آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

بایست...قلب بی قرار من!

سلام!

هرکی با طبعش مطلب غمگین نمی خوره نیاد ادامه ی مطلب...

باور کنین ناراحت نمی شم...

نمی خواستم رمز بذارم چون باید به همه بدم پس چه کاریه؟!!!

دوباره می گم:اگه با غم زندگی آشنا نیستین ادامه رو نخونین...


گاه به تپش هایت شک می کنم!

دستم را دوباره رویت می گذارم تا مطمئن شوم هنوز بالا و پایین می روی...

حس می کنم تپش هایت شده زیزیگلویی...

اگر میتپی پس چرا او که باید شنوا باشد نمی شنود؟!!!

گاه و بیگاه افکار ابلهانه به سراغم می آیند

...............................................

...............................................

........................


هنوز حرمت ها را می شناسم...

خوشحالم که نمی توانم افکارابلهانه ام را روی کاغذ بیاورم

حرمت این کاغذ می شکند آخر!

و من که خود زخم خورده ی شکستن ها هستم

می دانم چه دردی ست شکستن!!!

کاش دیگر بایستی قلب بی قرار من...

کاش کاش هایم بپیوندند به واقعیتی که تلخیش چون قهوه ی اسپرسو می ماند...

........

......


گاه به قلبی که دیگر الان نمی تپد غبطه می خورم!

کاش دست از این همه سماجت برای تپیدنی دوباره برداری

آخر بگو چرا؟!

هنوز هم می خواهی بمانی که چه شود؟!

کاش آرام گیری

بگذار من هم بیارامم

بایست

بایست

بایست

اینجا ایستگاه آخر است.....!!!


http://s1.picofile.com/file/6333371226/index.jpg



رگبار1:هنوزم با تمام این حرفا آرومم... یه آرامش تلخ!!!

خب وقتی نمی خوام باشم این توفیق اجباری واسه چی داره نصیبم می شه؟! 

 

رگبار۲:از این لغزیدن ها همیشه هراس دارم کاش بتونم شرایط پیش اومده رو قبول کنم....  

رگبار۳:اگه بخوام بجنگم به زره نیاز دارم.ولی نمی دونم تا چه حد قوی یم!  

رگبار۴:الانه فقط میرسم به قولی عمل کنم که به یه آدم خوب دادم...کاش بتونم نسبت به اون موفق بشم


نظرات 39 + ارسال نظر
گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 01:37 http://zibayiha.mihanblog.com

سیلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممم م

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 01:38 http://zibayiha.mihanblog.com

سیلاممممممممممممممممممممممممم اول اول شدمممممم هوراااااااااا

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 01:39 http://zibayiha.mihanblog.com

من باورم نمیشه اول شدم هه هه هه خوب الانه جایزه میخوام برام بفرست صب الان که لالاى

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 01:43 http://zibayiha.mihanblog.com

من به تقویم خدایان زمین شک دارم ترسم این است که پاییز تو یادم برود .... از شوق چشمان تو آسمان به تپش می افتد نفس های بی قرار من که چیزی نیست. ... دست هایت، زیباترین سجده گاه... نگاهت که می کنم خدا لبخند می زند... فکر که می کنم به تو...

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 01:47 http://zibayiha.mihanblog.com

طرفدارت هستم و در نیایش هایم همواره برایت درخواست برکت میکنم. ... دارم و می کوشم تمام ازادی مورد نیازت را برای ادامه دادن به تپش شادمانه ات در سینه ام در اختیارت بگزارم. ... شک هایت را باور نکن وهیچگاه به باورهایت شک نکن . زندگی شگفت انگیز است ... گاه یک دانه نان. گاه یک دانه قلب. گاه جان از هم می گیرند به زور ...

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 01:51 http://zibayiha.mihanblog.com

آنان که حرمت سکوت را پاس می دارند بیشتر از حرافان حرفه ای به بشر امیدواری می دهند .... سیلاب ها را می بینم که بر زمین دلم جاری می شوند… اما راهی نمی شناسم که ... هنوز پس از اینهمه سال که از فوران آگاهی می گذرد می بینم که بسیار ناتوانم

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 01:55 http://zibayiha.mihanblog.com

شانه هایت بهترین تکیه گاه اند برای روزهای ابری چشمان من. ... تمام درخت ها به من غبطه می خورند در کنار تو که جاری می شوم چون رود. .... جنسش از ماه است یا آفتاب نمی دانم! اما هرچه هست آنقدر آرام می تابد که چشمم را نزند. ... قلب آفرینش از گرمی وجود تو می تپد..

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 01:57 http://zibayiha.mihanblog.com

این قلم این کاغذ این همه مورد خوب!!! راستش می دانی طاقت کاغذ من طاق شده. ... جرأتش را داری که ببینی قلمت می شکند؟ کاغذت می سوزد؟ من دگر خسته شدم می توانی تو بیا. این قلم این ... چشم خود را در حرم وا می کنند شمع را یکباره پیدا می کنند ...

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 02:00 http://zibayiha.mihanblog.com

زخم می خورد که خوناب کند دریا را ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس تا در آغوش خودش خواب کند دریا را .... بگو قلبی شکسته دوست داری؟ تورا ای عشق بی سر دوست دارم ....

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 02:06 http://zibayiha.mihanblog.com

مرا دردیست اندر دل که درمانش نمیدانم ... اینجا من هستم سکوتی محض سکوتی شکسته و در هم بخاطر هر روز ندیدن تو... اینجا من هستم تهی از زندگی و روز ... درخت ها و آدم ها را خوب می دانم اما گاهی پرنده ها و آدم ها را اشتباهی می گیرم...می دانم چه دردی ست شکستن می دانمممممممممممم ....... فریناز جون قابل تورو نداشت موفق باشى باى عزززززززززیززم بوووووووووس



گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 02:34 http://zibayiha.mihanblog.com

هنوزم انتظارو انتظار است هنوزم دل به ســیــنـــه بی قرار است .... کاش می شد قلب ما از یاس بود تک تک گلبرگ آن احساس بود پاک و سبز و ساده و بی ادعا .....کاش می شد این نگاه غوطه ور میان اشک را بر جهان دیگری نثار کرد کاش می شد این دل فشرده بی بهاتر از تمام سکه های قلب را زیر آسمان دیگری قمار کرد. ... بالا ده بار خوندم شعرتو یا شاید بیشتر درکت میکنم ... واى من فردا امتحان دارم.. من دیگه میرم درس بخونم تا هشت ... برام 2عا کن باى فرنوز جون .. بووووووووووووس .....

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 02:41 http://zibayiha.mihanblog.com

واییییییییییى ساعت 2:40 دقیقه هست برم درس ... بخونممممم ببین من چقدر دوست دارم .. بالا 1 ساعت تو وبلاگتم .... بووووووووووووووووس باییییییى عزیزم









[:S004













کوروش سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 03:06 http://korosh7042.blogsky.com

فریناز عزیز
میرفت که دلتنگیهایم را که به آغوش سپرده بودم
فراموشم شود
ولی مگر می شود حس دیگران را احساس نکرد
و چون یخ بود؟

راحت هرچه در دل داری بنویس
باید کلام را حرف دل کرد که غیر این هرگز به دل نخواهد نشست
تظاهر است و ریا
جون بیرون این دنیای مجازی

زیبا بود مهربان


ندا سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 08:26 http://www.neday-zendegi.blogsky.com/

وقتی زنده ای باید زندگی کرد پس تلاش کن برای بهترین ها. ببین عزیزم ما اومدین در این دنیا سرنوشتمان را بسازیم تقدیر تعیین شده است لطفا بهش فکر نکن

dorna سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 08:43 http://www.dornah.blofga.com

می گن هر چیزی رو که دوست داری و می خوایی به واقعیت تبدیل کنی بنویس !بنویس و هر روز تکرار کن
خوشحال که هنوز برای کاغذ و قلمت و از همه مهم تر وجودت حرمت قائلی که چیزای پوچ رو ننویسی
زندگی پر از شکسته اگه بخوایی با اونا زندگی کنی بازم میان سراغت
فریناز جونم اگه شادی و غم بیان سراغت کدومو قبول می کنی؟ دست کدومشونو می گیری و با هاشون میری؟؟؟

فاطمه سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 10:25

سلام...
خوندم...
راستش نمی دونم چی باید بگم...
ممنونم از این که به یادم بودی...تو این مدت به نت دسترسی نداشتم...
سبز باشی

گل مریم سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 10:59

سلام
طبع بنده می خوره، پس اومدم ادامه مطلب...
غصه نخور گلم آرامش تلخشم قشنگه
به نظر من که به همون قولی که به اون آدم خوب دادی، عمل کن

دختر مردابی سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 11:53 http://dokhtaremordabi.blogsky.com

فریناز عزیز
دردهایت را می شناسم و ایستادگی ات را می ستایم
من عمق درد تو را برای ماندنی اجباری، ماندنی ناگزیر از تپشی عادت وار در قلب می فهمم اما گریزی نیست...
حتی عمیق ترین زخم ها هم اگر التیام نیابند کهنه می شوند و تو به خاطر دردی که امروز از این زخم عمیق و غریب می کشی صیقل می یابی ...
آن روز من خواهم دید که تو به یاری صبرت دوباره ایستاده ای. پس فقط صبر کن. بی آنکه به کسی تکیه زنی دست بر زانوان خود بگذار و دوباره بایست...
بگذار قلبت بتپد آنقدر که این شکست مذموم خجلت زده برای همیشه از خاطر تو برود...

امین [اتاقک] سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 14:31 http://otaghak.blogsky.com

تو خودتو و مشکلاتتو به خوبی میشناسی و این مهمتر از هرچیزیه. پس مطمئنم از پس مشکلاتت بر میای و بهترین تصمیم رو میگیری....
.
.
.
زود برگردیاااا.....

سینا سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 14:44 http://omide-ma.blogsky.com

دیدن ناراحتی دیگران موجب خوشحالی کسی نمیشه.مطمئنا هیچ کدام از دوستانتون دوست ندارن شما ناراحت باشین.اگه رفتنوت به شما کمک می کنه که دوباره به همون آدم قبلی تبدیل بشین حتما این کار را بکنید.
ولی تا نفس باقیست باید ماند و جنگید و تمام توان را بکار بست.
آشنایی با نوشته هایتان افتخاری ست برای من که هیچ زمان از یاد نخواهد رفت.

سینا سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 14:47 http://omide-ma.blogsky.com

خوندن این متن همیشه برای من لدت بخش بوده.

آورده‌اند "جان‌مایه‌ی روزگار" چیزی است که بازگشت به آن شدنی نیست. فروپاشی آرام‌آرام این جان‌مایه از آن است که جهان به پایان خود نزدیک می‌شود. یک سال نیز، از همین رو تنها بهار یا تابستان ندارد. یک روز هم، به همین سان. بازگرداندنِ جهانِ امروز به صد یا چندصدسالِ پیش، شاید دل‌خواهِ آدمی باشد، اما شدنی نیست. پس ارزنده است که هر نسلی، آن‌چه در توان دارد، به کار بندد.

فرشاد-مسافر شهر باران سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 19:08

سلام فریناز جان هر کی یک مشکلی داره منو نگاه کن کارم به جایی رسیده که یا اون آدم های ظالم انتقام میگیرم یا حتی ممکنه بیوفتم زندان اگه باهاش درگیر باشم اون قضیه عشقی هم که اونجوری شد تووی خانه هم که جنگ و دعوا مثل همه خانواده ها هست
اما نگاه کن مقتدرانه وایسادم و دارم جلو میرم و سربلند با فریادم خودم رو بالا نگه داشتم پس تو هم میتونی قوی باش که میدونم هستی
این رفتنت یا اومدنی همراه باشه که بتونی روزمرگی های خودت رو با خودت یه تعادل برسونی نشد هم مهم نیست فقط برگرد و حرف بزن

گل سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 22:39 http://zibayiha.mihanblog.com

سیلام فریناز ممنون بابت پاسخ زیبا و دل نشین بقیه .... اون ور

گلی عزیزم....جواباتو میدم...الانه ازت انتظار دارم که درکم کنی

زهرا سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 23:01 http://www.romantic6370.blogsky.com/

آجی گلم
آرامش من
تنهام نذار
امیدوارم زودتر از زود برگردی

گل چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 00:18 http://zibayiha.mihanblog.com

سیلام ... جوابتو دادم اون ور ... فدااااااات

مهندس چوچولو چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 11:14 http://www.marde-choochooloo.blogfa.com

سلام
امیدوارم به اون چیزی که میخوای برسی فقط همین

مهندس چوچولو چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 11:15 http://www.marde-choochooloo.blogfa.com

ببخشیدا
ولی تو که به من قولی ندادی بخوای بهش عمل کنی

گل مریم چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 16:18

امیدوارم وقتی نیستی بهترین تصمیمات رو گرفته باشی
فعلا عزیزم

پریا چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 19:34 http://www.ninijoon.blogsky.com

من واقعا از وبلاگت خوشم اومد
ولی وشقعا شعرت با غم من همخونی داشت

ساناز پنج‌شنبه 21 بهمن 1389 ساعت 10:46

سلام خوبی گلم دوست ندارم هیچی بگم سکوت بعضی موقعه ها بهترین حرفه موفق باشی در پناه حق

محسن پنج‌شنبه 21 بهمن 1389 ساعت 11:45 http://www.degdar.blogfa.com




توی آسمون دنیا هر کسی ستاره داره

چرا وقتی نوبت ماست آسمون جایی نداره

واسه من تنهایی درده درد هیچکس رو نداشتن

هر گل پژمرده ای رو تو کویر سینه کاشتن

دیگه باور کردم این رو که باید تنها بمونم

تا دم لحظه مردن شعر تنهایی بخونم


مهسا پنج‌شنبه 21 بهمن 1389 ساعت 12:32 http://www.medade-meshki.blogfa.com



*-:¦:-*`•..✿♥*-:¦:-*____★★★★★★★____*-:¦:-*♥✿..•`*-:¦:-*
✿✿✿✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿ ✿[قلب][قلب]
┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ✿★★★
┊ ┊ ┊ ✿ ✿★★
┊ ┊ ┊ ★
[گل][گل]┊ ✿ ✿★ سلام گلم
★*☆♡* ★*☆♡*
.♥
.♥
..♥
...♥
....♥
.....♥
......♥......................♥...♥
..........♥.............♥............♥
..............♥.....♥...................♥
...................♥.....................♥
................♥......♥..............♥
..............♥.............♥....♥
.............♥
...........♥منتظرتم
.........♥
......♥
....♥
..♥
.

◙◙◙◙◙◙◙ آپم

◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙ آپم

◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙ آپم

◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙ آپم

◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙◙ آپم ♥
بدو بیا که ادامه داستانه مهساییه !

نگین جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 07:03 http://www.mininak.blogsky.com

من که نبودم چه همه اتفاقات غمگین اینجا افتاده
فقط یمگم منتظرتم ... امیدوارم زودی برگردی

گل شنبه 23 بهمن 1389 ساعت 19:55 http://zibayiha.mihanblog.com

اموخته ام که....
با پول میشود خانه خرید ولی اشیانه نه
رختخواب خرید ولی خواب نه
ساعت خرید ولی زمان نه
می توان مقام خرید ولی احترام نه
می توان کتاب خرید ولی دانش نه
دارو خرید ولی سلامتی نه
خانه خرید ولی زندگی نه
و بالاخره
می توان قلب خرید ولی عشق نه


محسن یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 12:08 http://www.degdar.blogfa.com

....پس از مرگم تو ای زیبا نگارم بیا با جمع

یارانم بر مزارم سرت خم کن ببوس سنگ مزارم

که در زیر خاک من چشم انتظارم.....

تو دیگه تنها نگذارم....

....................اپم عزیزم منتظرم.............

[گل][گل]

گل مریم یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 21:08

سلام عزیزم
تونستی افکارتو جمع کنی! منتظرتیم

مهندس چوچولو دوشنبه 25 بهمن 1389 ساعت 09:41 http://www.marde-choochooloo.blogfa.com

آجی بیا دیگه
بابا یه تور بنداز افکارتو زود زود جمع کن
جات خیلی خالیه ها
زودی بیا

کوروش دوشنبه 25 بهمن 1389 ساعت 13:38 http://korosh7042.blogsky.com

امروز فکر می کردم
ما ایرانیان چقدر دلتنگ شادی هستیم
حتی جشن های دیگران را هم منتظریم
اگرچه خود جشنهای فراموش شده ی بسیاری داریم

مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارکباد

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

[ بدون نام ] دوشنبه 25 بهمن 1389 ساعت 23:06 http://neday-zendegi.blogsky.com

موندم با اینهمه سرزندگی وبت را چرا غمگین مینویسی

منم داشتم به همین فکر میکردم...
خب الانه شاید شیوه ام عوض بشه دیگه
راستش اگه حرفامو نزنم اونوقت رها نمیشم و نمیتونم شاد باشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد