ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
نه من مستم و نه تو ساقی
دلم اما می خواست من مست بودم وتو ساقی
ومن برایت مستانه در شور و عشق می خواندم:
کــــه بســـــازم بــــا دردا
باز مستـــم و دیـــــــوووونه...
اما من عاقلم و تو عاقل تر
از این جمع ِ اَشباه ، بدم می آید
من جمع ِ اَضداد را بیشتر دوست دارم !!!.....!!!
.....
پر کن پیاله را
کین جام آتشین
دیری ست ره به حال خرابم نمی برد
این جامها -که در پی هم می شود تهی-
دریای آتش است که ریزم به کام خویش،
گرداب می رباید و، آبم نمی برد!
من، با سمند سرکش و جادویی شراب،
تا بی کران عالم پندار رفته ام
تا دشت پر ستارۀ اندیشه های گرم
تا مرز ناشناخته مرگ و زندگی
تا کوچه باغ خاطره های گریز پا،
تا شهر یادها...
دیگر شراب هم
جز تا کنار بستر خوابم نمی برد،
هان ای عقاب عشق!
از اوج قله های مه آلود دور دست
پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من
آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد!
آن بی ستاره ام که عقابم نمی برد!
در راه زندگی،
با اینهمه تلاش و تمنا و تشنگی،
با اینکه ناله می کشم از دل که: آب... آب!
دیگر فریب هم به سرابم نمی برد!
پر کن پیاله را ...
سلام فریناز عزیزم
سلام پرنیان مهربونم


ممنون که اینجایین.گاهی بازدید میزبان رو بیشتر از دیدن خوشحال می کنه
و من هم از اون دسته میزبان هایم مهربان پرنیانم
دلم حالا پیاله ی پر می خواهد اما جمع عاقلان را چه به پیاله...
دوم شدن هم بد نیستا
من اومدم...
دوم شدم انگار...
نچ
یکی بیشتر
من جمع اضداد رو بیشتر دوست دارم



خوشگل بود فریناز
دوسش داشتم
دوست دارم
د
و
س
ت
د
ا
ر
م
خوشگل شدا
اوهوم


د
و
س
ت
ش
د
ا
ش
ت
م
نه سوفیا سوم شدی
خودم دوم شدم
آجی الانه رفته بودم آشغالو رو بذارم دم درو بیام...





گفتم اول مقام دومو بگیرم بعد برم...
تازه از دست داداش ممد هم حسابی کتک خوردم...با متکا...
اینقده حال داد که نگو
اینم اثرات ضربه هاشه...
واسه چی کتک؟
تو درس می خونی دیگه؟
راستی این عکستم خیلی خوشگله
هوس کردم
وااااااااای چه گناهه بزرگی
تو فکر کن آب آلبالو إ
نازنین...چرا مقام رفیع منو ربودی؟؟؟
دلم خوش بود آخه...
آجی طبق معمول هنوز یه چیزی رو نخوندم

من بر میگردم...
اوهوم
آجی خوندم آپتو...
قشنگ بودا...
ولی...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نظر بعدی
مرسی
ولی از درک و فهم من یکم بالاتر بود...





یکم گنگ بود برام...
یعنی نفهمیدم احساستو از نوشتت...
خیب خنگم دیگه
شب مضخرفیه امشب

حالم از این همه عاقل بودنم به هم می خوره
اینم احساسم
آجی بد جور الان استرس گرفته منو...


برم یه نگاه دیگه رو کتابم بندازم...
میترسم فردا گند بزنم
شب قشنگت پر ستاره آجی جونم...
نه خوب می شی
تو که درس خونی
امشب یه ستاره هم نداره آسمون
سیاه مطلق
تو به من میگی خسیس...!


یه روز تازه بدون شام
الان خوندم
اصلا تا حالا به سخاوتمندی من دیده بودی
کسی که تو یه هفته 200 تومن رو کامل به باد میده بهش نمیگن خسیس که...
بهت ثابت میکنم من کم نمیارم
آخی منم یه ترجمه داشتم اخرش مجبور شدم دادم بیرون بقیه شو ترجمه کنن
میخوای بفرست اینجا برات بدم ترجمه کنن
فقط باید پول خرج کنیا
خسیس بازی نداریم
شامو بده با شیرینی و دسر و ....


تا نگم خسیس
مجبورم خودم ترجمه کنم چون اصطلاحای تخصصی داره بیرونی یا حالیشون نمی شه که
مرسی عزیزم
رسیدم وسطاش دیگه
آجی رفتم پست قبل جواب نظرمو خوندم...





واسه ترجمه ممد بهتره آجی...
من اگه دیکشنری نداشته باشم...که هیچ...
تازه آجی من پنجم دبستان بود زبانو شروع کردم...تا اول دبیرستان ادامه دادم...درسام که سنگین شد ولش کردم...
تازه فاطیما یه ۷ ،۸ ترمی از من پایین تر بود...ولی اون ادامه داد زبانو...کلی از من جلو زده...
من اگه ولش نمیکردم...الان دیپلمشو گرفته بودم...
فاطیما الان زبانش خیلی خوبه...بهش حسودیم میشه آجی...
خودم که هستم خب...الانم رسیدم وسطاش

این وقفه ها همیشه هست...امیدوام دوباره ادامش بدی
حسادت بده ها
غبطه خوبه ولی
من چرا تو پست قبلیت نظر گذاشتم؟؟

اینو نوشته بودما..
آجی میگم حالا اگه میخوای..یه خطشو هم بده من برات بترجمم
نمی دونم
دیدمش آجی
من چرا باز اسم و آواتار یادم رفت؟؟

ای حواس پرت
آجی کجا رفتی یهو..؟؟؟؟
هستم
راستی میگم مگه مزخرف اینطوری نوشته نمیشه


عاقل شدنم بده ها
خوشحالم که عاقل نیستم
راستی منم آواتار دوست دارم چیکار کنم؟
مهم مضخرف بودنشه حالا یا این ز یا اون ض
فیلتر شکن می خواد و سایت گراواتور...
بالای اونجا که نظر می ذاری سایتش هست
ثبت نام کن و بعدشم یه عکس و اونوقت هر وقت ایمیلتو وارد کردی آواتورتو نشون می ده
آجی میترسی غلط غلوط بترجمم برات؟؟؟
گفتم که ممنون
خودم دارم تمومش میکنم
کارمونه دیگه
ایندفه خیلی زیاده ولی
آخ که من چقدر این خنده ی عکس آواتارت را دوست دارم










پیشنهادت رو هم خوشم اومد
چشم روش فکر می کنم. بد هم نیست
پیشنهادات سازنده رو پذیرا هستم.
البته اگه از سر حسودی بود چی فریناز جان؟
نکه خودت نمیتونی عکس بذاری
اگه اینطورباشه چی. ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
البته پست امروزت شعر زیبای مشیری رو به یادم آورد
که پرنیان عزیز زحمتش را کشید
من مستم و دیوانه
واسه همین خندشه که عوضش نمی کنم







کورش خان داشتیم؟
فریناز و حسادت؟؟؟
شاید غبطه باشه اما حسادت را نشاید سزاوار ِما استاد!
انتظار که ندارین منم عکسمو بذارم توی وبم؟اونوقت دیگه بیا و درستش کن
همین الانم قاچاقی اینجام چه برسه به اینکه عکس بذارم
ممنون پرنیان عزیز لطفش را تمام کرد در حق من ِحقیر
ساقی بیا جامی بده
هر دم از آن پیمانه ات
مستم نما مستش بکن
مجنون این میخانه ات
قدری از آن سرّ نهان
در کام عطشانم بریز
تا غم فراموشم شود،از آن می جانانه ات... (مهرداد)
درود بر دوست مهربان
سلام
ممنون
واقعا خوشم اومد ازش
می ستایم کهکشانی هاتان را مهربان مهرداد
قشنگ بود دوست داشتم
چشمات قشنگ میبینن عزیزم
چه خودشو تحویل میگیره: "اما من عاقلم و تو ..."

شایدم بوی سوختنیه
نه! کم نیار... بازم بگو
بوی احساست تحریک شده به واسطه محبت میاد...
مگه شک داری ام اس تی؟

چی شد الان؟
آره دماغ تو سوخته باز
اشباه غلطه
اشباح درسته
اما در فرهنگ لغت آرماطون اینچیزا عادیه
یعنی وقتی اضداد رو آوردم متوجه نشدی منظورم اشباهه!!!؟؟؟

جمع ِ شبیه
دیدی فرهنگ خواجه فریناز غنی تره