آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

just


یادم باشد ساده باشم اما سادگی نکنم


سادگی این روزها پاک ترین خطای قلب هاست...




http://s2.picofile.com/file/7168242789/VALENTINE.jpg



یادم باشد تنها دلِ من، دل نیست...


یه آنتراک شخصیتی !

یه سال گذشت از سومین بدرقه ام... سومینی که یک ماه بعدش شد بهترین پیشواز عمرم

داشتم پستای یک سال پیشم رو می خوندم


چقدر عوض شدم...!!!


اون روزا خیلی خیلی راحت و روون می نوشتم...

دلم واسه همون فریناز قبلی تنگ شده...

همونی که بی هیچ ترس و واهمه ای دستاشو می ذاشت رو کیبرد و وکالت تام می داد بهشون تا هر چی می خوان و هر چه قدر که می خوان بنویسن و بنویسن و بنویسن...

اما حالا... از واژه به واژه هاش می ترسه!


وقتی حتی با اولین دعای من! دیگه بارونی از این ابر چند روزه نمیاد، حس می کنم یه جای کارم اشتباه شده... یه جایی یه اتفاقی ... شایدم یه گناهی کردم که دیگه ابرا با ترنم نوای من نمی لرزن و از خجالت آب نمی شن!


این روزا بیشتر فکر می کنم...


به تمام روزهام... به آدم هایی که هر روز تا شب می بینمشون.. چه با چشم دلم و چه با چشم های پر از مژه ی حک شده روی چهره ام...

امشب به خودم رسیدم... به سالگرد یک سال پیشم که آغاز یک ماه بزرگ شدن مطلق بود...

یه چند تا از بچه های اولیه وبلاگ یادشونه


راستی

چرا امروز یک سال پیش خودمو نشناختم؟!

در واقع  بهتره بگم اونو خوب شناختم اما این امسالی رو نه!


نه اینکه بدم بیاد از این خود امسالیما! نه!

ولی اون قبلی رو بیشتر دوست داشتم...


شجاع و بی باک تر بود... و اینقدر زود نمی شکست... کینه ای به دل نمیگرفت... اگه کسی ناراحتش می کرد نمی ذاشت  طرف مقابل بفهمه... کنترل زبونشو بیشتر داشت و  و   و 


یه جای کارم داره می لنگه

یه جایی اشتباه شده


بیشتر از اونی که فکرشو بکنم فکرم درگیره


اونایی که از پارسال منو می شناسین واقعا فکر میکنین کجای راهمو کم گذاشتم؟!




http://www.pic.iran-forum.ir/images/8z69onjk6704ua4j0o8.jpg



رگبار۱: از تمام دوستان عزیزم ممنون به خاطر یک به یک شعرهای زیبا و نابشون

دلم اشباع شد از ناب ترین اشعار جهان... بی نهایت ممنونم

هر دم از این باغ،شعـــــری می رسدD:

دلم شعر می خواهد...

شعرهای ناب...

شعرهایی که واژه های حبس شده درون سینه ام را بی پرده فریاد زنند...


دلم

انگار

آهنگ کلام، می خواهد...

فروغ باشد یا حافظ یا مولانا یا سعدی یا قیصر فرقی ندارد...

فقط  حرف درونم باشد...


دلم بی نهایت شعر می خواهد....



رگبار۱: دوستان عزیزم لطفا در نظرات اینجا فقط شعر بذارین!!! نه نظرات دیگه!  فقط شعر لطفا!

یا از خودتون یا از بزرگانی که شاعران بنامی هستند...

اشعار ناب می خوام... شعری که ارزش خوندن داشته باشه....


این گوی و این میدان


بسم االله...