ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
همه چیز سرجایش است
اما!
آسمان زیر پتوی ابرهای خاکستری فروخفته
خورشید کم فروغ تر از دیروزهاست
و شب هنگام
حجم سنگین سکوت، گوش ماه را کر می کند
ستاره ها آرامو بی صدا در پس سیاه ترین ذرات شب خزیده اند
و کجاست لبخند خورشید؟
کجاست عشوه های دلبرانه ی ماه؟
کجاست چشمک طنّاز ستارگان شب؟
کجاست آبی ترین آسمان زلال آرامش؟
همه چیز سرجایش است
اما!
تمام درها پنهان گشته در چارچوب سکون،شرمسار کبودی جاوید یاس های باغچه اند...
تمام چاه های شب، چونان فوارگان وحشی می شتابند تا ناله های جانگداز علی
تمام دست ها بر دست می زنند و بر سر می زنند و بر سینه که دستی بی شرم بر صورت نور خورده است...
تمام نخل ها در پس قامت علی خم گشته اند تا نکند علی فرو ریزد در میان بغض و کینه ی خاکیان!
همه چیز سرجایش است
اما!
بیقراری های حسن هفت ساله
ناله های حسین شش ساله
زجه های زینب پنج ساله
بهانه های ام کلثوم سه ساله
جای خالی مادر
خای خالی لبخند مادر
جای خالی آغوش مادر
جای خالی دستان مادر
جای خالی بوسه های مادر
جای خالی مهر و محبت مادر
جای خالی نفـــس های مادر
یتیمی هم بد دردیست...
همه چیز سرجایش است
اما!
علی، دیگر علی نیست...
بهار خانه اش خزان
چراغ کاشانه اش فرورفته در خاموشی جاویدان
پناه بی پناهی هایش خفته در خاک های سردی پنهان
گل یاس باغچه اش جلوی دیدگانش پـرپـر شده و او ناتوان...
و علی مانده و دنیایی تاریکو زمینی سردو نوگلانی بی سرو سامان...
همه چیز سرجایش است
اما!
فاطمه تا آغوش امن خدایش پرگشوده است...
و دیگر
هیچ چیز
سرجایش نیست....
آخخخخیش
اوووووووووووووووول
اونوقت الان این پست خنده نداشت ها
این ایام سوگواری رو تسلیت میگم بهت
به همچنین امین
همه ی بچه ها رو یادت باشه دعا کنیا
به دلای پاک و دعاهاشون اعتقاد عجیبی دارم
زیبا بود فرینازی .

منم شهادت فاطمه زهرا را به همه دوستان تسلیت میگم .
در دعاهایت جای مکا را خالی کن عزیز
ممنون

به همچنین بانو جان
اتفاقا الان وبلاگتون بودم
دست مریزاد با شعر زیباتون
دست همسری رو از پشت بستینا
خندم مال پستت نبود!
مال نظرم بود
میدونم امین جان
خنده واسه اول شدن عیب نداره
وقتی او نیست، دو صد خانه کم است
نمک و سفـــــــــره و دردانه کم است
خوشحالم که دل ابری ات نرم شد و باران دلت باریدن گرفت
ماجور باشید
یه حس خوبی دارم وقتی تموم میشه نوشتنش
مث حسی که جمعه های انتظارم داشتم
ممنون امیدخان بابت تذکر این چند روزه
خسته نباشید و ممنون از زحماتتون
زحمتی نبود
همه چیز سرجایش است و حال همه ی ما خوب است.اتفاقی هم نیفتاده ست
درود بر شما احسنت.پختگی کلامت روز به روز بیشتر میشه
ولی یه اتفاق خیلی بزرگ افتاده
نه من خوب بودم
نه آسمون بالای سرم
نه حتی امشبو سکوت سهمگینش..
مرسی سینا
تنها دلیل خلقت
مادر باردار
سر و صدا
رعب و وحشت
مهاجمین سقیفه ... لعنت الله علیهم
فریاد ِ
آتش می زنیم
هیزم / خار مغیلان
در و دیوار خانه
آتش زدند
شعله / دود
هجوم به درب خانه
آتش به درب گرفت
شعله به صورت رسید
چوب در / ناهموار
این در میخ دارد / میخ داغ شده
نها دلیل خلقت
مادر باردار
سر و صدا
رعب و وحشت
مهاجمین سقیفه ... لعنت الله علیهم
فریاد ِ
آتش می زنیم
هیزم / خار مغیلان
در و دیوار خانه
آتش زدند
شعله / دود
هجوم به درب خانه
آتش به درب گرفت
شعله به صورت رسید
چوب در / ناهموار
این در میخ دارد / میخ داغ شده
http://www.shiaupload.ir/images/44889314544617063410.jpg
فرینازی؟ یادت نره برای منم دعا کنی خانمی باشه؟
کامنت قبلیم قاطی پاتی شد
اونو حذف کن این بهتره
شاید واژه ها بتونن صحنه رو توصیف کنن ولی واسه منی که هیچ وقت نوحه و روضه ی این واژه ها رو نشنیدم واسم سخته تصورش مریمی...
به همچنین عزیزم
این از اون متنایی بود که عمقش از ته دلتم بیشتر بود آجی

میگم عمق داره یعنی جدی جدی عمق داره...هندونه نیست خداوکیلی...مثل خیلی از پستای دیگت...
آجی شهادت حضرت فاطمه (س) رو بهت تسلیت میگم آجی...
دعا گوی دلت هم هستم شدید آجی...
آروم و خدایی باشی...
فعلا
مرسی. من کلا هندونه نمینویسم
به همچنین آجی.منم تسلیت می گم بهت
دیگر هیچ چیز سر جایش نیست...
چون فاطمه دیگر نیست...
خیلی خوب بود
خیلی
چون فاطمه دیگر نیست...
مرسی خانومی
شهادت حضرت زهرا رو تسلیت میگم بهت


منم دلم میخواست بنویسم
اما بلد نیستم
التماس دعای مخصوصا
به همچنین
بنویس زهرا
تو حتی امتحانم نمیکنی
یا شایدم امتحان میکنی ولی منتشر نمیکنی
حرف دل که بد نمیشه بانو
دوباره تو فقط سکوت کردی؟
فاطمه...
بنده در حد یک مذکر هم نیستم
این قلب شماست که چشم به راه ابرست تا رگبار احساسش باریدن بگیرد
حس لطیف شما جای بسی غبطه خوردن دارد
ولی یه دوست خوب خیلی تو باریدن بغض ابرا تاثیر داره
غبطه خوبه چرا که تلاش می کنی به اون حد برسی
حالا ما چیکار کنیم که غبطه ی مردونگی ناب شما رو می خوریم!