آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

...

کوتاه بیا آسمون...

رگبارم شیشه های قلبمو شکست

رگبار تو داره شیشه های اتاقمو می شکنه!


آسمون نکنه تو هم دلت واسه چشمای من سوخت؟!

کوتاه بیا...

خدایـا حقم نبـــــود!!!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ششمین جمعه ی انتظار


سلام آقای خوبی ها...

نمی دانم چرا همیشه *خوب*خطابت می کنم!

و نمی دانم چرا معنای این کلام آنقدر برایم ملموس گشته که گاه دلم خوبی ها را عادت،می پندارد...

خوب ها به حرف های آدم گوش می دهند

می شود امشب تو هم بنشینی کنار سفره ی درد دل های شبانه ام؟!


مهدی جان!


دلم می خواهد امشب تا سپیده برایت بگویم و بگویم و بگویم...

از آدم ها... ازغیرآدم ها... از خوب هایی که نمی شود باشند! از خوب هایی که می شود نباشند و چه زجری می کشی از تمام نبودن هاشان!

می خواهم امشب از شمع بگویم...از خنده هایش که هنوز مرا آزار می دهد!

می خواهم از سوختن بال های پروانه برایت بگویم...

بال هایش...تمام وجودش ... بوی عشق می داد...عشقی ناب از جنس آتش...آتشی که برقش پروانه را گرفت!


راستی آقا جان می آیی برویم بالهایش را تشییع کنیم؟؟؟



می خواهم از آسمان ابریه این روزها برایت بگویم که چه صمیمانه همدم دلتنگی های من گشته است!!

می خواهم از قهر ابرها با زمین برایت بگویم همچون بغض فرو خفته در گلویم...

می خواهم از بی تابیه باد برایت بگویم ...می بینی شبانه روز ناز برگ های درختان رامی کشد؟؟؟

نکند دل ِ باد لرزیده باشد؟!


می دانی می خواهم از همه چیز و همه کس برایت بگویم...

اما

اصلا

همه را رها می کنم آقای خوبی ها...

حالا که تو اینجایی فقــط از تـــو می گویم و بودنت که مرا تا سر حدّ شور و شیدایی،مست کرده است...


خوب است که خوب بودن و خوب ماندنت تا همیشه برای من است...


بودنت را همیشه دوست داشته ام مهدی جان....


می شود رسم خوب ماندن را به من هم بیاموزی؟




تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید


اللهم عجل لولیک الفرج


تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری ششم www.pichak.net کلیک کنید


شمع،گل،پروانه...

شمع محو گل گشته بود

گل محو پروانه

پروانه محو شمع!

.

.

.

پروانه شمع را گفت حرارت وجودت مرا گرما می بخشد

شمع خندید

پروانه گفت روشنایی ات شده چراغ راه شب های بی ستاره ام

شمع خندید

پروانه گفت می شود بشوی آغوش امنی برای بال هایم؟

شمع خندید

پروانه لرزید

شمع خندید

پروانه دلش افتاد

شمع خندید

پروانه دلش شکست

شمع خندید

پروانه خودش را به شمع زد

شمع قهقهه زد!!!

پروانه در عشق سوخت در عشق جان داد...

شمع آرام گشت

گل پژمرده گشت

گل در عشق پروانه پَرپَر شد...

شمع شعله ور شد

شمع گریه کرد

شمع در عشق گل آب گشت...

.

.

.

چرا شمع به پروانه خندید؟؟؟!!!



بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

http://www.aftabir.com/photoblog/adv_images/43947b46dab0fdd51a29d14b19537fb5.jpg

بهار-بیست دات کام   تصاویر زیبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com



دست های ما...

به دست های او نگاه می کنم 

که می تواند از زمین
هزار ریشه گیاه هرزه را برآورد
و می تواند از فضا
هزارها ستاره را به زیر پر درآورد 


به دست های خود نگاه می کنم 

که از سپیده تا غروب
هزار کاغذ سپیده را سیاه می کند
هزار لحظه عزیز را تباه می کند
مرا فریب می دهد
تو را فریب می دهد
گناه می کند!
چرا سپید را سیاه می کند؟
چرا گناه می کند؟  


 

 

رگبار۱:این شعرو خیلی دوستش داشتم گذاشتم اینجا.... 

رگبار۲:چند روزی نیستم!امتحان و درس و پروژه و خلاصه مشغولیم دیگه   

 روزهای خوبی داشته باشید...