آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

نامی نام آشنا که روزهاست گم شده است...

دلم را ورق می زنم

به دنبال نامی که گم شد

در اوراق زرد و پراکنده ی این کتاب قدیمی

به دنبال نامی که من...

- من ِشعرهایم که من هست و من نیست -

به دنبال نامی که تو...

- توی آشنا - ناشناس تمام غزل ها -

به دنبال نامی که او...

به دنبال اویی که کو؟


«قیصر امین پور»



لحظه های فراغ از زندگی، دنیایم را ورق می زنم...روزهایم را...برگ برگ دلم را...آری انگار همان نامی که نمی دانم چیست در پس و پیچ لحظه هایش گم شده.پشت قاب عکس خاطره ای پنهان گشته.در دامان پر مهر عزیزی آرام آرمیده.در دستان قدرتمند اویی که سالهاست نیست،جا مانده...

تمام نام های جهان را می خوانم... من ، تو ، او ، آن یکی و یکی دیگر و  و  و ...اما چرا دنیای من کامل نمی شود؟ چرا هنوز بی قرار اوییست که باید باشد و نیست؟ چرا از میان ستارگان چشمک زن نام ها، برق چشمکی آشنا، دلم را به لرزه وا نمی دارد؟ چرا دنیایم محکم شده است؟ چرا روزهای من آرام نمی گیرد؟!

چه استحکام لرزانی!!!

دنیایم را خانه ای مانَد و آجری  که کم باشد از نامی نام آشنا... دنیایم را اقیانوسیست که از میان هزاران ساحل هستی، دل به ساحلی امن و آرام در دوردست ها سپرده است؛ دنیایم در پس نامی گمشده بی قراری می کند...نامی که نمی دانم کجایی هستی خواهد رویید! 

نامی که بی قراری برایش عجیــــب شیرین است و غرق در رویایش قریب غریب!

میان این همه هجای واژه،آنقدر می پیچم تا به تو برسم... به رایحه ای دل انگیز نفس هایی گرم...به دریای چشمانی آرام و دلنشین...به دنیایی پُر از لحظه های حال...پُر از نادیدن آینده های دور... و چه زیباست... آری تو نمی دانی و نمی خواهی که بدانی اما زیباست در حال، بودن و در حال، زیستن و در حال، عشق ورزیدن و در حال، با چشمک ستاره ها رقصیدن و با سوسوی باد چرخیدن و با راز های شب، هم صدا شدن...

هجای واژه های تو را عجیب دوست دارم

بر من و بهانه های گاه به گاهِ دلم خُرده مگیر.بگذار به یاد نامی نام آشنا و غریب، قریبانه در حال، زندگی کند...

می شود زنده بـــــود

می شود زنده گی کرد


می شود زنده مــــاند

می شود زندگی کرد...


زندگی کن نه زنده گی


زندگی کن به امید نامی گمشده


زندگی کن به امید نامی که روزی

                        در میان غنچه ی گلی

                                     بر لبان خشکیده ی تــــو

                                                    بوسه ی عشـــــق خواهد زد

 



رگبار1: بیاین اینجا: شهید مصطفی احمدی روشن

نظرات 17 + ارسال نظر
امیرحسین پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 16:40 http://bayern.blogsky.com

خیلی وقت بود اول نشده بودم

وااااااااااای تو کجا بودی نگرانت بودم پسر؟!

جات خالی تولد داشتیم

امیرحسین پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 16:43 http://bayern.blogsky.com

خدایا تمام جوانان این مرز و بوم رو به آرزوهاشون برسون

خدایی یا چه ربطی به متن من داشت حالا؟

مریم پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 20:55 http://najvaye-tanhai.blogfa.com

چه کسی باور کرد جنگل جان مرا آتش عشق تو خاکستر کرد...
سلام فریناز کم پیدایم

سلام بانو جان
شرمنده
دیروز تازه امتحانام تموم شدن

مریم پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 20:56 http://najvaye-tanhai.blogfa.com

بوی شوم امتحان آیدهمی
یادصفرمهربان آیدهمی
مازتعلیم وتعلم خسته ایم
دل به امیدتقلب بسته ایم
مابرای کسب مدرک آمدیم
نی برای درک مطلب آمدیم


همه دچارنا

محمد پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 22:39

خب طبق معمول نگرفتم چی گفتی آجی!:دی
دیگه همینا

ممد دهخدا
ممد انیشتن!

ولی ممد فریناز نیستی که بدونی چی گفتم خب

اینا و اینا

شهید آخرالزمان پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 22:39 http://nejat-yafteh.blogsky.com

عمری پریشانی ودلبسته مویی
تنها سرمویی ز سر موی تو دورم...
سلام فریناز عزیزم.برای قدردانی از محبت ومهربانی هایت
آمده ام.امید که همیشه شاد باشی وماندگار...

سلام مهربون
ممنونم که اومدین
وقتی اسمتون رو دیدم بی نهایت خوشحال شدم

زیبا نوشته بودین و من جز سکوت هیچ چی نمی تونستم بگم

سرافرازم کردین
ممنون حضورتون

محمد پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 22:44

الان رفتم پست پایینی جواب کامنتم رو خوندم
آجی خوب شد یادم انداختیا داشت یادم می رفت این گلی که حواس واسه آدم نمیذاره
توهمم که زدم دیگه هیچی

آره دیگه خیلی زیاد شده توهم و اینا

.... پنج‌شنبه 22 دی 1390 ساعت 23:37

عشق به زندگی را باید از انار آموخت

لبی خندان و دلی پر زخون دارد.

یادم میمونه
ممنون تعبیر زیبایی بود

مهرداد جمعه 23 دی 1390 ساعت 00:04 http://Friendly90.blogfa.com

چرا روزهای من آرام نمی گیرد؟!

همیشه این امیدی که ته دلت سوسو میزنه رو دوست دارم فریناز

ته دلم سوسو میزنه مهرداد... مث یه شمع که تموم نمیشه!

شکیبا جمعه 23 دی 1390 ساعت 00:42 http://kavirbienteha.blogsky.com/

سلام فرینازی
خوبی؟
چقده آهنگت قشنگه..منو برد به یه حال و هوای دیگه

چقده دلم میخواست سهم من از زندگی حداقل درک واقعیت بود...

در پناه حق باشی دوست خوبم

سلام شکیبایی
ممنون تو خوبی؟

درک واقعیت

زدی به هدف شکیبا


ممنون عزیزم به همچنین

کوروش جمعه 23 دی 1390 ساعت 04:28 http://KOROSH7042 .COM

زندگی راحیات لارم است
که نفس از حنجره بالا نمی آید
مگر به قوت دل
و دل را مهر گرم نگاه مبدارد به گاه باز دم

درود بر فریناز غزیز
گفتی امتحاناتت تمام شده خسته نباشی مهربان
امید که سربلندی و شادی توام یاشه

وقتی محروم شده باشی از رفتن به حیات و بازی کردن، اونوقت باید چی کار کنی!؟
پنجره تنها دارایی ماست استاد
باور کنید

سلام و درود بر استاد دل های شیدا
سپاس. دیروز تمام شد و الان در ایام فرجه به سر میبریم
جای شما خالی خوب ایامیه

سایه جمعه 23 دی 1390 ساعت 12:14 http://shadowplay.blogsky.com/

سلام فریناز
چه عکس قشنگی گذاشتی . دو تا فرشته تو یه گل نشستن . دیدنش خیلی لذت بخش بود ...

و من هم
عمری است
به دنبال نامی می گردم
که اون ته تهای دلم
پنهان شده
نامی اشنا !..

سلام بانوی سایه ها
آره خیلی دوستش دارم.با آخرین جمله ی متنم تطابق داشت

انگار گشتن و نرسیدن ها همگانی شده
شاید هم برمیگرده به فطرت بی نهایت طلبی ما انسان ها

صبح سپید جمعه 23 دی 1390 ساعت 12:40 http://sobhsefid.blogfa.com

سلام و درود بر شما
وبتون زیباست و پر محتوا
خدا حفظتون کنه

سلام
ممنون
خوش اومدین

ZiZoOo جمعه 23 دی 1390 ساعت 15:09 http://poweroflove.blogsky.com

بقول معروف :

زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست ...
هرکسی صحنه ی خود خواند و از صحنه رود ...
صحنه پیوسته بجاست ...
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد ....

آفرین بانو
خیلی زیبا بود این قول معروف

زندگی رو خوب وصف کرده

ZiZoOo جمعه 23 دی 1390 ساعت 15:14 http://poweroflove.blogsky.com

آخ آخ



دیدی چی شد ؟


نه جون من دیدی چی شد ؟


چرا من وبلاگ فریناز جووونمو لینک نکردم ...
ای وای بر من ...
الان لینک میکنم ...

چی شد؟

مگه چی شده؟

ترسیدما
گفتم نکنه یه بار گزهامون تلخ بوده کامت شیرین نشده باشه میخوای منو بزنی یا

ممنون خااااانوم

رضا شنبه 24 دی 1390 ساعت 14:08 http://sedayekhasteyebaron.blogsky.com

سلام فریناز بانو
خوبی دلم حسابی واسه اینجا تنگ شده بود
امیدوارم همیشه خوب باشی

سلام آقا رضا
خوش اومدی خونه ی خودته
ممنون به همچنین

ندا یکشنبه 25 دی 1390 ساعت 08:28 http://www.neday-zendegi.blogsky.com/

چقدر آهنگ امید تو حرفات است کاش دل من هم مثل تو میشد

میشه عزیزم
چرا نشه آخه!

ندا ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد