آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

مـراد

رفته ام سر کوچه ی دل

لب سقاخانه لیوانی پر از آب

می گویند آب نطلبیده مراد است

می نوشم

و در انتظارم

تا دو چشم طناز بیایدو

رد شودو

دستمال یزدی یم را بتابانمو

خودی نشان دهمو

اسیر وحشی نگاهش شوم


سرکوچه ی دل ایستاده ام

زشت رویی

شربتی می آورد

و من چقدر معتقدم

که شربت نطلبیده مراد نیست!



رگبار1: در نیمه ی مهر نیمه عقل شدیم یکی دیگه از دندونای عقلم به دیار باقی شتافت. برای شادی روح استخونیش اجماعا فاتحه مع الصلوات


رگبار2: یه آدم هایی هستن که فکر می کنی دستشون امانتی...هیچ وقت دلتو نمی شکنن...ولی بدترین شکستا از طرف اوناست

هیچ آدمی توی هیچ نقشی نشکستنو بلد نیست! هیچ آدمی! حتی خود تو 


رگبار3: باز هم بی خداحافظی رفت! اون سر دنیا! کم کم عادت می کنی کسی قرار نیست بمونه... همه می رن! هر چی بیشتر محبت ببینن زودتر می رن! کاش می شد یه وقتایی دلت می خوابید... بده براش این همه دیدن و دم نزدن!

نظرات 31 + ارسال نظر
سهبا یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 23:09 http://sayesarezendegi.blogsky.com/

سر کوچه ی دل ایستاده ای و شربت نطلبیده مراد هست ... نیست ؟!

سلام .

وقتی روی باطنش زشت باشه جام جم هم بیاره مراد نیست
سلام بانو

سهبا یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 23:09 http://sayesarezendegi.blogsky.com/

یعنی اول شدن در این سرا هم عجب لطفی دارد !

حالا جایزه از کجا پیدا کنیم ما!
تبریک

امیرحسین یکشنبه 16 مهر 1391 ساعت 23:19 http://bayern.blogsky.com

روی باطنش زشت باشه جام جم هم بیاره مراد نیست؟!!!
فعلا که همه چی شده روی ظاهر
روی باطنش هم زشت باشه یه لیوان آب زیپو هم بیاره مراده به شرطی که روی ظاهرش خوب باشه!
همیشه همین بوده
عده خیلی کمی ان که باطن براشون مهم باشه
کسی به باطنت نگاه نمی کنه

آفرین امیرحسین
کامل کردی متنو

(آیکون دست جیغ هوراا)

نیکی دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 00:43 http://www.mementto.persianblog.ir

چی کارش کردی مگه دندون رو ؟:دی کشیدی ینی ؟:-/

جراحیش کردیم انداختیمش دیار باقی
نیگا
خالیه

نیکی دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 00:44 http://www.mementto.persianblog.ir

آره ... با پی نوشت دوت هم کاملا موافقم .
هممون یه وقتایی خیلی بد میشیم . واسه همین شاید باید یاد بگیریم یکم هم دیگه رو ببخشیم :( هرچند سخته :دی

یه وقتایی سخته بخشیدن
قشنگ میزنه به دو نیمه ی مساوی متحدالمرکز تقسیمت می کنه که چی آخه مثلا؟

پسر روانی دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 00:59 http://tandyseroya.blogsky.com

هزار چشمه را
بی تکریم
بدهند
تشنه ی یک قطره بمان
زیرا
آب نطلبیده همیشه مراد نیست
گاهی برای ی آن است که قربانی ات کنند

یاد این شعر افتادم:
من مُرده ی آن گلم که در گلشن عشق
پژمرده شد و منّت باران نکشید

قربانی!
بهش فکر می کنم

ⓖⓞⓛⒾツ دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 08:37

سخته خیلی سخت شکستنت به دست کسی که .......
لایک میکنم پی نوشتتو !


سلام گلی جون
مرسی

ⓖⓞⓛⒾツ دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 08:38

این اسمایلی رو خیلی حال ورکردم=))
خداییش با حال بود .....واقعاً دندون نداره :)))

خب منم الانه اینطوری شدم دیگه
به قول یکی پیرزن

ⓖⓞⓛⒾツ دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 08:39

با اینکه دخترم 55 سالمه هنوز دندنم خراب نشده ........چیکار میکنی تووووووووووووو یه کم به دندونات برس ننه

خب فکم جا نداشت ننه جون

وگرنه کیه که از دندون پزشکی با اون آلت های قتّاله خوشش بیاد

ⓖⓞⓛⒾツ دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 08:51

بیا برگرد نذار دیر بشه خسته شم
نذار قلبم بره جایی وابسته شم
دل من تنگ شده باز بیا پیش من
بیا بازم تو گوشم یه حرفی بزن
آهنگ جدید مرتضی پاشایی من واسه پی نوشت اخرت نوشتمش
البته دانلود کن من خیلی دوستش دارم!
یه هفته ای هست هی گوش میدم تازه جالب زدم رو یه فلش فقط این آهنگو مدام گوش میدم .......
دو تا فلش دارم یه وقتایی یه آهنگ دوست دارم مدام گوش بدم میریزم رو اون تکیه !
دیشب دلم گرفته بود کلی الکی تو خیابونا دور زدم با همین آهنگ !
راستی میرداماد تقریباً میشه شمال شرق ...بلکم وسط شرق....واسه اوکی کردن بلیط اونجا رفته بودم !

باید قشنگ باشه
من که چند روزه آهنگ جدید مازیارفلاحی رو بدجور دوست دارم
آهنگ خدایا

یعنی همون تهران دیگه؟ مگه مسافری گل گلی؟ تهنایی؟ پس ما چی؟
سوغاتی یادت نره ها
وگرنه سوغاتیت می کنیم

ⓖⓞⓛⒾツ دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 08:55

به به دخترم آنلاینی که چه افتخاری از این بیشتر :دی
دیروز تو کلاس گیجی و ویجی زدم .....شاید مال همونه با دست روی نشسته اینجام=))

من موندم چرا این استادا وقتی قیافه بچه ها رو میبینن ..............باز تند تند جلو میرن !
حالا استاد میگه اهوم ! ینی گرفتید !
همه کله ها اینطوری
حالا بعد کلاس میگم سیاوش جزوتو بده ببینم چیکار کردی ......هر هر میگه هیچی نفهمیدم :|
میدونی اون دانشمند :|
دخترای کلاس همه از من بدترن=)) بعد با پرویی و اعتماد به نفس میزنیم تو برجک پسرا شما هیچی بارتون نی:))
خدایی پروویم

آره تا یه جاییش بودم بعد رفتم یونی دیگه شب اومدم:دی

تو ساعت 8 هنوز دست و روتو نشستی؟ واااای واااای واااای چه دختر بدی

پسرا که خیلی خنگن سیاوشم یکی مث بقیه دیگه

این استادا حتما خودشون که دانشجو بودن زیاد سرشون آوردن الانم دارن تلافی میکن!
زندگیه داریم آخه؟

امید گرمکی دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 09:37 http://garmak.blogsky.com/

اونایی که میرن عاقلن مثل دندون عقلت آبجی!
اونایی که میمونن دیوانه اند

خب دیوانگی بهتر از عاقل بودن است
چون دیوونه همیشه خندونه
نه مثل چهره عبوس افلاطون که فقط به عقل گرایش داره
تا حالا دیدی مجسمه اش را؟!!!

پس اگر کسی موند یکی از خودمونه

اونا عاقل نیستن! یه وقتایی لیاقت دوست داشته شدنو ندارن داداش

نه تاحالا ندیدم مجسمه شو

از خودمونه رو خوب اومدین کلی خندیدم

محمد دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 19:57

بسم الله الرحمن ارحیم
الحمد لله رب العالمین ....

الان فاتحه ی دندون خوشگل استخونی عقلم بود؟:|
دیدی بی عقل شدم داداشی؟ کجا بودی تسلیت بگی

محمد دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 20:01

کم کم عادت میکنی که هیچ چیز موندنی نیست....

