ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بخنـــد مهـــربانم...
بگذار پاییز از غنچه ی سرخ ِ لبانت، زرد گردد...
زردِ زرد...
و برگ هایش آب گردند...
خشکِ خشک...
شاید زودتر از همیشه رخت بر بندد...
تو
فقط
بخنـــد
نه، پائیــــز فصل گریهاست!
من نگفتم فصل خنده ست!
گفتم بخند تا از رو بره....
عمیق نخوندین دیگه!
من از پاییز بدم میاد
بیا این خنده
گفتی تو فقط بخند ما هم خندیدیم
حله؟!
والا چی کار کنیم دیگه
کم مونده بگه تو فقط برقص
آفرین داداشی





آره دیگه حل حله
حالا این غنچه رو میبینه زودتر میره این پاییز بی مزه
یه قرم بدی بد نیستا
بیا با میثم و پسر داییت وسط.... داداشای منم هستن میان کمک
از پاییز بدت میاد آجی؟!



من میمیرم براش
طراوتش رو دوست دارم بارونهاش که دیگه نگو
آره خیلی....

خدا نکنه
اون بمیره برات
بارون که نداره تو اصفهان! تااااازه خشکیشو برگای زردش بیشتر به رخ آدم میکشن!
من کلا با پاییز ازبچگی مشکل داشتم! چون مهر شروع میشد باهاش! اما بعد که مدرسه تموم شد فهمیدم نه کلاازش بدم میومده ...
دلت پاییزی نباشه داداش گلم
گلی هم که از پس پرده غیبت اومد بیرون یهویی


معلوم نبود این مدت پشت پرده دنبال چی میگشت که تازه میگه میخواد فیلم پشت صحنه هم از وبش پخش کنه
فکر کنم همون فیلم امتحانای پایان ترمش باشه
آره...نمیدونم چشه ولی حالش خوب نیست فک کنم محمد!




فیلم
کو
کجاست؟
بلیطش به حساب تو منم میام
سلام دوست عزیزم
وبتون واقعا زیباست... خیلی به دلم نشست...
مرسی گلم بابت اینکه به وب های من سر زدی...
این نظر لطفتون هست عزیز..
راستش تفاوت رو خیلی دوست دارم و از آشفتگی بدم میاد..
بازم ممنونم
سلام مهرانای عزیز
خوش اومدی به خونه ی آرامشم
دیگه قشنگ تر از اون شعرای بارونیت که نیست...
ممنون که اومدی...بازم بیایا
پادشاه فصل ها
پاییز...
اصلا و ابدا مهرداد!
ولی فقط میدونم باید درکش کرد که من فقط خزان و دلتنگی و زردی تنفرآمیزشو درک کردم...
شاید روزی نظرم عوض بشه
شاید
سلام بر آجی مهربانم، خوبی؟
سلام...

ممنون تو خوبی عموی خوش تیپ؟
از امیر علی چوچولو چه خبر؟
عمه قربونش بره الهی
سلام فریناز جونم
الان هیچ نظری به ذهنم نمیرسه ...
اما از پاییز بیزارم
سلاااااااام به نگینی یکی یدونه دردونه ی فرینازی


پس
بزززززززززززززن قدش
میگم نگینی پس چرا نخندیدی؟
بخند دیگه بانو
بابا نگید به مولا اینا ناشکریه
همه فصلا زیبایی خودشونو دارن بستگی به دید ما داره
خوشحال بودن به این معنی که همه چی عالی و کامله نیست...به اینه که شما تصمیم بگیرید اونور عیب و نقصارم ببینید...اونوقته که زندگی به کام همتون میشه.
زندگیم چیه فک کردین؟؟؟
زندگی یه جیره مختصریه مثل یه فنجان چایی که کنارش عشقه مثل یه حبه قند
زندگی رو با عشق نوش جان کنید
من که چیز بدی نگفتم! فقط گفتم یه کاری کنیم که زودی بگذره... همین


خب دید من که به پاییز قشنگ نیست... یعنی خواستم که باشه اما نیست دیگه! خو به من چه
شما چه حرفای قشنگی میزنین
آدم یاد مجله موفقیت میوفته...
ممنون آقا محمد... سعی میکنم دیدمو به پاییزم تغییر بدم...
شاید یه زمانی منم نوشتم که پاییز جان! خوش اومدی ولی فعلا که نه!
خدایا بهترین تقدیر را نصیب دوستانم کن تا همیشه لبخندشان نصیب من باشد.


خدایا این دعای قشنگو واسه شکیبای ناز منم مستجاب بنما

آمین
تو همیشه بخند نازنینم .... همیشه بخند ..
سلام فریناز عزیزم . دلت همیشه بهاری .
سهباااااااااا جون


چقدر دلم واست تنگ شده بود
شما که بخندی منم میخندم
سلام به روی ماهت خانومی... ممنون یه دنیا
یک لبخند ناب را هم این روزها به قیمت تن میتوان خرید...
به قیمت تن!؟
لبخند پاک منظورمه بانو
خب آره یه حس دلتنگی داره پاییز اما باور کن تنفرآمیز نیست.
نظرت عوض میشه
حالا بذار سال بعد میبینیم
امیدوارم اینطور بشه
به قول شاعر جوجه رو آخر پاییز می شمرن
کاش زودتر آخرش بشه ....
امیدوارم منم
میگم فریناز امروز پاییز بهم میگفت من فریناز رو دوسش دارم اما اون نسبت به من حس بدی داره
بعد بهش گفتم این فریناز ما کم پیش میاد از کسی گله کنه ببین خودت چیکار کردی باهاش که ازت دلخوره
حالا رفت که خودشو اصلاح کنه
تو زبون پاییزو بلدی و رو نمی کنی مهرداد؟
خب بهش بگو یه کم بارون بزنه واسه ما که خشکی برگاش و خشک تر شدن هوا اینقدر اذیتمون نکنه...
بهش بگو یه دستی به سر و صورتشم بکشه.. همش زرد و نارنجی و قرمز و قهوه ای
یه کم سبز و آبی قاطیش بشه قابل تحمل تر میشه
دیگه... بقیه ی دلخوری ها سکرته
سلام
پاییز زیبایی خودش رو داره ولی من اصولا چون یه اسفندیم از زمستون بیشتر خوشم میاد.. آخه بعد زمستون بهاره...
مهم بودن عیده.. بقیه گذارانه عمره...
موفق باشی عزیزم
اینم واسه شما بود؟؟؟



