ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
فصل اول
بهـــار
شکوفهــ باران مهربانیـــ هایتـــ
بارانــــ
زلالـــ حضــور بی ریایتـــ
فصل دوم
تابستانـــ
بلـــوغ طنّـــاز نیازتــــ
نورریزانـــ
تشعشع لبخنــد چشمانتــــ
فصل سوم
پاییـــز
شکوهـــ گرم صدایتـــ
برگــ ریزانـــ
رقــص آهنگین احساستــــ
فصل چهارم
زمستانــــ
خنکــای خوش هوایتــــ
برفـــ ریزانـــ
حریـــر نــاز نگـــاهتــــ
فصل پنجم!
فصل همیشگی دل من
فصل حضور تو نازنینم
گردش فصل های روزگار
همه بهانه ایست
برای رسیدن به آخرین فصل...
فصل حضور تو!
اول
خسته ام از تکرار فصل هایی که به فصل پنجم نمی رسه...!
میرسه بانو
امید داشته باش
همه فصلهایت به رنگ سرخ عشق ...
سلام شادونه عزیزم .
عشق واسه من آبیه بانو
سلام نرگس جون.سهبای سرزندگی
این قالبو کلیییی دوستش دارم

شونصد تا قالب عوض کردم توی نیم ساعت
آخرشم برگشتم سر همونی که ماه ها پیش قالبم بود
قالبت خوشکل فریناز بانو مبارک .



همانطور که هر گلی بویی دارد هر فصلی هم زیبایی وطراوت خاص خودش را دارد
من همه فصل هارا دوست دارم از هر کدوم خاطره خوبی در ذهنم هست
به

سلااااااااااااااام
خوش اومدی بانو
خب آره
هر فصلی یه رنگ و بویی داره. ولی یه رنگ و بوهایی خیلی بیشتر به دلت می شینن
فرینازی زیاد نگران نباش واینجا راحت باش

.
کسی کاری بهت نداره هر چه میخواهد دل تنگت بگو .
عزیز او وقت نداره به ما برسه چه برسه به دوستان
منظورم ایشون نبود بانو!
چون میدونم هر کاری خودشون بخوان میکنن هیچ کسی هم حریفشون نمیشه
مربوط به یه مسائل دیگه ای بود که خب یه اتفاقی افتاد و تا حدودی یه چیزایی حل شد.
فعلا رفتنم منتفی شد بانو
فصل پنجم دیگه نداشتیم .



این یعنی چه ؟؟؟؟؟
مخاطب خاص داره
بله
سلام...

اینجارووووووووووو....
چه خوشگله...
میگما عکسه پروفایلتو کوچیک تر کن تا قالبت ستوناشم درست بشه که دیگه اون وقت حرف داره...
راستی امان از فصل پنجم نوشته هات بانو
فهمیدمت خوب...
خودت چطوری؟بهتری؟
سلام


عکسشو عوض کردم کلا ولی چند روزی طول می کشه که نشون بده
امان...
دیگه خودشم فهمید فاطمه
آب از سرم گذشت
خوبم عزیزم
مرسی
واسه همه چیز
فصل پنجم من فصل خوب با تو بودن است ...
پ.ن چه پست بهاری نازی مرسی فریناز که با خودت بهار آوردی ...
راستی مگه نگفتی کار داری ؟!
می دونم این دلنوشته ها به مذاقت خوشن بانو جان

واقعا هم خیلی کار داشتم و هنوزم دارم
ببین
شما شنبه نظر گذاشتی من سه شنبه اومدم نت
حالا تو پست رمزدار بعدیم مینویسم کجا بودم سایه جون
همه فصل ها زیبا هستن
خصوصا فصل 5
خصوصا فصل حضور او
فصل میسازه حالا...
اگه تویی که تعداد ماه ها و روز ها و ساعت ها هم مییریزه به هم! پس بگو چرا عید هنوز زوده واست و میخوای که دیر بیاد... چون، عیدِ تو یه چند ماهی عقب تره...
می تونیم

از کجا معلوم!
شایدم عید من زودتر از عید شماها باشه ام اس تی جون
یه آن حس کردم اشتباهی اومدم


بعد دیدم نه رگبار خودمونه
اما قالب
ولی خیلی خیلی قشنگه
مبارکه خانوم گلم
نه بابا
اینجا رگبار آرامش
پایتخت مناجات نامه های فریناز است
ممنون
این فصل را با من بخوان...



)
خب فقط همینشو بلدم چیکار کنم؟
بعدشم اینکه ما همه 4 تا فصل داریم
همون بهار و تابستون و پاییز و زمستون،حالا تو این همه چیز از ما بیشتر داری یه فصلم بیشتر داشته باش
این عکسه هم موهاش تکون میخوره،واقعا چه میکنه تکنولوژِی
حالا از همه ی اینا گذشته،از این قالب جدید که یاد چند ماه پیش افتادیم با دیدنش،از تغییر عکس پروفایلت(تازه یاد گرفتما
از همه ی اینا که بگذریم
میرسیم به لبخندی که باور کن فریناز میشه از همینجا حس کرد رو لبات
میشه حس کرد که یه شیرینی فضای قلبت رو پر کرده
ذوق میکنم وقتی تو رو شاد و آروم میبینم آبجی فرینازم
عیب نداره




آره دیگه
یه جای دیگه هم یه فصل پنجم دیگه نوشته بودم یه زمانی
حالا اگه شد اونم میذارم اینجا
تلکونوژیه دیگه
دو روز دیگه تلکونوژی به جایی میرسه که میتونی موهاشو بگیری تو دستت تازه داداشی
آره
یادش به خیر...
با آهنگ real love massary
.
.
.
.
.
شایدم رها شدم چون آب از سرم گذشت
ممنون
فصل پنجم فصل با او بودنش....
میگه: کی تو می آیی /بهارو بیاری
روزای خوب و قشنگ و بیاری
شب از تو رمیده غم از تو بریده
تووی اوج شبای من تویی یه سپیده اههههههه
فصل حضور او

یه لحظه با حس این که خودت بخونی خوندمش فرشاد
خدایی به ریتم صدات این آهنگ میادا
سلام آبجی فریناز خوبی ؟
فدات شم خیلی نوشته ی قشنگی برام گذاشته بودی !
بهآر هـم کهـ نزدیکهـ
سلام مهسایی
چرا آدرستو نذاشتی پس؟
حالا باید دور دنیا رو بگردم تا بتونم بیام پیشت دوباره
جالبه که امروز در وبلاگ سایه از فصل پنجم گفتم...
زیبا می نویسی فریناز...حس می کنم که می فهممشون...
دست مریزاد.
دیدم
و جالب بود فرداد خان
فصل پنجم برای افرادی که بهتر میبینن وجود داره
نه به زیبایی عکسای شما استاد
خوشحال می شم وقتی میاین
آفرین بر تو
خیلی قشنگ بود
سلام سینا
ممنون
دوست داشتی
یادش بخیر این قالبت یه زمانی قالب وب فاطیما بود...خودم واسش گذاشته بودم

آجی اونوخ این فصل پنجمو نفهمیدم چی شد
الان یعنی داریم به عید نزدیک میشیمو اینا...ولی این فصلِ پنجمو یه توضیح میشه بدی
اونو ولش
قالب خودم بود
چند ماه پیش
با آهنگ real love
فصل پنجم فصلیه که اگه یه کم بهتر و دقیق تر ببینی شاید تو دل تو هم وجود داشته باشه
فصلی که بینهایت عاشقشم
be komake shoma neyaz daram
به کمک من؟
اونوقت نه آدرس نه حرفی نه هیچ چی؟
سکوت!
چطوره بانو؟
قشنگ بود
و البته سورپرایز خوبی بود بعد از دو سه روز نبودن نت
امیدوارم فصل اول و پنجمش امسال برات با هم برسن
چقدر این قالبت منو یاد گذشته هایی انداخت که دلم میخواد بهشون برگردم
ببخشید خانومی
همه نظراتو با هم باز میکنم اینه که با جواب سها قاطی شده بود
ممنون
سلام
خیلی وقت بود سر نزده بودم بهتون
زیباااااااااااااا بود مثل همیشه
من اپم
قابل دونستید سر بزن
سلام
بله
دیگه ندیده بودمتون
چشم خدمت میرسم
الان من دلم تنگ شده و نگرانم
تکلیف چیه خو؟
الان منم یه عالمه کار ریخته سرم نمیرسم بیام نت
مقش من چیه خانوم معلم؟
چه عکس زیبایی بانو.
برات بهترین بهار رو آرزو می کنم. شاید کمتر بتونم بیام بهت سر بزنم در پناه حق اسمونی باشی
یاعلی
چرا کمتر سها؟


هر جایی هستی موفق باشی و امیدوارم همین روزها و دقیقه ها بهترین خبرهایی که در انتظارشونی بهت برسن عزیزم
به فاطمه گفتم سلام برسونه بهت امروز
علی یارت
عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود
عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود
خوب می دانم روزی که زود است ونه دیر
مهربانی حاکم کل مناطق می شود...
فریناز نازنینم دل خوش دار که روزی که دیر ودور نیست،فصل پنجم زندگی همه ما از راه خواهد رسید...
عجل الله فرجه...
سلام زهرای عزیز
چقدر خوشحالم کردی از بودنت بانو جان
فصل پنجمی که دیر نیست بانو...
اما منظور من فصل حضور امام نبود
ولی برداشتتو دوست داشتم
چه عکس زیبائی مثل همیشه پر محتوا
ممنون ندا جونم
آتشی بیفروزیم ،کینه ها وبدیهایمان را درآن بسوزانیم وبا قلبی آکنده ازمهر به سال جدیدخوشآمد بگوییم.
4شنبه سوری مبارک.
چهارشنبه سوری شما هم مبارک رها جون
ممنون بابت این متن زیبا
چه طنین و طراوتی ...
چه بهاری اینجاست ...
سلام ... [گـل]
و آن پنجمی،
"وصل" است ...
دلتون بهاری باشه دورافتاده ی عزیز
سلام
وصل...
ممنون که خوب می خونین
اینجا نیامده ام تا بگویم چقدر نوشته هایت زیباست ! چقدر بی نظیره ! چقدر قشنگ می نویسی !
نه آمده ام تا بگویم ..
اینجارو خیلی وقته میخونم ! در سکوت ! خیلی مطالبت رو دوست دارم ! قلمت ارزش واژه ها رو خوب می فهمه و احساست ... !
حس خوبی با خوندن نوشته هات دارم !
از دل برآمده زیبا بر دل می نشیند !
راستی فریناز جان ؛ سلام ... ( یادم رفته بود )
شادی را برای دلت و آرامش رابرای تمام لحظه هایت آرزو می کنم ..
سلام مریم عزیز

مریم ها انگار همیشه خوبن
چقدر خوشحال می شم وقتی خوانندگان خاموش آدرسی میذارن تا بتونم خدمت برسم
در اولین فرصت خدمت میرسم بانو
و خوشحالم که خواننده ی رگبارآرامشم هستین
باز هم بیاین
من سها نیستم
ببخشید