بر درت ای مایه ده زندگی پیشه ما چیست به جز بندگی

آنچه تغیر نپذیرد تویـــی وانکه نمردست و نمیرد تویی

کشتم از آن ابر پر آوازه کن گلشن امید مرا تازه کن

آن عملم بخش که بی گفتنی پیش تو ارزد پذیرفتنی

ای دو جهان ذره‌ ای از راه تو هیچ تر از هیچ به درگاه تو

ای به نوازش در خود کرده باز از من و از طاعت من بی‌ نیاز

آره عادت می کنی...از اون عادتای اجباری..
ولی به قول الی اینجا پشت پرده ست که نوشتم...

ای دو جهان ذره ای از راه تو
هیچ تر از هیچ به درگاه تو...

مرسی

ⓖⓞⓛⒾツ دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 21:04

منه بیچاره تا شمال به زور میرم :(((
بابام داره میره .....آیکون فیس ......خارجه ....بازم آیکون فیس....انگلیس.....حالا آیکون گریه ......به من چه آخه همیشه دست خالی میاد فقط شوکلات میاره :(((( قربونش برم من باباس داریم ماااااااااااااا:*:(((((

آیکون فیس فیسیات منو کُشته یعنی گلی

بابا انگلیس!
بابا بابا انگلیسی!
بابا خارجه:دی

بابا شوکولات خارجی:دی

من نیمیدونم شوکولاتا یه چهارم تو سه چهارم من

نیکی دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 21:44 http://www.mementto.persianblog.ir

میدونی فریناز بخشیدن سخت نیست!
به شرط اینکه اشتباه طرفت از رو بدجنسی یا زرنگی نباشه !
من همیشه راحت خیلی راحت آدمای ساده رو میبخشم که حتی از خودشون هم گول میخورن!
این ادما دلشون ناپاک نیست کاراشون ناپاکه!
زیاد این اتفاق افتاده برام
خودم آدم کینه ایه هستم خیلی کینه ای
ولی آدمای ساده رو به راحتی آب خوردن میبخشم و حتی دلم هم براشون میسوزه!

ولی خب آدمی که از رو بدجنسی بد میکنه ... نبخشش فریناز! یا اگه بخشیدی دوباره نذار بهت نزدیک شه . به قول یه جمله ای که خوندم . وقتی یکی کار بدی کرده انگار باهات تصادف کرده و هنوز امیدی به زنده موندت هست! ولی وقتی تو بخشیدیش حکم اینو بهش دادی که دوباره دنده عقب بگیره و له لهت کنه!

خلاصه که باید توی بخشیدن تفکیک قائل شد

چه جمله ی ترسناکی نیکی!

راستشو بخوای تاحالا به بخشیدن ها فکر نکرده بودم.یعنی برام راحته کلا
درسته که فراموش نمی کنم ولی سعی می کنم یادم بره یه جورایی

می دونی کسی که می شکنه براش مهم نیست بخشیده بشه! کسی یم که خیلی راحت می تونه قبل رفتنش بیاد تو رو ببینه و بره ولی اینکارو نمی کنه هم باز براش مهم نیست ناراحت شدن تو و بخشیده شدن خودش

خیلی وقتا خیلی بدیا رو زود فراموش می کنم
یه وقتایی واقعا بده

نیکی دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 21:46 http://www.mementto.persianblog.ir

گفتی دندون :-"
میدونستی من 5 تا دندون به جز دندونای عقلم کمتر از بقیه دارم ؟:))
اون زمان که ارتدنسی کردم چون فکم خیلی کوچیک بود و حتی یه دندونم رو سقف دهنم درومده بود که کشیدنش مجبور شدن 4 تا دندون نیشمو بکشن :)) چه گریه ای کردم به خاطر اون 4 تا دندون سالم :))
دندونای عقلمم که باید منم احتمالا جراحی کنم یا وقتی درومد بکشم که باز دندونام به هم نریزه .این ینی من 9 تا دندون کم دارم =))))

می گم بگو اَ اَ اَ اَ


وووییی
تو که پیره زن شدی نیک نیکی

امروز دوستمم تو یونی می گفت اونم 4 تاشو کشیده واسه اورتودونسیش! من اصن مونده بودم! یعنی پس چی تو دهناتونه آخه:دی

9 تاااااا
خدا بده برکت

محمد مهدی دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 23:36 http://mmbazari.blogfa.com



سلام

زیبا بود وجالب ...

سلام
ممنون
چی بگم!

فاطمه دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 23:37

دیشب خوندمتا...
ولی نشد نظر بدم...

هیچی موندنی نیست...

راستی گفتی دندون عقل و کردی کبابم...اصا جاش درد گرفت
یاد بخیه ها...یاد خون ریزی ها...
چه دورانی بود...
درست بعد عروسی داداشم...اصا عروسی کوفتم شد...


وووییی...

چندشم شد...

اصا حال کن نظرو که در کمال بی عقلی راجع به پستت نظر دادم...

اصا همه رو ندید گرفتم چسبیدم به یه قسمت بی عقلیش...

دوست ضایه تر از منم هست آیا؟

به به فاطمه خانوم

خب پس ما نیز پیوستیم به جمع شما:دی

تو دکتر می شدی چیکار می کردی فاطم؟

عقل کلا چیز خوبی نیست! همون بی عقلی به قول دادشم خیلی یم بهتره که همش می خندی:دی

آره
خودم

محمد سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 00:06

راستی این اقا مراد کیه؟

به نکته ی خیلی خوبی اشاره کردی محمد!

آقامون:دی

مقداد سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 01:52

آقاتونه مراد؟؟ آقاتون کیه؟ منظورت مهرنازه؟

نه اون که آقا نازیه

این حجی مرادِس

ستوده سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 10:48 http://sootoodeh.blogsky.com

زشت وزیبا نداره فرینازی هر کس شربتی نطلیبیده داد باید خورد شاید همان شربت دوای درد باشد .
سلام بانو فریناز خوبی عزیز .
گویی از جایی کسی مرا صدا زد شنیدم وآمدم

ستوووووووده جون!
سلام به روی ماهتون بانو
شما نمی گی دلمون برات تنگ شده؟‌رفتی که رفتی؟

بله که صداتون زدم
چقد خوشحالم که اومدین.مرسی


به قول یکی از دوستان آب نطلبیده هم یه وقتایی برای قربانی کردنه شربت که سهله

ستوده سه‌شنبه 18 مهر 1391 ساعت 10:51

چرا اینجا را پاییزی کرد های تو که دختر بهاری عزیز .
چشم چشم را نمیبیند از بس که برگ پاییزی اینجا ریخته .
اما خیلی زیباست
من دختر پاییزم وگل ارکیده اما از فصل پاییز به خاطر هوای خاصش خوشم نمیاد همش بچه هام مریض میشن خودم گرفتارم وهزار کار رو سرم ریخته .
کاش تابستان برگرده دلم برایش تنگ شده

من دختر زمستونم
امسال پاییزو دوست دارم.برای شاید اولین بار.از رنگ و آبش خوشم اومده بانو

شما که اول کارتونه تو پاییز.ایشالله که خوب خوب بگذره و بدون مریضی و سرماخوردگی و با دل خوش و تولدتون

بانو نری حاجی حاجی مکه ها
دلم واستون تنگ میشه
زود زود بیا

نیکی چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 00:40 http://www.mementto.persianblog.ir

آخه فک ماها کوچیکتر از حالت عادیه :دی
دندونا تو فک جا نمیشه و یا از زیر دندونای دیگه در میاد یا مثه من از توی سقف دهن! :|
منم همه دندونام رو هم بود . الان اصلا مشخص نمیشه دندون کم دارم . دیگه خدا فک ما رو هم مثه خودمون کوچولو آفریده :))

خب فک کنم هردندونیتم بزرگه.من دندونام کوچیکه جاشدن به جز عقلام که به قول داداشم به گروه خونیم نمیخوره

خودمونم که ریزه میزه ایم

انسان های اولیه 6 متر قد داشتنا! حالا ما فینگیلیا انگشت کوچیکه شونم نمیشیم:دی

نازنین چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 01:15

به به تبریک میگم بی عقل شدنتو

واسه من که هنوز عقلم در نیومده
ینی دوتاش نصفه نیمه دراومده توی لثه هام مونده
میترسم بکشمشون

تازه همین یکی دو هفته پیش یکی از دوندنامُ عصب کشی کردمُ یکیشو پر کردم :(((

بی عقل خودتی نیمه عقل شدنمو

آخی چوچولو موندی پس:))
وای من تاحالا تو عمرم عصب کشی نکردم! فک کنمم یکیش احتیاج باشه ولی خب دیگه تاالان که زیرآبی رفتیم

نازنین چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 01:17

منم زیاد تجربه میکنم این روزهای راکد و بی خاطره رو

ولی به نظر من قدر همین روزای بی خاطره رو هم بدون
روزهای بی خاطره بهتر از روزاییه که برات خاظره می سازن اما خاظره های تلخ و بد

خاطره ی تلخ که رو شاخش هست!
دلم یه خاطره ی خوب می خواد
یه خاطره که هروقت یادم میوفته دلمو شاد کنه لبمو خندون...

هرچند نت داشتن الان منو رگبارم یعنی یه خاطره ی خوب
ولی تو دنیای واقعیم از این روزمرگی و مشغله های تکراری خسته شدم...
همش یونی ! دنبال پروژه ت! آزمایشا هم درنمیان! دوباره از اول!
حوصله ی فوقم که اصلا ندارم بخونم
هه
طومار شدا
تقصیر خودته که وبتو باز نمی کنی
راستی فک کنم دیگه کم کم باید باهات قهر کنم نازنین
چرا وبتو باز نمی کنی؟

MST پنج‌شنبه 20 مهر 1391 ساعت 19:30

دلمون به همون دندون عقلت خوش بود که اونم پرید! خودت که عقل درست و حسابی نداشتی!!

نه دیگه! اشتب کردی... هیچ آدم غریبه نشکستنو بلد نیست... غریبه میاد... غریبه میره...

تو هم که شانس نداری... تا میای عادت کنی... پریده... یه کم شانستو تقویت کن...

"تقویت شانس در 10 ساعت... 00 درصد تضمینی "

نه تو خیلی داشتی
تازه شم هنوز نصفشو دارم

به شانس خوشگل و تپل مُپل خودت ببخش
بعدشم آزار داری نمک می شی رو زخم؟

نازنین پنج‌شنبه 20 مهر 1391 ساعت 21:54

بله خانووووم
خیلی چیزا هستن که همین الانم میتونن برات خاظره های خوب بسازن

خب آخه دعا نمیکنی که
بارون..

بارون دلم میخواد نازنین
مثلا تو مثل بارون بودیا
دیگه حتی یادم رفته بارون چطوری بود...

MST جمعه 21 مهر 1391 ساعت 23:16

از پاشیدن نمک بسیار شرمنده ایم! گفتیم شاید خنده مرحمی باشد! البته بود، ولی توی مرحمش یه کم نمک قاطی کرده بودم که کمی با نمک جلوه کنه...

خلاصه اینکه میتونم نمک میپاشم! کسی حرفی داره؟؟

آره یه کم به جای اینکه راه کار تقویت شانس بدی هی میگی میره و اینا
یعنی دم دستم بودی حسابتو می رسیدما ام اس تی

آره خوبم حرف داریم
ماساژ خشن می خوای نکنه؟

ღ مهــــرناز ღ شنبه 22 مهر 1391 ساعت 00:10

هنوز بی حاجی نشدیا مراد کیه؟

مراد حجی اصفونیمونس آبجی

نازنین شنبه 22 مهر 1391 ساعت 02:46

چقدر این پست آخری به دلم نشست
+ عکس



اونوقت چرا واسه مراد نظر گذاشتی؟
بعدشم وبتو باز می کنی یانه؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد