمره ات خوب بشه
اره عزیزم باید گذشت اما چرا ما باید همیشه بگذریم؟
دلم خیلی گرفته از دست کسایی که خیلی دوستشون دارم

ممنون
من به دعای دوستام خیلی اعتقاد دارم

چون دنیا ارزش نداره کدورتی به دل بگیریم...

دلتو باز کن...به خوبی هاشون فکر کن
به اینکه تو اونا رو با همین اخلاقاشون دوست داری

انگاری دوست بدی نیستی یا

: یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 17:29

چی شده؟مگه ۴باغه سوت می زنی

سوفیا یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 18:01 http://www.sufiyastory.blogfa.com

سلام آجی...
شرمنده...
خصوصی...

سلام عزیزم
اوهوم

امین [اتاقک] یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 19:33 http://otaghak.blogsky.com

چه عجب آپ نیستی!!
مطمئنم الان تو چرکنویست هواااارتا مطلب آماده داری موندی آواره کدومشو اول بذاری..!
سلام فرفره
خیلی --->
آره

اگه بازم بگم قالب تعریفی نداره.. میزنی منو؟!
نه قشنگه ولی بی آب و رنگه دوام نکنیا

آهنگ وبلاگت قشنگه ولی چند نفر دیگه هم همینو گذاشتناا.. گفتم که خبر داشته باشی

ااا.. به تو چه.. دلم میخواد اصلا هی ایراد بگیرم ازت فضولی؟!
ایراد ایراد ایراد...
1دونه فریناز که بیشتر نداریم
راستی.. چرا نظرتو راجع به آهنگ وبلاگم نگفتی؟! من یکمی سخت سلیقه ام کلی طول کشید یه آهنگ درسابی پیدا کنم، حجمشو کم کنم جوریکه کیفیتش نخوابه و آپلودش کنم..
اصلا تو به من وقت آزاد و دسترسی به اینترنت پر سرعت بده، ببین من اگه این بلاگ اسکای رو نترکوندم هرچی خواستی بگو
فریناز... ببینم تو چجوری وقت میکنی هم زود به زود آپ کنی هم واسه اینهمه دوستات 2تا 3تا نظر بذاری؟! جمبو جت بستی به خودت؟
ببینم تو اصلا زندگی هم میکنی؟!! یا فقط تو نتی؟
آخرش ناکام در راه نت میشیااا
*چشمک ویژه*

سلام مین مینی

اتفاقا امروز می خواستم بنویسم ولی نظرات زیاد بود وقتم رفت واسه جواب دادناشون

میگم نامه نوشتی یا نظره این؟

نه دیگه امین...این یکی رو خداییش یه کمی دوستش دارم واسه همین جند روزی میذارم باشه

آهنگ وبلاگمم دوستش دارم آخه منو یاد یکی میندازه

اصلا چه خبرته این قدر ایراد میگیری؟؟؟

یه کم تعریفم می کردی بد نبودشا


نه بابا گوش نکردم آهنگتو حالا می یام ببینم چی چی می گی

اووووووووووووه اینقده وقت دارم تاااااااازه

به من می گن فری فر فره

آره بابا بینشم میریم دانشگاه و کلاس و بیرون و مهمونی و خلاصه حساااااااااابی زندگی می کنیم

ما که مثل تو تنبل نیستیم


زاستی واسه دوستای ویژه یه عالمه نظر میذارم

قابل توجه بعضیا

ممنون خوبه این چشمکو زدی وگرنه من میدونستم و تو

گل مریم یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 19:38

سلام
خوبی خانوووووووووم؟!
قالبت مبارکه! چقده سبز و قشنگه
این عکسی که گذاشتی واقعیه؟! من از تاب خوشم نمیاد
............................
خدا... خیلی وقتا یادمون میره که می خوادتمون! چه برسه به این که درک کنیم واسه خودمون می خواد...

سلام
بابا گفتیم جاوید شدی یا

ممنون تو خوبی؟

وااااااای من عاشق تابم اونم از اون بانداش که تا آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآسمون می ره بالا


در این یه مورد نیازی نیست درک کنیم....
حسش می کنیم اونم خدادادی

هریوا یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 20:50 http://hariva1990.blogfa.com/

شکستم

این یک خودتونینی دیگه؟؟؟

هریوا یکشنبه 21 فروردین 1390 ساعت 21:02 http://hariva1990.blogfa.com/

سلام دوست عزیزم منونم نمدونستم اینقد مهم بودم!
اره خودم هستم
و منتظر شما که مثل قبل بهم کمک کنی

سلام
خیلی بده وقتی اون پستو شب عید ببینی
دوستم شاهد بود کن چه حالی شدم

خدا را شکر سالم و سرحالین
با افتخار دوباره اومدین جز دوستانم
شب خوش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد