آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ
آرامش ِ پنهان

آرامش ِ پنهان

ღ إِنَّ اللّهَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ღ

خدایی هایت را خدایی کن خدایم...

هواللطیف...


تو که مهربان ترینی و بهترین

تویی که همه ی خوبی ها و علم ها و دانایی ها را منشا و منبعی

تویی که آرامش روز و شب و هر لحظه ی زندگانی منی

تویی که نفسی

تویی که نزدیکی

خیلی خیلی نزدیک

تویی که نزدیک تر از رگ گردن به منی

تویی که رحیم و رحمانی و بی منت می بخشی

لطف کن

بر حالم

بر احوال و زندگی ام

بر روزهای جوانی ام لطف کن خدایم!


حال و احوالم را خوب کن

که تنها تویی و فقط تو که می دانی و می توانی خدای مهربانم....


حال دلم را خوب کن

حال لحظه هایم را

حال چشم هایم

حال قلبم

حال افکارم را

حال اطراف و اطرافیانم را

تنها تو می دانی و می توانی خدای خوبم


تویی که خدای منی

تویی که رضایم در گرو رضای توست ...

تویی که سعادتم در گرو رحمت و مهربانی های بی اندازه ی توست


برای حالم خدایی کن

خدایی کن و حالم را خوب خوب خوب کن


خدایم

مهربان ترینم

این روزها بوی نرگس مشامم را سفید و طلایی کرده

بپیچ و بپیچان مرا در حس حضورت

در عشق

در آرامش

بیا و ببار باران را

باش و بودنت را آرامش تمام لحظه هایم کن که با یاد تو قلب ها آرام می گیرد...

خدایم

حالم را خوب کن


http://photos02.wisgoon.com/media/pin/images/o/2015/8/3/13/1438592177415743.jpg


بباران باران رحمتت را.... دست هایم خالی اند... خشکند... منتظرند....

هواللطیف...

برای هضم روزهای سخت، دیدن یک بزرگ ِ واقعی راهگشاست

بزرگی شبیه دریای بی انتها

یا کوه های بلند

یا جاده های بی ته

باید چشم ها در امتداد خطوط دوردست ها رها شوند

و افکار پر بزنند

و دل خاموش

تنها به دوردست ها فکر کند

به ته بی انتها

به انتهای بی ته

باران رحمتی شاید همان لحظه بر نگاهش ببارد

از مژگانش روانه شود

روی گونه هایش بریزد

و جایی در عمق چانه اش محو شود

باران رحمتی از سوی خدا


خداست که مهربان ترین است

خداست که می داند و می تواند

خداست که می بیند و می بیند و می بیند...


و دل کوچک است

دل بی قرار است

خاصیت دل خواستن است

دل هنوز نگران است

و نگرانی و ایمان دو خط موازی! دو راه نشد! دو قطب همنام! دو تای بی دوتا...


خدایم

مومنم کن

موحدم کن

و ایمانم را بیفزای

تا رگه های نگرانی و یأس

در گستره ی دریایی ایمان

رخت بربندند

محو شوند

و دیگر نباشند....!


خدایم

پناهم باش


http://uupload.ir/files/chpf_139305111631544213330633.jpg

عادت نمی کنم...

هواللطیف...


 پس از یک خلوت چند هزار ساعته

به خارهای برآمده ی یک گل سرخ

به عطر گم شده ی مِهری در دل

به نشدن های پیاپی فرود آمده بر سر

به خش خش  مرگ برگ های طلایی غرور

به هر آنچه آرزوی ناتمام

به رویاهای نافرجام

عادت می کنی...


و کسی در گوش تو زمزمه می کند

که انسان همواره عادت می کند 

و تو سرت را رو به آسمان برمیگردانی

خدا می داند که عادت نکرده ای...


http://www.smsfa.org/wp-content/uploads/2013/06/ghgh.jpg


+ دیروز یک تولد به قدر دنیا دنیا دختر در تالار آدین و هدیه ای که دوستش داشتم...

دیروز برایم خاطره شد


اما آرزوی چندین و چند ساله ام در سینه حبس مانده

دلم از آن تولد های بزرگ می خواهد

تولد های بچگی

بادکنک و ریسه و گل و لبخند

نه تولد های باکلاس کافی شاپی


عادت نمی کنم

تنها زجر می کشم به پاس تمام عادت هایی که پیش آمده اند


چه راحت آدمی می شکند...


تویی که می دونی و می تونی.......................

هواللطیف...

به قول شیرین، موتورم روشن میشه ولی دیر، شاید درست وقتی که بعد از 120 دقیقه استاد برگه ها رو از دستمون کشید و ایده ها ناتموم موند...

حکایت منه و دقیقه نودی همه ی کارهام و این اصلا خوب نیست!

مثل الان که اون هفته شهرزاد می دیدم و این هفته باید جبران تموم چند هفته ای که الکی گذروندم رو بکنم!

این دقیقه نودی ها یک روزی بالاخره کار دستم میده... و البته کار دستم داده اما به لطف خدا خطر از سرم گذشته بارها...

بین تموم تاریخ هایی بالاخره نفهمیدم هیچ وقت کدوم ایل و قبیله قبل کدوم و بعد کدوم بود، دلم یه شعر خواست... اصلا این روزا شعر آرومم می کنه... شعر زیادی خوبه وقتی آهنگش به دلم بشینه... متنش بهم بخوره و ببینم که یه شاعری بوده با یه حس و حالی شبیه حال الان من... کم کم که پیش می ری میبینی خیلی ها هستند با دغدغه ها و مشکلات شبیه به تو... با نداشتن های شبیه به تو... با غم و غصه های شبیه به تو... و حتی با شادی ها و داشتن هایی مثل تو

اما زمین تا آسمون متفاوت

آدم باید یه کاری کنه که یادش نره خدا همه کاره ست... که خدا اگه بخواد همه چیز خوب می شه و اگه نخواد  نه

آدم باید تکلیفاشو عمل کنه... کارایی که خدا بهش گفته رو انجام بده و اونایی که گفته نه، بگه  چشم

سخته ولی اون خداست و تو بنده، اعوذ بالله بیشتر خدا که نمی دونی تو

خدایا خودت گفتی از صبر و نماز کمک بگیرید، این روزا که یکی به اون یکی سنگینی میکنه، توازنم به هم خورده... می شه کمکم کنی؟

خدایا امروز کسی می گفت همه چیز دست خداست ، فقط و فقط ، و خداست که می خواد، اگه حالت اینه الان، پاشو خوب باش، پاشو خوب شو، خوب شدن و بودن رو از خدا بخواه....

خدایا، می دونی و می تونی... این که بدونم قادری و عالم این برام دنیاست... و اینکه بدونم دوستم د   ا    ر   ی........

راستی خدایا دوستم داری؟؟؟؟

از بنده خوبت نبودن می ترسم

ازین که گناه می کنم و نمی ترسم، می ترسم

خدایا؛ این روزهای سخت، این روزهایی که ثانیه هاش رو برای گذشتن می شمرم تا رد بشن، همه ی چشم امیدم به تو اِ....

تویی که می دونی و می تونی

خیلی حرفه ها

تویی که می دووووونی و می تووووووووووووووونی....


http://s5.picofile.com/file/8115112192/Got_My_Hand.jpg


راستی گفتم شعر

خیلی بی مقدمه و اتفاقی به این شعر برخوردم

شعری که حس و حالش خوبه، به حالم می خوره حتی اگه بی مخاطب باشه



کاش می شد در شبی همراه هم در کوچه ها
من شوم همراه تو با هر قدم در کوچه ها
من بخوانم یک غزل از دوری ات در گوش تو
تو بخوانی از من و از درد و غم در کوچه ها
چشم من بارانی و بر آسمان زل می زنم
تا بگیرد مثل من باران و نم در کوچه ها
سرنوشتم می شود زیباترین با عشق تو
می خورد اقبال من با تو رقم در کوچه
کاش بودی تا کمی با این غزل خوش می شدم
با غمت حالا ببین گم گشته ام در کوچه ها
من خراب عشق تو ویران چشمانت شدم
می شوم از دوری ات مانند بم در کوچه ها

محمدصادق رزمی

برسد به دست خدای مهربانم

هواللطیف...

سلام خدای مهربانم

گاهی چشم هایم باز است و گوش هایم شنوا، تلنگر پیام رسان هایت را خوب می فهمم

آن وقت هاست که یک حس عجیب یقین در دلم می پیچد، شاید چیزی شبیه یقین به حس قدرت تو! یا چیزی شبیه یُعزُ من یشاء و یُضلُ من یشاء... یا انما امرُه اذا اراد شیء ان یقول له کُن فیکون....

همین شدن هایی که فقط به دست توست و نشدن ها هم

همین خواستن ها و نخواستن ها حتی

هدایت و ضلالت....

و تمام خدایی ات که این روزها همه ی وقایع زندگی ام را جور دیگری تفسیر می کند

خدا می خواهد

خدا نمی خواهد...

و بعد هم یک قدرت اعتماد قوی به تو که خدای منی

تویی که همین حال بد و خوبم هم از آن توست

خدایا در رسیدن یقین به اعتمادت کمکم کن

ایمان را سرلوحه ی افکار پریشانم نموده ام بلکه سبب آرامشی گردد بر سیاهه های دلم

یقین می خواهم

خدای مهربانم

می شود بخواهی آرامش را، هدایت را، راه راست را برایم؟

می شود صراط مستقیمت را بر من بگشایی؟

تشنه ام

تشنه ی قطره ای مهربانی تو ، خدای مهربانم....


http://photos02.wisgoon.com/media/pin/images/o/2015/6/25/5/500x509_1435193344637470.JPG