آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

شروعی تازه

هواللطیف...

باید برخیزم

مهر با تمام بی مهری اش رو به اتمام است...

باید آبانم را جور دیگری آغاز کنم

باید یاد بگیرم که با شرایطم کنار بیایم...

راست می گوید، می گوید فریناز  اگر جایی، کسی، به هر دلیلی به تو ظلم کرد و تو را زمین زد، یاد بگیر که دوباره بلند شوی! دوباره روحیه ی تلاش را به خودت بازگردانی! چرا که فقط خودت می توانی به خودت کمک کنی...


حالا پس از گذشت یک ماهی که در خانه ام و عملا کار مفیدی انجام نداده ام، دارم برای زندگی ام برنامه ریزی می کنم. باید یاد بگیرم که ببخشم تا حجم این افکار انبوه نا زیبا را از خاطرم بیرون بریزم. ببخشم اما فراموش نکنم، چرا که نباید از یک سوراخ دوبار گزیده شد...

پس از سال ها کاری را پیدا کرده بودم که دوستش داشتم، کارش را، محیطش را، اما کسی  به بی رحمانه ترین شکل ممکن مرا از آن جا ترد نمود...

حالا که یک ماه است در خانه ام و شب و روز فکر کرده ام، باید برخیزم، خودم را بتکانم، باید افکارم را از همه چیز پاک گردانم تا جای آمدن روزهای خوب برایش خالی شود.

دلم می خواهد به کمک خدای مهربانم بتوانم درست ترین تصمیمات را بگیرم. و کسی که تکیه گاهش فقط و فقط خداست، می دانم که بی شک کمک او را با خود خواهد داشت، چرا که خدا بی نهایت مهربان است و یاور تنهاترین ها...

خدای مهربانم، به پاس تمام خدایی هایت شکر

بی اندازه دوستت دارم

و همچنان همچون همیشه منتظر خدایی های بی نظیرت هستم

به من توان برخواستن بده، توان دوباره شروع کردن، توان موفق شدن، توان از نو ساختن، توان پا در مسیر گذاشتن

خدای مهربانم

تو یاور بی یاورانی

تو پناه بی پناهانی

و در این بحبوحه ی بی انتهای ترسناک انسان نماها، نیاز دارم به راهنمایی هایت، راه را از بی راهه برایم نمایان کن، به من طاقت بخشش بده، و کمکم کن تا بتوانم موفق شوم.

موفق موفق موفق


نظرات 4 + ارسال نظر
نگین زمزمه دوشنبه 29 مهر 1398 ساعت 22:26

تو همون فرینازی هستی که وقتی فهمیدی رشته ی نساجی( اگه درست یادم مونده باشه) با علاقه و دلت جور نیست زحمتِ ۴ سال دوباره درس خوندنو به جون خریدی و دوباره از نو شروع کردی...


موفق میشی

دوباره و دوباره..
مطمئنم

به به چطووووووووری نگین ؟
میای ازین ورا گذری بانو
بابا دلمون تنگیده بود براتون خب

چه خوب یادت مونده ها
دقیقا
باید آدم بلند شه بعد اون دوران بحرانش، باید بلند شه و دوباره شروع کنه

مهرناز دوشنبه 29 مهر 1398 ساعت 22:30

زندگی کلا همینه دیگه...
کلا بالا پایینه....البته نیازی به گفتن این حرفا نیست خودت بهتر از من همشو میدونی...
ولی واقعا زندگی به من ثابت کرد که به هیچی دل نبندم حتی وقتایی که خدا خودشو مثل یه معجزه بهم نشون میده دلمو به معجزش خوش نکنم...
یه وقتایی وقتی همه چیز روبه راهه و هیچ مشکلی نیست ته دلم میلرزه میگم الان یه جای کار میلنگه زندگی اینقدرا هم به آدما حال نمیده :دی تا اینکه یه اتفاق کوچیک یا بزرگ میفته اونجا دلم قرص میشه که الان همه چی رو روال خودشه....
تهش فهمیدم زندگی هیچ وقت گل و بلبل نیست...واسه هیچکس...
اخلاق زندگی همینه نمیشه هم درستش کرد دیگه خیلی واسه عوض شدن پیر شده...فقط به نظرم باید قلقشو به دست آورد که زیادی واست تعیین تکلیف نکنه....

بعد از مدتها چقدر حرف زدم...
امیدوارم هرجا هستی موفق باشی...
البته هستی و موفق تر هم میشی...چون میدونم که میخوای...
چون میخوای میشی...
بوس به کلت

دقیقا
خیلیم داره
عینهو یه چرخ و فلکه
یه روز پایینی یه روز بالایی یه روز وسطی
معلومم نیست این چرخ چطوری می چرخه

آفرین
قلقشو

اینایی که می گی واسه منم پیش اومده، همون دل لرزیدنه و این افکار
حتی خیلی وقتا سعی کردم جلوی اون اتفاقی که یهو میاد و خراب می کنه این خوشی رو بگیرم، اما با تاخیر یکی دوروزه نمی دونم چطوری ولی یهو رخنه می کنه
جالبه ها کلا زندگی:دی
عینهو آدم با ما تا نمی کنه:دی

ممنون به همچنین مامان مهرناز
الان که حس می کنم موفق نیستم هنوز ولی امیدوارم یه زمانی بتونم موفق بشم...

مهرناز دوشنبه 29 مهر 1398 ساعت 22:33

به نگین بانو هم اینجاست بعد از مدت ها...
با اختلاف ۴ دقیقه رتبه اولی در صفحه نظرات رو از من ربود :دی
دارم برات خ ش جان گرام:دی

خخخخخ
4 دقیقه

قدیما اختلافامون به ثانیه بود
یادش بخیر

mst جمعه 22 آذر 1398 ساعت 17:28

سلام سلام،
چطوری یا نه؟
آبان خوبه... قطعا اگه تو آبان شروع کنی موفق میشی،
اصلا اشتباهت این بود که از همون اول تو آبان شروع نکردی،

اصلا هم ربطی به هیچی نداره که چرا آبان خووووبه

سلام سلام
خوبم یا نه:دی
خب الان خدمتتون عرض کنم که دی هم داره تموم میشه و ما اندر خم کوچه ی اولیم هنوز...
تولدته؟ اگه تولدته که اصن یادم باشه کل آبانو برم یه جا گم و گور شم شرت ما رو نگیره خخخخ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد