آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

نهمین: شُکر برای بودنتان...

هواللطیف...


همین که می توان رهای از زمین شد، خدا را شُکر

و شما را صدا زد در آن بلندی های خوب ِ خوب، خدا را شُکر

برایتان حرف زد و جمعه را به رنگ و بوی شما آغاز کرد، خدا را شُکر

طلوع خورشید را جور دیگری دید، خدا را شُکر

و امید داشت به طلوع خورشید حضور شما، خدا را شُکر

غروب جمعه را طور دیگری به شب رساند، خدا را شُکر

و ناخودآگاه شما را به یادآورد! خدا را شُکر...


سلام مهدی جانم...

راستی حتی همین که می شود به شما سلام نمود، خدا را شکر ...

چرا که سلام ها جواب دارند، و شما پیش سلامید... حتی اگر جمعه نباشد، حتی همین غروب یکشنبه ای که بی حضور شما به شب می رسد...

جواب سلامم را می دهید مولایم؟

دلم آرام می شود

جواب می گیرم

سلام

سلام

سلام

و هزاران هزار سلام برای سلامتی شما مولایم...


باورم نمی شود هزاران هزار جواب سلام خواهم گرفت از شما...

و چقدر خوب، خوب ِ خوب ِ خوب است که هستید و در این زمین تنگ و تاریک، تنها نیستیم....


شُکر... 


شُکر خدایم که می شود تو را سپاس گفت و سر بر سجده سایید و سراپا شکر شد... 


شُکر و شُکر و شُکر...




نایت اسکین

اَللهــمَّ َعَجِّــلْ لِوَلیِـــکَ الْفَـــرَج


رگبار1 : خدا را شکر بهترم از تمام دردهایی که یکباره آمدند و هم بسترم شدند....سپاس برای تمام دعاهای پاکتان


رگبار2: پنج شنبه و جمعه سفر بودم و دلیل با تاخیر نوشتنم هم همین بود، یک جای مرتفع، زیبا، خوش آب و هوا، و دور از نت و تمام اینجاها... و تجربه ی تیرول و پل معلقی بر فراز آب هایی زیبا


اینجا میان زمین و آسمان بودم و حس رهایی عجیبی شبیه پرواز!

چقدر پرنده ها خوشبختند!!!


http://yavaranekooh.persiangig.com/image/p1/20130330_165022.jpg

نظرات 6 + ارسال نظر
فاطمه یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 ساعت 20:16 http://lonely-sea.blogsky.com/

شکر برای همه چیز...


+ همیشه به پرنده ها غبطه خوردمو می خورم...رهایی اون ها معرکست....

برای همینم عاشق ارتفاعم...
حالا که می بینم آرزومه که ی روزی سوار ِ همینا بشم...
فک کنم ذوق مرگ شم از خوشحالی...

+ حیف که نمی زارن زنا از بالای میلاد بپرن وگرنه باور کن می رفتم... حتی اون سری رفتم ولی نزاشتن...گفتن خانوما نه...
حتی تو توچال هم نمی زارن

شکر شکر شکر...

آره واقعا
هرچند فکر می کنم اینقدر پرواز می کنند و به دیوارای آسمون می خورن که خسته شدن اونام
شاید میگن خوشبحال آدما که به زمین چسبیدن...

ایشالله که سوار می شی

خیلی باحاله
کوتاه ولی باحال :دی

از میلاااااد بپرن؟؟؟؟ جدی؟؟؟ چطوری آخه؟ تاحالا نشنیده بودم

فاطمه یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 ساعت 20:19 http://lonely-sea.blogsky.com/

و هزاران و هزاران بار شکر برای سلامتی که با هزار جور درد به دست اومد...

ایشالله که هیچ وقت دیگه این دردارو تجربه نکنی و اون حالو و اون همه روزای پر از سختی و درد و بی حوصلگی و...

و حالام بی نهایت خوشحالم که خوبی...

+ امروز برای همینم خوشحال بودم و الکی می خندیدم...چون کم درد تر از تموم این مدت بودی امروز
و انقدر مختو خوردم و خندیدم

واقعا که بینهایت بینهایت شکر

چقدر سخت بودن
چقدررررر سخت

امیدوارم هرچند ما چندوقت ی بار ی ضربه ی مهلکی داریم

ممنون

نازی یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 ساعت 21:13

طهورا یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 ساعت 23:04

دیر اومدم
بیمار شدی
خوب شدی
سفر رفتی
پرنده شدی

ماشالله
سلام فریناز جان

ناگهان چقدر زود دیر می شود...

سلام

افتخار نمی دینا :|

حمید دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 ساعت 11:23 http://hamidshams.blogsky.com

خدا را شکر

ممنون

نگین دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 ساعت 20:18

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد