آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

میلاد ِدختری از جنس باران

فریادی هنوز در گوشم می پیچد...پر از سکوت...

و من از همان اولین سلام دوستی، چه زیبا سکوتی را شنیدم...

می گفت اینجا درونم سخن می گوید...قدری سکوت کن، می شنوی...

قطره قطره ابرهای سکوتش، فریاد بارانی گشت بر سر نفس های انتظار...

باد سردی وزید و او قطره قطره بارید... مثل باران

رفت تا معنای انسان را بیابد.... معنای انسان را با عشق

رفت تا قلبش را سراسر خدا کند و بس

رفت تا زلال گردد

تا روان شود

تا جاری بماند در جویبار زندگی


در فریادی از سکوت،مثل باران می بارید

مثل باران شد اما پر از فریادی از سکوت


و امروز

امروز سرآغاز شکفتن غنچه ای لطیف است

غنچه ای که با باران جان گرفت

با باران بزرگ شد

با باران بازی کرد

با باران خندید

با باران گریست

و در آخر

مثل باران شد

نه

او خود ِباران شد


بانویی پر از زلال باران

بانویی از جنس باران


نازنیــ ـن بـارانـی ام میـ ـلادت مبـــ ـارک


نظرات 44 + ارسال نظر
فریناز دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 14:54

اینم چهارمین تولد
نازنین عزیزم تولدت مبارک


امیرحسین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 14:56 http://bayern.blogsky.com

خودت اول شدی

آره
گفتم با تو رقابت کنم

امیرحسین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 14:58 http://bayern.blogsky.com

تولد منو جشن گرفتی بنویس میلاد پسری از جنس خاک


همه از خاکیم و به خاک برمیگردیم

حالا کی خواست واسه تو تولد بگیره

امیرحسین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:00 http://bayern.blogsky.com

۴ اردیبهشت بیام اینجا ببینم تولد نیست دیگه خودت میدونی

بیبین
فرینازو کسی نمیتونه مجبور کنه ها
گفته باشم

اگه پسر خوبی بودی شاید یه فکری واست کردم

ر ف ی ق دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:14 http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

برایش نوشتم :
بیست وسه سال
مثل باران
پاک و زلال
پله های زمین تا آسمان را
رفتی و برگشتی
دست ها را گشودی و
در زمین ِ خدا
نفس کشیدی
رود شدی و در دریا جاری شدی
شاخه شدی و جوانه زدی
فرشته ی مهربان
با آمدنت زمین را
مفتخر کردی

اما برایت می نویسم که به او بگویی
چقدر مثل ِ باران زلال و پاک است این دختر

سلام بر فریناز عزیز
مگر دل های بارانی قدر مثل ِ باران را بدانند
سپاس همتت را بانو ی مهربانی

سلام ر ف ی ق عزیز

من فقط یه سوال واسم پیش اومده
پله های زمین تا آسمان رو نمیشه هی رفت و برگشت که
اگه بره که مییییییره

و اما
نازنیین به راستی فرشته است
در مقدس ترین خاک ایران
با پاک ترین قلبی که دیده ام
مهربان و اما عجیـــــب منطقی

ممنون رف ی ق عزیز
همراه همیشگی دل های بارانی

ر ف ی ق دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:23 http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

لبخند زد و آسمان آبی شد
شب های قشنگ دی مهتابی شد
پروانه پس از تولد زیبایش
تا اخر عمر غرق بی تابی شد
سلام فریناز عزیز
ضمن عرض تبریک به خاطر تولد نازنین عزیز
و خسته نباشید به شما به خاطر کیک هایی که خوردید
آمدم بگویم حرف ِ مرد یکی است






حرف مرد یکی ست
خدای من هنوز برام تازگی داره و می خندم

نازنین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:34







به به صاحبشم اومد

تو هم مثل من و نارون و ستوده عااااااااااشق شکلکی یا

خوش اومدی بانوی بارون

نازنین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:34

فریناز
فرینازم
الان چی بگم داره اشکم در میاد
باورم نمیشه

ممنونم فریناز
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی
چی بگم
نمیتونم جبران کنم که

فقط ممنونم
واسه بودنت
واسه خوب بودنت
واسه زلال بودنت

واسه همه چیزایی که برای من نوشتی ولی خودت بیشتر شایستگی شونو داشتی

ممنونم عزیز دلم
خیلی خیلی ممنون


چرا خانومی؟
من که گفته بودم رفتم کادو بگیرم بیام

نمی خواستم از فقط بارونت بنویسم...حالا که روز آغاز نفس های پاکته رفتم و از اولت شروع کردم... امیدوارم همون دو تا جمله ای که باید رو خوب فهمیده باشی
شایستگی تو بیشتر از این حرف هاست
اینو مطمئن باش نازنین نازم


تولدت بی اندازه مبارک بانوی بارون

نازنین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:37

باورت میشه الان چشمام بارونی شدن

نمیدونی چقدر خدا رو شکر میکنم واسه داشتن دوستایی مثل بارون زلال و پاک و دوست داشتنی

نمیدونی چقدر برام عزیزی
نمیدونی دوستای اینجام چقدر برام عزیزن

دوسِت دارم خانومی
خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی

بازم خیلی خیلی خیلی ممنون



خب بانوی بارون بایدم بارونی باشه
چشماش نه ها
دلش

من تکذیب میکنم بانو
خودم میدونم خیلی دوستم داری

میگم نازنین تاحالا دختر به خودشیفتگی من دیده بودی اصلا؟
تااااازه حالا تا شب خیلی وقت داریم
بازم میشه کادو خرید

ر ف ی ق دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:38 http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

سلام فریناز جان
ایشان فرشته هستند و برایشان دشوار نیست
درمتن اشاره شده بود که

راست میگینا
من چرا اینقدر خنگم

فرشته ها که واسشون سخت نیست هی برن و بیان که

ممنون بابت توضیح
ببخشید من نمی تونم بگذرم از جاهایی که نمی فهممشون

نازنین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:47

ر ف ی ق عزیز
ممنونم
فرشته شما و فریناز و دوستان دیگه من هستین
من که در مقابل شما چیزی نیستم

شرمنده م کردین هم شما هم فریناز عزیزم
هم همه دوستان خوب و دوست داشتنیم

این واسه ر ف ی ق عزیز بود

نازنین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:51

فرینازی بیا اینم یه کیک اختصاصی واسه خود خودیت
تنهایی بخورشون
به کسی ندیا

بازم ممنونم عزیز دلم
خیلی( به توان صد هزار)


خانوم خودشیفته فراهانی

کجاس پس؟
یاااااااادت رفت کیکو بذاری؟

من کیک میخوام یالله

خودشیفته فراهانی
یاد امین بخیر

نازنین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:52

ا ا ا یادم رفت کیک رو واسه ت بذارم
از همین الان آلزایمر گرفتم
پیر شدم رفت دیگه
بیا خانومی
http://ronika.persiangig.com/image/Tavalod/2.bmp

همه ش واسه خود خودیت

آره دیگه
پیر شدی رفت

خب اینم 10 تا شمع داشت
بگو دوتا و یک سومشو درست کنن بدن در خونمون بشه 23 تا شمع من بخورم هی انرژی بگیرم هی تولد بگیرم بازم

حالا دوباره میان میگن این فریناز باز شمع شمرد

ممنون نازنینم

مریم دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 15:58 http://najvaye-tanhai.blogfa.com

ای وای ببخشین من اشتباه اومدم
قرار بود برم وبلاگ فریناز جونم اما اشتباهی اومدم وبلاگ تولدانه
بازم ببخشین


درست اومدی مریم جون
این چند روزه در خونه خدا ترافیک بود هی فرشته میوفتاد پایین

بابا وایسا یه کیکی بخور
بده همینطوری میخوای بری

مریم دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 16:00 http://najvaye-tanhai.blogfa.com

چه خبره خانومی؟
بابا همش که تولده تولد اینجا تولد اونجا تولد همه جا
در هر حال تولدش مبارک
تولد من کیه؟

چی بگم خواهر!
این دی ماهی یا همه جا رو قُرُق کردن دیگه

ممنون بانو.
تولد تو کی یه راستی؟

نازنین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 16:09

از دست تو
باز شمع شمردی
نه دیگه شمعای این کیکو با شمعای اون یکی کیک جمع کن
بعدش تقسیم بر دو کن
بعد حاصل رو با تعداد شمعای همین کیک جمع کن
میشود بیست و سه


من موندم تو چرا نرفتی انیشتی پیکاسویی لئوناردوداوینچی فرینازی چیزی بشی آخه

10+26=36
36÷2=18
18+10=28

نه تو همون نازنین بمون مخت به فریناز بودن و اینا نمیکشه

18+(10÷2)=23


باید میگفتی حاصلو با نصف تعداد شمع های اینجا جمع کن

نازنین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 16:21

ا وا
چرا اینجوری شد
یه نصف جا انداختم خو
چیزی نشده که

خداییش میدونی اشتباهم کجا بود
نخندیا فکر کردم 36 تقسیم بر دو میشه 13
خدایی نمیدونم چرا همچین فکری کردم

دیگه فایده نداره
پیر شدم از دست رفتم
بهتره دو تا امتحان دیگه مم نرم بدم

منم جای تو بودم کلا تارکه دنیا می شدم
نه!
آخه
36
تقسیم بر
2
میشه
13؟!

حالا عیب نداره
میذارم به حساب همون تک تار موی سفیدت

امروز رفته بودم یه جای دیگه رو میخوندم الان همش یادمه

نازنین دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 16:42

پس امروز رفته بودی فریاد سکوت خوانی

اتفاقا میخواستم حذفش کنم چند روز پیش ولی دلم نیومد
خاطراتم برام خیلی ارزشمندن
ولی دلم میگیره که دیگه هیچکدوم از دوستای اون موقعم نیستن
به جز یکی دوتا

اما عوضش خوشحالم برای دوستای جدید و خیلی خیلی بهترم

راستی دیگه نمیبینم اتفاقا اون تار موی سپیدو
شاید همون موقع هم اشتباه کردم

خب دیگه من میرم پای درس و مقشام
خودت هوای مهمونا رو داشته باش اگه کسی اومد
این یکی امتحانمو هنوز اصلا نخوندم


بازم ممنونم فرینازی
واسه همـــــــــــــــه چیز

آره
دیدم اونجا خیلی راحت تر میباریدی
همون دعوای همیشگی من و تو که چرا الان نمی باری

نه نازنین هیچ وقت هیچ وقت حذف نکن...هیچ وقت

منو میگی دیگه

نه دیگه! تو پیر شدی رفت! من این چیزا حالیم نیست

آره برو منم صبح تاحالا نتم برم یه تنفسی بگیرم بیام


دلم می خواست بدونم مثل بارون بودن چه مزه ای داره
دیدم مزه ی خوبیه که می شه همه چی رو بذاری کنار فقط بارون بچشی...

ستوده دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 18:15 http://saba055.blogsky.com/

تو دیوانه ام کردی دختر از بس بیام بگم تولد مبارک .
چقدر تولد میگیری خانمی
خب حالا باز هم میگم تولدت مبارک نازنین جان .


اختیار دارین خانوم معلم
شما سرور مایین

نازنین ستوده جونم تبریک گفتن
باید بریم یه چند تا کادوهاشو برداریم واسه خودمونا


مقداد دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 20:26

خانم معلم راست میگه دیگه! تو هروقت بیکار میشی میگردی ببینی کی تولدشه میای اینجا واسش تولد میگیری؟!
منم تولد نازنینو بهش تبریک میگم. خودش که نیس رفته پای درس و مشقاش، پذیرایی از مهمونارو سپرد دست تو. من الان اومدم اینجا به عنوان یک مهمان، لطفا واسم کیک بیار

دقیقا

آره بیچاره ی بدبخت هنوز دو تا امتحاناش مونده

سخته تو مهمون باشی خدایی
خودت برو بردار دیگه
البته
اگه چیزی مونده باشه از کیک و اینا

سایه دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 22:09 http://shadowplay.blogsky.com/

به به می بینم جشن تولده چه خوب !!
چقدر این ماه تولد داریم ..

تولد نازنین جون مبارک ...زنده باشی خانومی صدسال با عزت

آره خیلی دی ماهیی داشتیم
قند خونم رفته بینهایت

ممنون سایه ی مهربونم.ایشالله تولد خودتون

فاطمه دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 22:54

تولد نازنین عزیز و نازنین رو تبریک میگم
براش بهترین ها رو می خوام...

سبز باشی بانو فریناز

آفرین به تو که زود به زود شارژ می کنی نتتو

دیگه همزادینو و اینا و من میرم کنار خوش باشین

ممنون فاطمه ی نازم

مهرداد دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 23:58 http://Friendly90.blogfa.com

انقدر از بارون گفتی که فقط این اومد تو ذهنم:
مثل باران صمیمی...

مبارک باشه نازنین خانوم(ارادت داریم از دور)


مثل باران بیشتر زلال میاد تو ذهن آدم که
ارادت دور داداش عزیز منو هم بپذیر نازنین

مهرداد دوشنبه 26 دی 1390 ساعت 23:59 http://Friendly90.blogfa.com

لحظه ی اخر اومدما

دقیقا لحظه ی آخر

جوجه اردک زشت سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 00:26

نام ودلمان در لیست شادباشها اضافه شد واین یعنی باران امروز
شاد زی
تبریک

چه حس خوبیه بودن شما جوجه اردک عزیز

خوش اومدین جناب
ممنون

3ajid سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 04:25 http://3ajid.blogfa.com

....!!!!!!!!!

مجید می خوای تولد اختصاصی بگیری متعجب شدی!

داداش محمد سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 10:14

سلام مهربان
میگم ها پس کو کامنت من کجاست
من که اودم تبریک گفتم پس کو کجاست؟؟؟

من با کچل کفتر باز ترنم 1اومدم دوست دارم تا اخر راه باهش باشی

داداش محمد چرا عصبانی میشی!
این یه تولد دیگه ست
شما واسه تولد پایینی کامنت گذاشتی که من جوابتونو هم دادم

برو ببین داداش و الکی حرص نخور

نرجس سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 10:19 http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام شادونه خانوم . تولد اون یکی شادونه که مثل خودت ماه و نازنین هم هست مبارک . الهی به پای هم پیر بشین عزیز ! الهی هر دوتون صدو بیست ساله بشین .
ممنون از شما بابت اینهمه مهربونی .

سلام نرگس جون
ممنون ایشالله همه به پای هم پیر میشیم

عمر بابرکت باشه کمیتش مهم نیست بانو

دارم کم کم کوتاه میام برم بهت رای بدما

ندا سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 10:31 http://www.neday-zendegi.blogsky.com/

قربون مهربونیهات

فدای ندای عزیزم
تولدت کیه بانو؟

محمد سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 11:20

خدا وکیلی آجی بنگاه شادی راه انداختیا:دی
تولد بانوی باران مبارک
من امتحان دارم:دی
رفتم:دی
التماس دعای خفن:دی


آره دیگه
هنوز پستی که واسه تولد تو بود و نذاشتی منتشر کنمو دارم محمد

برو به سلامت
بیچاره خود بانو هم امتحان داره الان کتابخونه ست
تو که استاد مکانیکی دیگه دعا نمیخوای که:دی

آرام سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 13:19 http://www.khialebehesht.blogfa.com

سلام فریناز
اگرچه از تولدانه های وبلاگی هیچ لذتی نمی برم
اگرچه حس می کنم ادمهای دور وبرم تو دنیای مجازی عجیب مشغول ننوشتن از اون چیزایی ان که باید
اگرچه خیلی روزه که دارم غصه می خورم بخاطر چت روم شدن وبلاگای همین حوالی

با اینکه نمیدونم این تولدانه برای کی بود
اما امیدوارم همیشه انگشتای هنرمندت برای کار خیر کلمه رج بزنه وعاشقانه بنویسه

ببخش که آرام اینقدر با حساسیت میخونه ونظر میذاره
ببخش که الرژی گرفتم نسبت به بعضی کامنتها وفضاها

سلام آرام جان
بااین همه ممنون که اومدی
چرا بانو؟
یه موقع هایی تو دنیایی که دوستی های ناپاک فریاد میزنن باید دوستی های پاک رو هم به نمایش گذاشت
بذار یه جور مراوده ی دل با دل نه چت های مسخره و بی معنای چت روم های این روزها که هیچ وقت حاضر نیستم به اونجا ها برم

آرام هر جور بخونه و هر جور بیاد واسه من عزیزه
اینو مطمئن باش بانو

ر ف ی ق سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 14:10 http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

با بغلی از مهر
آمدم
تا دوباره تولد نازنین عزیز را تبریک بگویم
سلام بانوی آرامش و مهر

سلاااااام بر ر ف ی ق شفیق همیشه
ممنون حتما می خواستین همون شب های قشنگ دی رو هم دوباره بذارین

ممنون مهربونی یاتون صمیمی

نازنین سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 16:22

فرییییییییییییییییییییییییناز
دوباره سلاااااااااااااام
نزنی منو ها
الان از کتابخونه اومدم
وااای سرعتشم افتضاحه

نمیذاری درس بخونم که


اومدم از همه دوستان عزیزی که زحمت کشیدنو تبریک گفتن تشکر کنم
واقعا نمیدونم جی بگم
فقط خیلی خیلی ممنوووووووووووووووووونم


ناااااااااااااااااااازنین
سلاااااااااااام عزیزم

آره دیگه
نبایدم بذارم
فوقش 19.76 می شی نه 20

نازنین از همه تشکرمیکنه با کیک اضافه

قابلتو نداشت عزیزم



نازنین سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 16:23

خدایی چشم سفید تر از من دیده بودی؟؟؟

خودم

باران سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 17:02 http://vajehaye-barani.blogfa.com/

سلام

همه روزهایت خیس از باران آرامش!