فکر نمیکردم این وبلاگ هم واسه شما باشه مهرانا جان
منم همینطور... عاشق عروس زمستونم
مخصوصا بهمن ماه
عید که همیشه هست... مهم دلته که بی غبار باشه و پاک پاک... یه کم بخندی عید میشه... حتی تو این پاییز بی مزه
یه صدای لوس داره پخش میشه، فکر کنم از وب توئه!
لوس خودتی
آبجی من هرکاری کردم بالاخرهـ نتونستمــ یه نمایش آواتور برای خودم بدم ااا
تو میتونی
بیشتر تلاش کن خو مهسایی
آبجی ممنونمــ کهـ اومدی تولد
خواهش میشه

تولد داداشمون بود دیگه
نامرد یه کیکم بهمون نداد
یادت باشه اومد ازش بگیریما
این شعرتــــ حرف نداشت ..
خوشم اومد
ممنون مهسایی
پاییز


سرود خیال انگیز
ترانه ی محنت بار
نسیم افسرده
و طبیعت افسونگر
دل من است
سلام فریناز جان
اما با اینهمه پاییز
فصل دلِ من است
سلام ر ف ی ق عزیز


دلتان پر از گرمای دلنشین روزنه های نور در لابه لای ابرهای بی مروت روزگار است...
و اما...
پاییز؟!
شما که پر از تابستانید...پر از تیر...پر از آرزوی پاک کردن اشک های آسمان...
فصل دل ها روزهاست پاییزی گشته...پر از صبر و انتظار و خزان...
فصل بهار را سزاست برای چنین عشقی و چنین رف ی ق شفیقی...دلتان بهاری باد...
امیر علی هم توپه، قراره امروز بیاد خونمون
بترکی مقداد


از طرف من کلی ببووووووسش جوجوی عمه رو
تیکه میپرونید؟؟؟
خب حقیقتش همینه دیگه ! هیچ زمانی بهتر از الان واسه خوشی وجود نداره !
اگه الان نه پس کی؟زندگی که همیشه پر چالش و پر ازین پاییزا...تا کی هی بگیم زودی بگذره؟
بهتر نیس این واقعیت و قبول کنیم و تصمیم بگیریم با وجود همه این مسائل شاد و خوشبخت زندگی کنیم؟
خوشبختی یه سفره نه یه مقصد...
هیچ زمانی بهتر از همین لحظه واسه شاد بودن وجود نداره!
زندگی کن و از حال لذت ببر
نه بابا تیکه چیه!
ممنون...
حرفاتون واقعا مثل مجله موفقیت میمونه
قبول دارم
اما پاییز بهار عاشقان است ... !

با تنها دلخوشی عاشقان اینگونه خصمانه مباش ...
با آن جمعه های انتظار، شاید هم داری با بهارت عشق بازی می کنی، ای عاشق ... !
افسوس کز عشق نبوده ام خاطر افروز ...
جمعه های انتظارت را هر بار می خوانم، اغلب صامت، به امید خاطر افروزی ...
و هر اندازه با حس نوستالژی بیشتر آشنا باشی، پاییز جلوه زیباتری دارد پیشَت به گمانَم
و این است که پاییز و زمستان را بیشتر می پسندم ...
و الهی ... دلت غمگین مباد ...
پاییز برای من روزهای باد و بی برگی ست...
و شاید رساندن نامه هایی که هیچ گاه خوانده نشد...
شروع اولین و آخرین عشق زمینیه من
و حالا با این هوای پاییزی جمعه های انتظارم دلگیر تر شده است...
مگر میشود دنیا زرد گردد و دلهای سبز منتظرمان سبز بماند!
باشد که خود بهار را بپاشد بر دلهایمان...با آمدنش
زمستان را چرا...
من عاشق زمستانم...
و شیفته ی بهمنی که مرا در دنیایی پر از خدا جای داد...
سپاس گرامی... گل لبخند همیشه شکفته باد بر لبهایتان
سلام اجی..
حال میکنی چه زودخودمونی میشم..
میدونی چرا ستاره هاانقدر تو شبا قشنگن
چون تو اسمون سیاه مثل الماس میمونن ولی تو روز اصلا به چشم نمان
بهارو شکوفه هاش اگه زیباست بخواطر خزون پاییزه
حالادیگه پاییزو هم دوست داشته باششششش
سلام داداشی
عیب نداره تازه بهتر
چشم... سعی میکنم
ممنون به خاطر بودن همتون...
بهم کمک کردین جور دیگه ای به پاییز نگاه کنم...
عاشق پاییزم
هر وقت بارون میآید می دوم زیر بارون تا زیرش با خدا نیایش کنم آخه میگن این لحظه برکت عبادت باید کرد
برای من هم زیر بارون دعا کنید
منم عاشق بارونم
اما اصفهان انگار قحط سالی شده