ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سلام بر یگانه امام باز مانده از قیامی سرخ...
سلام بر او که با آمدنش سبزیِ خفته در خونِ حسین را زنده می کند...
سلام بر سبزترین انتظار
سلام بر مهدی... بر آقای خوبی ها...
این روزها انگار عاشورای دیگری در راه است...
تو چون حسین، سبز سبزی...
خدا نکند لاله بروید بر چمن سرای وجودت مهدی جان..
تو همان انتظار سبزی... همان که تمام سرخی های سیاه را می ریزد... همان که لاله های روییده در راه قیامش تا عرش خدا پر می زنند...
حسین دیگری در راه است...
همان که فریاد *هل من ناصر ینصرنی* سرداد...
همان که یاوری نبودش آن روزها جز 72 تن پروانه ی عاشق
و حالا...
انگار کارزار دیگری در راه است
و من کدامینم آقا جان؟
نکند کوفیانی باشم که قلم ها زدند و نامه ها بر قاصدان راه، سپردند تا تو را به خانه های حقیرشان دعوت کنند...
نکند آن تیری باشم که می خورد بر خورشید چشمان یگانه علمدارت...
نکند آن شمشیری باشم که حنجره ی فرات را بلعید
نکند آن گـُـرزی گردم که خونبهای داماد حجله ندیده گشت
نکند قلب من قصیّ ِمحبت شود آقا جان...
می ترسم...
بر لغزش ایمانم...
بر تزلزل روحم
برسنگ شدن قلبم..
بر خوابیدن چشمانم...
می ترسم مهدی جان..
می ترسم از آن روز که فریادت را ندای لبیک نگویم...
خود یاورم باش...
خود که امروز شاهد تمام لحظه های من بوده ای...
و کنار پنجره ی تنهایی هایم همدم قطره به قطره ی اشک های داغ سینه ام گشته ای...
مهدی جان...
هوا هوای ظلمی نارواست...
فضا فضای پایمال کردن خون هایی پاک و بی گناه است...
دنیا دنیای پلیدی و دریدن پرده های عفت و حیاست...
جهان جهان خفقان و حاکمیت استکبار بر ضعفاست...
کـِی می رسد آن زمان که در پس مقام ابراهیم، دستانت تا خداااااا بالا رود؟!
کـِی می رسد آن هنگام که تو بیایی و گِرد کعبه ی حضورت، لبیک گویان طواف عشق نماییم مهدی جان...
کـِی می شود آن لحظه ها که کوهِ پیشانی ات بر خاکِ پست، بوسه بندگی زند؟!
کـِی می شود آن دقیقه ها که هوا هوای نفس شود... هوای زلال پاکی .... هوای دم و بازدم های خدایی...هوای ظهور تو، زیباترین انتظار عالم...
کاش امسال سرخی قیام عاشورا با سبزی حضور تو تا همیشه جاویدان می گشت...
کاش واقعه اندر واقعه، قیامت می آفرید
کاش شام غریبانمان با اشک های تو بر دامن صبح، بوسه می زد
کاش همین حالا ندایی تمام گوش های شنوا را پر از مژده ی ظهور تو کند آقا جان..
و کاش
کاش لبیکِ خفته در پس قلب کوچکم، همین ثانیه ها، از خواب کهف برای همیشه برخیزد...
اَللهُمَّ َعَجِّلْ لِوَلیِکَ الْفَرَج
سلام بانو...
من فقط و فقط به خاطر قولی که دادم اومدم یه سر...
اومدم و خوندمت...مثه همیشه ...بی سوال...
وبی هیچ حرفی...
تو ششمین عطش هم همراهت بودم بانو...
بابت آّنگ هم نمی دونم مشکلش چیه ولی احتمالا بازم مشکا فیلتر شدن سایت آپلود موزیک باید باشه چون خود پلیر سالمه...
الان که فرصت نیست ولی فردا حتما میام و درستش می کنم...
راستی بانو حال این روزات چطوره؟
سبز باشی
سلام فاطمه جون



آفرین .داشتی تاخیری میخوردیا
باشه درستش کن میام پیشت
فقط من میدونم وتو اگه تهنایی سووغاتی یا رو بخوری یا
آره دیگه
حالم...
نپرس...
مثل کسی که میدونه داره میمیره...
راستی بانو موندم و پلیر وبم رو درست کردم...فقط بخاطر تو بازم...
آفرین

یه فاطمه دارم تااااااا نداره
نه حرف می زنی
نه میذاری حرف بزنیم
اونوقت میگی...
اَللهُمَّ َعَجِّلْ لِوَلیِکَ الْفَرَج
سلام
سللام
درود بر تو مهربان


منهم از دلنوشته ات لذت بردم
و بی اغراق نظرم رساندم
خوشحالم که حرف های بسیارت را زبانی برای بیان یافتی
همیشه شاد باشی
نمیدانم چه شده که باز در کلاکن نهان از حرف هاست
باشد فراخی تا درد و دلی داشته باشیم
شادیت را آرزومندم
راستی در پست آخرم خبر خوشم را خواندی
اگر الان تازه خبرش رسیده
و البته از این به بعد باید به عدد مقدس(9) نه چشم بدوزیم
سلام استاد



ممنون...
نهانی که فقط آزارم می ده...
میام خدمتتون...دیروز اینقدر ذوق کرده بودم که یادم رفت بخونم
خدمت میرسم استاد عزیزم
موقع دعا برای منم دعا کن عزیزم
کاش امسال سرخی قیام عاشورا با سبزی حضور تو تا همیشه جاویدان می گشت...
چقدر این جمله شبیه حرفای من بودا
سلام فریناز
آبجی ممنون که دیروز سر زدی و حالمو پرسیدی همیشه لطف داشتی و داری
نبودم خونه نتونستم ششمین عطش و جمعه ی انتظار رو بخونم که الان خوندم
این جمعه های انتظار از اونایی بود که حس نزدیکی بهش داشتم،میخواستم یه جاییش رو انتخاب کنم و تاکید کنم روش که دیدم باید همش رو بنویسم
ممنون که با نذرای قشنگت باعث میشی خیلی ها مثل من حالشون خوب بشه
راستی شاعر شدنتم مبارک باشه،نذری دادنتونم قبول باشه
کلا خوشحالم که خیلی وقتا شریک غمی و دلیل شادی
در پناه حق باشی همیشه آبجی فرینازم
سلام مهرداد جان

عیب نداره. امیدوارم هر جایی که هستی خوب و آروم باشی
ممنون...
من نمیدونم چطوری شد آهنگین شد اما شد دیگه
ممنون
سلام

قالب نظراتت رو عوض کن اینجوری هیچ معلوم نیست کی به کیه چی به چیه
لااقل سالی یه بار میایم اینجا سرگیجه نگیریم
ببین کی اینجاس

سلام
میگفتین گاوی گوسفندی شترمرغی چیزی...
آره الانم بیشتر یه سال شده مفقود شده بودین آقا امیر حسین
چشم عوض می کنم
خدا می دونه که این درد ودلهات با امامون رو چقدر دوست دارم..
سلام فریناز عزیز
برای همه دعاهات ...الهی آمین.
سلام فرداد خان
ممنون...
همیشه بهم لطف دارین
خیال نکنی نیستم و نمیخونم
هم جمعه هاتو میخونم هم نذر الانتو
هر روز یا با گوشی
یا با چراغ خاموش
یه جوری خودمو میرسونم
می ترسم...
بر لغزش ایمانم...
منم میترسم ...
میدونم نازنین
حس میکنم وجود یه افراد خاصی رو
ترس داره...
خیلی هم ترس داره
راستی تبریک میگم بالاخره شاعر شدی


چقدرم خوب میگی شعر
من معتقدم اونایی میتونن واسه امامانمون شعر بگن که لیاقتشو داشته باشن
پس خوش به حالت که لیاقتشو داری
دیگه آهنگین شد اما نمی شه گفت شعر


اعتقادات کلا دوست داشتنی ان
مثل همون پاک کن و غلط گیر
لیاقت شاید...
کاش نجابتشو داشتم نازنین
مثل تو
معجزه بالاخره میشه


این روزا زیاد به یاد تو و فاطمه و نارون و بقیه بچه ها هستم
مطمئنم معجزه میشه
ممنون
فکر کنم بیشتر از اونی که فکرشو بکنی نیاز دارم به دعا
منم مطمئنم
اونایی که موندن همه شون زنده نیستن

یه سری خاکسترن
مثلِ ...
اما عمر شعله های خاکستر کوتاهه
زود خاموش میشه
میدونم تصمیم داری بعد تموم شدن جمعه هات بری
اما اگه یه دلیلش یا همه دلیلش منم
نگران نباش و بمون
همین روزا میرم ...
خیلی خیلی زود ...
اولا حرفای بین من و فاطمه رمزی نوشته میشه


هر رفتنی رفتن از این دنیای مجازی نیست عزیزم
دلیلش تو باشی؟!!!!آخه واسه چی!!!
ناااااااااااازنین!
تو حق نداری بری
اونوقت ِ که جای سکوت تو هم فریاد می زنم
تا الانم به احترام دو تا عزیز این جا حرفی نزدم!
پس دیگه نبینم از این حرفا بزنی یا
سلام آقای خوبی ها







چرا آتش ِ کلامِ جدت حسین منبر دلهای کوفیان را نسوخت!؟
چرا تن های خویش را سپر زخم های او نکردند!؟
چرا تنها پس از شهادتش به عرفان ناب و خالصش پی بردند!؟
چرا تیرهای دشنام دشمنانش که بر جان زیبت نشست را از فراز بام های شنوایی شان نشنیدند !؟
چرا ...
آقای من
در این محرم دیگر بیا
تا خاک پای تو را توتیای چشم کنیم و
از دریای عشقت جام های مدام نوش کنیم و
بوسه بر قدم های تو زنیم
و با تضرعی درد آلود
طهارت آفرینش را از نسل قاتلان روباه صفت جدت پاک کنیم
بیا ای منتقم خون حسین
سلام بر فریناز عزیز
رایحه ی روحبخش حسین را از دل بارانی ات می توان حس کرد
و در پیش رویمان به نماز بایست و
آقای خوبی ها




به حرمت عاشقانت... بیا...
سلام رفیق عزیز
ممنون حضورتون...
کافیه یک نفر عمق دلی رو نفس بکشه...
همین بسه واسه تمام روزهای انتظار
آقای خوبی ها مهربونتر از اونیه که فکرشو بکنیم...
و زندگی در زمان اومدنش قشنگ تر از تمام رویاهای خفته در پس واژه های ما...
میاد...
یه روزی میاد و کاش همین روزا باشه