ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ببین!
کمی اینجا بایست
نگاه کن
آری
کمی به من
کمی به او
کمی حتی به خودت...
آری
به خودت...
ببین!
دنیا را برای خوشی و خنده و گپ و گفت نساخته اند!
برای لمیدن و شادی و پایکوبی و قهقهه نیافریده اند!
ببین!
اینجا قانون زندگی کمی مبهم است
باید که بروی
نایست!
برو
تنها برو
حتی شده
تنها! برو!...
ببین!
بخند
قهقهه نزن اما بخند
حتی شده لبخند
ببین!
دنیا را خدا آفریده اما
اما انسان ها ساخته اند
ببین!
گاهی چنان بد ساخته اند که می میری!
آری به همین سادگی
تو می میری
نفس که کم بیاوری
نفس...
آری
ببین!
بگو سلام
من هم می گویم سلام
بگو خوبی؟
من هم می گویم خوبم؛ عالی باش...
ببین!
بگو خدا همان را که می خواهد
من تسلیمم
من راضی یم
نه
اصلا نگو من...
آری اصلا نگو من!
بگوییم خدا...
تنها خدا...
ببین!
خدا همینجاست
دوستت دارد
دوستش داشته باش...
ببین!
صدایش کن
لا به لای قطره های خواهش
باران ِ انتظار
میعادگاه ِ اعجاز...
تو تنها صدایش کن...
سلام!
خیلی عای بود
آپم...
سلام
ممنون
خب چی بگیم؟ بگیم قشنگ بود؟

نه!
فقط
ببین!
ولی رفتن تنهایی خیلی سخت است
هرچند ناگزیریم از رفتن
زیبابود
رفتن تنهایی...
ولی خب یه وقتایی مجبوری دیگه!
کلا خدا را شکر
چشم..
میبینم..
آره ...
باید سعی کرد تو بدترین شرایط هم لبخند زد ...
واقعا اگه آدم بتونه حس کنه اینکه خدا همیشه نگاش میکنه لبخند زدن آسون میشه ...
لبخند زدن آسون می شه
آره
ولی خب چون خودش هست آسون می شه وگرنه سخته... خیلی
ففط نگاه میکنم....
....
....
....
....
منم نگاهت می کنم
مرسی ازکتابهایی که معرفی کردی
امیدوارم زیادعاشقانه نباشن ازنوع کتابهای عاشقانه ایرانی
بعضی هاش هست
من خودم عشق ایرانی بود یا شب های ایرانی اینو خیلی دوس داشتم
ولی خب هر کسی سلیقه ش فرق می کنه
کتابای خارجی رو بخون پس
ایرانیا همش همینه دیگه!
مگه اینکه بزنی تو رمان تاریخی که خب من نمی دونم کتاب درموردش چون تاریخو دوس ندارم
یه وقتایی اینقدر بد میشم که می ترسم دیگه منُ نخواد
دور میشمُ میترسم دیگه راهی برای نزدیک شدن نباشه :((
ولی اون همیشه همه ی بنده هاشو بینهایت دوس داره
و منتظرشونه
چرا هست... کتابش شاهراه تموم گمراهیاس نازی
دنیا رو واسه خوشی و خنده و گپ و گفت نساختن
اما
تویه این دنیا هم کسی دلواپس ِ اندوهِ ما نیس
تموم ِ کوچه های ِ این جا تاریکه و
آرزوهامون دستِ بادَن
نمی دونم با این حساب
آیا خورشید ، حسی واسه روشن شدن داره !!!
نه عزیزم
این راش نی
باس به جای ِ
آواز ِ دلگیر ِ غریبی سر دادن
خودمونو
دوباره به خاطراتی برسونیم که
با عطر ِ خوش ِ خونه
رفیقن ...
سلام به بانوی ِ مهر و مهربونی
لهجه ی زلال ِ نوشته هات بوی ِ مهربونی و اصفهان می ده ...
من ولی نگفتم کسی باید دلواپس باشه! وقتی امید داشته باشی به یه دلواپسی برای خودت، یعنی به آدم هاش هنوز هم محتاجی...
اما قانون زندگی کمی مبهمه! باید که رفت... نایستاد! باید حتی شده تنها رفت... تنها! رفت....
ولی ترجیح می دم هیچ وقت عطر خوش گذشته ای که دیگه الان برای من نیست آینده مو هم از شنیدن تموم بوی عطرای دیگه کر کنه...
برترین عطر برای همیشه توی وجودت می مونه ولی توقفم راش نی عزیز!
سلام به ر ف ی ق همیشه مدبّر کلمه ها
اصفهان...
اصفهانو دارن به دستای خودشون نابود می کنن...
اسمش که میاد این روزا بیشتره هر بار دیگه آتیش می گیرم... مخصوصا که حالا باید هر دو روز یکبار زاینده رود خشک خشکشو ببینم...
گفتین اصفهان و کردید کبابم
پیج سید حسن خمینی تو فیسبوک این استاتوس رو گذاشته بود
گفتم: خستهام.
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53) ::.
گفتم: هیشکی نمیدونه تو دلم چی میگذره.
گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.
گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم.
گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16) ::.
گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!
گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه میدونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63)
چقدر خوب

ممنون سینا
نازنین هم کاش بخونه این استتوس خوب رو...
و باز هم ممنون...
تکون قریبا...
الان خوندم
مرسی از سینا
خیلی
خیلی خوب بود
خدا را شکر
جوابتو گرفتی پس
خواهش میشه
ببین!...شعر قشنگی بود واقعا خوب بود، کار خود است یا مال کس دیگر است؟
کار خود است به قول شما
سمت چپ که نوشتم:دی
پس کار خود است
خوبه، به قولی، آورین...آورین..
با اجازتون:دی
آورین چی چیه
آفرین خوشگل تره