سلام باران عزیز
خوش اومدین
ممنون بانو

سعید سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 17:17 http://www.tanineseda.blogsky.com

سلام
اگر برای دانلود میخواین این کدشه:
http://tanineseda1.persiangig.com/audio/Tasmim.wma

اما اگر برای وبلاگتون میخواین که این کدو داخل تگ های وبلاگتون کپی کنید:
<embed src="http://tanineseda1.persiangig.com/audio/Tasmim.wma"autostart="true" hidden="false" loop="true" width="142" height="44">

ممنون آقا سعید
خیلی لطف کردین

سعید سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 17:43 http://www.tanineseda.blogsky.com

مبارکه
میاد به تارنگاشتاتون

خیلی ممنون
لطف کردین

ثنائی فر سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 18:42

مبارک باد این زیبایی ها
سلام فریناز عزیز ممنون از حضورت در کلبه ام

ممنون بانو جان
سلام
همدردی منو برای غمتون بپذیرید
جاتون خالی بود اینجا

یکتا سه‌شنبه 27 دی 1390 ساعت 22:36

اینجا بیشتر جشن بوده انگار تا منزل خود نازنین

نازنین بازم تولدت مبارک....

آره خود نازنینو کشوندیم این طرف

دیگه بسشه پررو میشه

MST چهارشنبه 28 دی 1390 ساعت 00:47

اوووووووووه... باز یه تولد شد همه ریختن اینجا...

50 میلیون بار گفتم... تولد همچینم خوب نیست... بابا دارید یه سال پیر میشید! بعد جشن میگیرید؟؟؟

خوب، حالتون گرفته شد؟

و اما...

بنده، به عنوان یه شخصِ شخیص تولد نازنین خانم را تبریک میگویم... و امیدوارم یه 600، 700 سالی عمر کنه... بلکه بفهمه عمر زیاد همچینم خوب نیست

خوب حالا کیک منو بدین میخوام برم هزار تا کار دارم...

آره دیگه
حالا نه خودت نریختی

مثلا انرژی منفی بود! کیه که گوش بده

شخص شخیص؟!!!
به فکر چشمای ما هم باش بابا! از حدقه میزنه بیرون با این جک های سالت

چی؟
کیک؟
بعد دو روز اومدی دیسشم پیدا نمی کنی چه برسه به کیک

مقداد چهارشنبه 28 دی 1390 ساعت 01:54

حالا من شدم بیچاره بدبخت؟؟؟ به کوری چشم دشمنان من امتحاناتم تموم شده، مبارز میطلبم

خب باشه بابا تو هم دیگه آزاد شدی رفت
چه زودم بهش برمیخوره

حمید چهارشنبه 28 دی 1390 ساعت 07:00

اخ جووووووووووووووووووووووون
چنی شرینی
چنی تولد

بذار یه کمپرسی دربست کنم همشنو بردارم
هرکی اومد برا شرینی ماشینمم بگم بیاد اینجا بخوره و بره

ببین عشق شیرینی چی کارمیکنه با این پسرا
تو خواب و اینا نداری پسر خوب؟

ماشینت؟
مبااااارکه حمید خان
پس یه هفته س نیستی رفتی ماشین بخری؟

گل مریم چهارشنبه 28 دی 1390 ساعت 21:51

تولدت مبارک نازنین بارونی...

نازی بالاخره این گلی از لاکش بیرون اومد تبریک گفت

سعید شنبه 1 بهمن 1390 ساعت 14:19 http://www.4u-eshg.mihanblog.com

سلام ..وبلاگ نازی داری....خوشحال میشم بهم سربزنی...اگه دوس داشتی منوبااسم عشق من و تو لینک کن وخبربده منم لینکتون کنم...مرسی

سلام.ممنون.سر فرصت خدمت میرسیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد