آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

Forever End!

گفتی  Forever

گفتم تا همیشه! با چه کسانی؟

گفتی  Forever with you

و دلم آرام بود...

آرام آرام که تو تا همیشه با ما می مانی...


حالا آمده ام به سرایت...سرای خوش دوستی های پاک و صمیمی مان...همان جایی که عطر خوش گل مریم، از ابتدای بودنم در این دنیای دل های زیبا مرا مست حضور تو کرده بود...

اما...

هنوز جیرجیرکان می خوانند...هنوز خورشید طلوع می کند... هنوز شب ها ماه در ظلمت سیاهی ها می رقصد... هنوز نفس ها می رود و می آید و هنوز زندگی هست...

نگو که همیشه ات همین جا تمام گشت؟!

نگو که دنیایت به مبادا رسیده است!

نگو از درد هایی که ناخواسته بر پیکره ی وجودت می پیچند!

نگو که دنیا به قدر عطر خوش شاخه ای مریم، آب و نان و نور و خاک نداشت!


عزیز من!

همراز خوش روزهای سخت من!

رفیق همیشگی لحظه های بی نفس اینجایی!

گل مریمم!

تو بگو چگونه پر پر شدنت را تاب بیاورم؟!

تو بگو چه کسی مرا آرام کند؟!

تو بگو به کجا پناه برم؟!

تو بگو با دلم چه کنم؟!


اشک های بی امان من، دیگر نبارید... بگذارید همین عطر خوش مانده از گلبرگ های پژمرده ی گلی با بوی مریم، تا همیشه در آغوش مشامم آرام بیارامد...

صدایی می آید از دورهای دور که حدیث فراق می خواند و غم وصال...


من که گفتم

حسرت آغوش

بماند همه عمر...



http://s1.picofile.com/file/7314388602/77556931328352tuberose.jpg