آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

دیگر صبر بر من جایز نیست...نه دیگر جایز نیست!!!

..... 

..... 

تو اجازه نمی دهی بر ابرهای پراکنده ی آسمان اینجا که فرود آیند بر دل های غبار گرفته ی مردمان این دیار... 

پس بگذار من بر قلبم اجازه ی بارش دهم...! 

 

دیگر صبر بر من جایز نیست!!! 

دلم پر است از تمام پلیدی ها ...پر است از تمام بی مهری ها... 

مگر مردمانت را مهربان نیافریده بودی؟ 

مگر در اولین روز ورود به زمین خاکی،در جواب ناله هایم برای نیامدن،تو قلب مرا با نفس هاشان گرم نکردی؟  

نمی دانم خبر داری یانه؟ولی مگر می شود تو خبر نداشته باشی!!!

   

مهربانی با قلب هاشان بیگانه گشته ...

انگار یادشان رفته زمانی باید تمام داشته هایشان را بگذارند و به کوتاهی یک دم،بگذرند از تمام وابستگی هاشان ...

انگار یادشان رفته خوبی هاست که می ماند نه بدی ها ...

 

اینجا چه راحت قلبت را می شکنند!!! 

انگار صدای شکستن قلب ها برایشان چون بوق ماشین ها عادی گشته است...! 

 

دیگر این دیار را دوست ندارم... 

 

و عجیب است  در جوانی بریده باشی از خاک و خاکیانی که خود،خاک بودنشان را قبول ندارند...و شاید هم یادشان رفته است ...

  

راستش را بخواهی اشک هایم بی اجازه می بارند... 

و چه دردناک است اشکی که از قلبت بر می خیزد و تو را می سوزاند از عمق وجود...!!!

همیشه به بهانه ای سرازیر می گشتند بر گونه هایم ولی این بار چه بی بهانه می بارند...!

می بینی قلبم را؟!   

لبریز گشته است... 

نظاره می کنی چشمانم را؟!

تحمل این همه نا زیبایی را دیگر ندارد...   

ببارید، این بار با اجازه ببارید ...!!!  

شاید بشود به اندازه ی باران های خدا تا بشوید غبار دل های این مردمان نا مهربان را... 

 

 

نظرات 37 + ارسال نظر
آرمان شنبه 20 آذر 1389 ساعت 13:26 http://abdozdak.blogsky.com/

امروز تصمیم گرفتم فقط اول باشم
جایزه فقط گز میخام

شما هم که به فکر شکمی داداشی!!!

ایشالله تو زندگیت اول بشی آقایی
برام دعا کن...باشه؟

آرمان شنبه 20 آذر 1389 ساعت 13:36 http://abdozdak.blogsky.com/

تو وبلاگ ثریا که نتونستم تمام مدالها را درو کنم
اینجا داس بر داشتم هم مدالها درو کنم هم گزا را

نقره را نیز تقدیم تان مینماییم....

اما گز ها متعلق به نفر سوم می باشد با کمال شرمندگی

آرمان شنبه 20 آذر 1389 ساعت 13:37 http://abdozdak.blogsky.com/

برنز من کو؟
راستش آبجی من بدون گز دعا نمی کنم.
شرمنده شما بشم بهتره تا شرمنده شکمم


این که همون اولیه!!!

یا همون دومیه!!!

خب در اینجا گز می دهیم به شما نه مدال برنز

بیا بگیرش داداشی...
آدرسم:
اصفهان...همون وسطاش...یه خورده اینطرف تر....بپیچ راست....حالا چپ...إإإإإإإإ میدونو دور نزن...خب بیا کوچه اولی ...وسطاش بازم...
کی میای؟؟؟؟

مهسا شنبه 20 آذر 1389 ساعت 13:38 http://www.medade-meshki.blogfa.com

سلام سلام
خوبی فریناز جون ؟
با مامان و بابا چطوری ؟
چیکارا میکنی ؟
عزیزم من آپم
منتظرتم
پس بیای
فدات آبجی

سلام عزیزم....
ممنون...
همه خوبن گلم
آپم خبر میده از حال و هوام فکر می کنم!

باشه با تاخیر میرسم خدمتتون...
امتحان دارم گلم

من میگم ارمان جونم دست منم بگیر ثواب داره همش اول اول
میگم فرینازجووووووووووووونی من که فقط گل تو دستو بالم بود شما چی تقدیم میکنی برای این دادشمون که اول شده ای ول ای ول داش ارمانو ای ول

بابا ثریا جونم تو به فکر ایشون نباش....
صبح به صبح یه مغازه گز می گیره از ما

مدال طلا و نقره هم که از اون شدش...
میگم زیادش نشد؟؟؟؟!!!!

دختر مردابی شنبه 20 آذر 1389 ساعت 14:52 http://dokhtaremordabi.blogsky.com

سلام
فریناز عزیز با افتخار لینک شدی

سلام...ممنون...
شما هم که خیلی وقته دوست مایی

فصل گیلاس های قرمز می رسد

باد بر گیسوی زردم می دمد.

گفته بودم تا شروع این بهار

کاش می شد تیرگی را سر کنم

کاش می شد مثل فصل کودکی

گردش فصل هارا, از بر کنم.

گرچه باران, می رود, خورشید هست

رد خیس کودکی را خشکانده است.

باز بعد قصه های غصه های سال پیش

فکر می کردم بهاری در ره است...

ای دل من, ای بلور نازکم

گریه کن, شاید مزاری در ره است.

فصل گیلاس های قرمز می رسد

سرخی پای نگاهم کی به آخر می رسد؟

باد با سیلی گرم و خشک خود

لحظه هایم را به مردن می کشد.

گفته بودم وقت باران, چون گذشته پر ترانه می شوم

وقت خیس چتر و باران, من برای تو تداعی می شوم؟

رفته بودم زیر باران بی نگاهت, بی صدایت, با یاد تو

با ترانه, در کنار بی تو بودن, عاشقانه, عاجزانه, تر شدم

روز بود اما تو با شلاق شب, بر گناه عصمت من حد زدی

برشروع فصل های بی تو و من از چه رو, هان؟ از چه رو دامن زدی؟

آن شب از کنار کوچه باغت, کودکانه رد شدم...

جای اشک, خون چکید و بر ترانه, بر تمنای دلم, بی بهانه, سد شدم!!!
اپت مثل خودت عزیزم بیستو پر از احساس منکه گرفتم

ممنون

ممنون

عزیزم یه دنیا ممنون

ممنون

می دونستم میگیریش...

ثریا جونم عجیب دلم گرفته...به دعات محتاجیم....

__*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥0
______________,*-:¦:-*تقدیم به تو
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*تقدیم به شمافریناز خوشگلم
____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥0
______________,*-:¦:-*
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥

آخه تو فکر نمی کنی جواب این همه خوبی را چطوری بدم من؟؟؟

عزیزم...واقعا ممنون

__*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥0
______________,*-:¦:-*تقدیم به تو
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*تقدیم به شما
____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥0
______________,*-:¦:-*
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥

دارم آب می شما دختر گلم....

یک دانشجو شنبه 20 آذر 1389 ساعت 17:11 http://1daneshjoo.blogsky.com

کجاااااااااااااااست آنکه دل فریناز ِ ما را شکسته !
عکسی نشانم ده تا جسدش را پیش چشمانت آورم !

گریه نکن دیگه ! دِهه ! تا بوده همین بوده ! با گریه درست نمیشه !

یه ضرب المثل چینی هست که میگه :

" این نیز بگذرد "



شاد زی ...

مرسی دانشی جونم....

میگم ولش کن...خوب نیست دستات قرمز بشن....!!!
باشه ولی الان خیلی آروم تر شدم که گریه کردم....

تو نمی دونی درد بی بارونی چیه دانش جان

فرشاد-مسافر شهر باران شنبه 20 آذر 1389 ساعت 19:32

برخیز دبوار را بشکن
خودت رو از همه جدا کن
برخیز که این گونه نمیتوان از کوچه پس کوچه کجی ها دور شد
فریادت و مرثیه های آموختنی
نوشته راهت
توشه ات عقل و عشق
و بگو برای باختن نیمروی

امیدوارم به اونچه که میخوای برسی.. میههمم چه حالی هست سخت و دلگیر
دل ببریم از این دنیا من هم دل بریدم ازین دنیا
بیا ره سپار اون دنیا شویم ولی با شور و عشق رویم.....

من هرگز برای باختن نمی روم...!

ممنون فرشاد جان...
یه کم سنگین مینویسی ولی به قول خودت هر چه سنگین تر،بار معنوی اش بیشتر...
اگه الانم زنده ام به شور و عشق خدا و اهل بیتشه...

برای همه چیز ممنون...

مهران شنبه 20 آذر 1389 ساعت 20:27 http://rozhaibigharari.blogfa.com/

سلام

چرا انقد ناراحتی قلبتو کی شکسته چرا اشکات بی اجازه

می باره این چه تصویریه؟؟؟؟

اگه دیگه خسته شدی باید بگم که تو این زمونه شکستن

دل هنره خندیدن به آدما هنره گریوندن آدما هم هنره

نباید از این هنرمندا بدمون بیاد !!!

سلام
چرا منو میزنی داداش مهران؟
ببخشید
میدونم این پست یه کم ناراحت کنندست...
ولی خب دیگه واقعا بهم فشار اومده داداشی....

از این همه نامهربونی و خود خواهی آدما خسته شده ام....

من از این نوع هنرمندا و بازیگرا هیچ وقت خوشم نمیاد ولی باهاشون نامهربون نیستم ......

مهندس چوچولو شنبه 20 آذر 1389 ساعت 21:37 http://www.marde-choochooloo.com

سلام من از وب مهسا اومدم وبتون واقعا وب قشنگی دارید امیدوارم به وب منم سر بزنید

سلام...
ممنون...
آدرستون اشتباهه چون وارد نمیشه...!!!
آدرس درستو برام بذارین خوشحال میشم بیام

پونه شنبه 20 آذر 1389 ساعت 23:07 http://www.jojo-bijor.mihanblog.com

تو از کجا میری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از سیستم یاهو مسنجری که نصبه روی کامپیوترم....

بازم ببخشید پونه جونم

مهران یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 01:44 http://rozhaibigharari.blogfa.com/

سلام..........

پس تو هم دقیقآ عین منی منم وقتی کسی با من کاری داشته

باشه با تمام جون و دلم براشون اون کار رو انجام میدم اما دیگران.......

خب البته اینجوری هم آدماتو بهتر میشناسی !

نه ناراحت نشدم فقط از ناراحتید ناراحت شدم اتفاقآ خوب کاری

کردی منم وقتی دلم از چیزی پره اونو توی آپمام می نویسم تا

خالی شم .

تو هم موفق باشی آبجی فریناز اِه بازم گل نیست

از حضورت تو وبلاگم ممنونم بفرمایید[گل][گل] [گل]

علیک سلام.....
نه خب یه خورده فرق دارم..
من دخترشم تو پسرش

ولی خیلی موقع ها بهتره هیچ کسو نشناسیم...چون اگه خیلی چیزاش مطابق میل ما نباشه داغونمون میکنه....

اون هفته یه همچین مسایلی واسم پیش اومد...بگذریم....

بابا خودت گلی گی می خوای چیکار؟

آرمان یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 08:07 http://abdozdak.blogsky.com/

آدرستون خیلی سر راسه. هنوز تو راهم . فکر کنم چند هزار سال نوری دیگه میرسم!
در حین رانندگی هم دارم براتون دارم دعا میکنم.

پس خیلی باهوشی شما

آخه من یه موقع هایی خونمون را گم می کنم....!!!!!

دومی را هم خوب اومدی آرمان خان

زود بیا گزات داره آب میشه ها....

مهربون یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 10:57 http://www.kind.persianblog.ir

ساناز یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 11:12 http://sara3767.persianblog.ir/

سلام گلم خوبی عزیز ببخشید براچی میزنی؟؟؟ میام امدم الان تو وبت واقعا نمیدونم چی بگم موقعه ای که منتظر بودم وبت باز بشه اون موقعه اینترنت قطع میشد دو بار اومدم اینجوری شد ولی امروز اولین نظر رو برات گذاشتم امتو هم توی لینکام میذارم

به به ببین کی اینجاست!
سلام به روی ماهت عزیزم....
خب دیگه نمی زنمت..
ببخشیدا یه خورده رکم من...
نمی مدی گفتم حتما دوست نداری بیام دیگه...
ممنون..شما که خیلی وقته دوست مایی

مهسا یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 12:26 http://www.medade-meshki.blogfa.com

سلام سلام به فریناز جون خودم
عزیز چی شده ؟ چرا حالت بده ؟
ها ؟
بدجور نگرانم کردی ؟
مریض شدی ها ؟
الهی من به فدات ....
خب برو دکتر
خیلی نگرانتم عزیز

سلام
مشکل دلمه
این چند روزه از آدما فقط نامردی و خود خواهی دیدم...
ولش کن...
درست میشه..
آپ قشنگتو عشقه مهسا جونم

آرمان یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 12:51 http://abdozdak.blogsky.com/

رسیدم. با سرعت ماورا نور اومدم.
گزم کو تا اب نشده. من آب گز دوس ندارم
یه وانت دم در منتظره تا جعبه ها رو بار بزنیم.
میشه در گراژی رو باز کنید تا بیاد داخل بار کنیم.
همه فک و فامیل منتظر برگشتنم هستن.
میخام یه ایل رو با هفت پشتش خوشحال کنم.

هه هه گول خوردی آی گول خوردی....
خب عیب نداره حالا اصفهانم دیدی بالاخره....

اوهو واسه کل شهرشونم از من بیچاره میخواد...

آخه تو نمی گی الان داریم سوغاتی میدیم دیگه پول نداریم گز بخریم بدیم بهت؟

هستی یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 13:43 http://hasti3000.blogfa.com

سلام عزیزم
میسی به من سر زدی
خوشحالم کردی گلم

سلام...
خب آخه مطلبت خیلی قشنگ بودش...

پونه یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 13:44 http://www.jojo-bijor.mihanblog.com

مهسا یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 13:56 http://www.medade-meshki.blogfa.com

سلامی دوباره
واقعا متاسفم فریناز جون
و نمیدونم این وسط کی بوده که قلب این دختر به این نازی رو شکسته
نمیدونم چی بگم
ولی این دوره زمونه و آدما همه همینطورین
پس سعی کن دلتو سنگ کنی
من که دلمو سنگ کردم
هر کس که دلمو میشکنه خیلی زود فراموش میکنم
سعی کن قوی باشی
با قوی بودن همه چی حل میشه
وابسته ی کسی نباش
از خدا بخواه کمکت میکنه
فعلا

سلام عزیزم...
نه نمی خوام سنگ باشم...اونوقت فرق من با اونا چی میشه؟
آره فراموش میکنم....ولی نمی خوام سنگ بشه قلبم...
قلب تو هم سنگ نیست عزیز دلم....

ره میخوام قوی باشم
ولبسته هم نیستم خدا را شکر
به خاطر همه چیز ممنون مهسای نازنینم...
واقعا ممنونم....

آرمان یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 14:31 http://abdozdak.blogsky.com/

گفتم حاجیا آدم رو تشنه می برن زاینده رود گرسنه بر میگردونن!
اما نه اینطوری!
به ما که رسید جیب حاجی رو موش خورده.
باشه برا زیارت عتبات که خونه شون خالی میشه شبیخون میزنیم به زیر زمین که مرکز همه گزای اصفهانه!

الانم با این ماشین قراضه میریم تو خیابونا قشنگ شهرتون کلی دود بخورد همشهریات میدیم.
ما اینیم آبجی فریناز!
فردا میزان آلایندگی شهرتون رو از اخبار گوش کنی میفهمی ما چه کرده ایم.
ایل آرمان رو سر کار میزاری! خانم ابجی!

اووووووووووه جوش آورده...
یکی اینو خاموشش کنه....

شما جای خود داری داداش گلم....
شده برم وام بگیرم واست جورش میکنم....

نه نه ترا خدا داریم توی این شهر خفه میشیم تو دیگه زیادش نکن....

دارم میرم بانک وام بگیرم...

ghasedak یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 14:33 http://earsplitting-silence.blogsky.com

حمید یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 15:11 http://hamidshams.blogsky.com/

سلام فریناز خانوم
خوبی
مرسی که به من لطف داری
چی شده خانومی
نبینم آبجی فریناز دلش گرفته باشه
نبینم فریناز خانوم ناراحت باشه
ولی ظاهرا همه جا اسمون همین رنگیه
چون اسمون ما هم بدجوری گرفته
چیزی نمونده تا بارون بیاد

سلام حمید آقایی...
ببینین کی اینجاست...!!!
خب میگفتی شتری بوقلمونی چیزی می کشتیم داداش جونم

خب من نمی فهمم چی میشد آدما با هم مهربونتر بودن؟!!!
انگار خنده و محبت جرمه واسشون.....

ولش کن اومدن شما اینجا خودش کلی قشنگه...

ممنون....

سینا یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 15:40 http://omide-ma.blogsky.com


ای دوست دل از جفای دشمن درکش
با روی نکو شراب روشن درکش
با اهل هنر گوی گریبان بگشای
وز نااهلان تمام دامن درکش

تمام دامن را در میکشیم....
ممنون آقا سینا...

باهم نقاشی یک پنجره می کشیم

تا از آن به یک اندازه نفس کشیم

می خوانیم نا نوشته سروده ها

تا با هم لذت آواز سر کشیم

می بافیم با عشق قلبهایمان

تا در جهان طرح لانه ای کشیم

می ریزیم در آن شرار عشقمان

تا از گرمی اش با شوق پرکشیم

سر می نهیم بهم شانه هایمان

تا غصه یمان را بدوش هم کشیم

می سوزد از داغ گونه هایمان

تا با اشک مرهمی بر آن کشیم

عشقت راباور دارم در عاشقی پایدار باشی

ما محتاج دعاییم عزیزم
خیلی خوشحالم الان که دارم مینویسم یه نم نم بارون میاد لب پنجره رو وا کردم تا بوی خوش بارون بیاد تو هر چند هوای تهران خیلی خیلی کثیفه ولی از اومدن این ابرا خیلی همه خوشحالن
میگن وقتی بارون میاید دلها به خدا نزدیک میشه خوب منم شنیدم ....
ومنم ایمان دارم که درسته چون رحمت خدا درحال بارشه پس از خدا برای همه کسانی که مشکل دارن البته امیدوارم مشکل شما عزیزم طوری نباشه که حل شدنش سخت باشه.......... به هر حال برای مریم گلی و مادر خوبشعا میکنیم امیدوارم هر چه زودتر ایشونم خوب و سرحال به خونشون بر گردن
انننننشششششششششااااااااااللللللللللللاااااااا

عزییییییییییییییییییییزم.....
خوشحالم که خوشحالی
وبرای تمام مردم شهرتون که خیلی هاش دوستای خوب منم هستن خوشحالم

ممنون که توی این لحظه به یاد ما بودی ثریا جونم....

آره منم واسه گل مریم و مامانش زیاد دعا میکنم.....

امیدوارم زندگیت پر از خوبی و خوشی و آرامش باشه ثریای عزیزم.....

MST یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 22:03 http://www.mrmostafa.blogsky.com/

تو دنیایی که زود میگذره، نباید یه خونه بزرگ ساخت...

یا به روایتی:

پرنده ای که مقصودش کوچ است، به ویرانی لانه اش نمی اندیشد... (فکر کنم یه کم ربط داشت )

ولی با تمرین و تلاش در این دنیاست که می تونیم یه خونه واسه آخرت ناگذرمون داشته باشیم...

ولی توی لونه ی ویروون نمی تونه به آرزوهای والا فکر کنه...
قبول دارین آقا جان؟

ندا یکشنبه 21 آذر 1389 ساعت 22:34 http://neday-zendegi.blogsky.com

فوق العاده بود عکست عزیزم

ممنون

ستوده دوشنبه 22 آذر 1389 ساعت 08:58 http://saba055.blogsky.com

دیگه گریه نکن الان که دیگه بارون اومد .
اشکات را بذار برای دفعه بعد تا شاید دل خدا بر ما گناهکاران رحم بیاد واین باران ادامه پیدا کنه

خوش به حالتون...
اصفهان که خشک خشکه....
حالا شما ها واسه ما دعا کنین بارون بباره....
مرسی دوست خوب خودم

MST دوشنبه 22 آذر 1389 ساعت 11:25 http://www.mrmostafa.blogsky.com/

نوچ، قبول ندارم دختر جان

آرزو اگه آرزو باشه، تو خونه ی ویرون هم میشه بهش رسید...

باید آرزوهاتو درست کنی... (حالا یکی نیست بیاد به من بگه، نَکه خودت تههِ آرزو های دُرستی... )

نَکه خودت تههِ آرزو های دُرستی...!!!!
بالاخره یکی پیداشد بهت اینو بگه...

بستگی به آرزوشم داره ها...البته اگه نخوردی نون گندم،باید ببینی دست مردم تا تو هم اونو آرزو کنی...

با این که دیگه موافقی احیانا!؟؟؟؟

MST دوشنبه 22 آذر 1389 ساعت 11:40 http://www.mrmostafa.blogsky.com/

وای... بالاخره یکی اینو بهم گفت... داشتم میمٌردم دیگه

بستگی داره، ولی آرزویی که نشه در هر شرایطی بهش رسید، که آرزو نیست... دلخوشیه... شایدم توهم

ولی با جمله آخرت موافقم :
"اگه نخوردی نون گندم،باید ببینی دست مردم تا تو هم اونو آرزو کنی..."

اما من از آروزی های تکراری خوشم نمیاد


نمیر بابا شما حیفین به خدا

خب دوست داری چه آرزویی کنم برات؟!
آهان آرزو می کنم یه ژیان بخری...
و تعطیلات بری سواحل آفریقای جنوبی....
تکراری که نبودش....!!!!
راستی چرا صبح تا حالا وب تو باز نمی شه!!!!!!؟؟؟؟

کوروش دوشنبه 22 آذر 1389 ساعت 21:00 http://korosh7042.blogsky.com

پست گزو چای برایم باز نشد
باشه بانو
قبول
ما از شما توقع گز نداریم. مگر خود مهمان ما را دعوت کند.

خانه ی زیبا و پرصفائی داری
پیروز باشی

آخی...ایشالله باز میشه...

الان می آییم و دعوتتان میکنیم....دوستان آرمان خان بر سر ما جای دارند

باران دوشنبه 22 آذر 1389 ساعت 21:35

_$$$$$$_______________________________$$$$$
__$$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$*
___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$*
____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$
______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****
__________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,
_____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,
____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$
___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,,
_,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,
*____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____*
______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,
____,;'*___'_.*__________________*___ '*,,
,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,
*.°
?
...°
....O
.......°o O ° O
.................°
.............. °
............. O
.............o....o°o
.................O....°
............o°°O.....o
...........O..........O
............° o o o O
......................?
...................?
...............?
...........?
_________*¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)¸.•´¸.•*¨) ¸.•*¨)
,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸.....
*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.
تقدیم به فریناز عزیزم...

ممنون عزیزم

کوروش دوشنبه 22 آذر 1389 ساعت 21:37 http://korosh7042.blogsky.com


وهمچنین مهرت با این دلنوازی بر دل نشست
میزبان خوش رو و خوش قدم
ولی باز هم باز نشد
اغلب پست اول وبلاگهایی که تصویری متحرک دارند برایم باز نمی شود.
سپاس گذار محبت بی دریغت فریناز عزیز

ممنون...
ایشالله باز میشه...
الان واسه خودم که باز شد!!!!!
شما مهمون مایین...حبیب خدا هستین...

patina سه‌شنبه 23 آذر 1389 ساعت 13:41 http://patina.ir

سلام فریناز جون
اسم و نظراتت رو تو وبلاگ بعضی دوستان زیاد دیدم
خانومی خیلی خوشم اومده ازت
گفتم بیا سری به وبت بزنم
اینجا خیلی خوبه
دوست داشتی تو هم بیا وب من

سلام عزیزم...
چه اسم نازی...
باشه حتما میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد